تازه ترین دست گل وزارت ارشاد دولت روحانی!
سیر حرکتی منجر به این اقدام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید، از همان روزهای آغاز به کار دولت بهخوبی قابلبررسی است، اما جهش اساسی در این زمینه، آبان ماه سال گذشته، با اجرای کنسرتی با آوازخوانی یک زن، که از خوانندگان شبکه بیبیسی و من تو است؛ همراه با شایعه حضور علی جنتی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رخ داد؛ اقدامی که انتقادات مراجع را به همراه داشت و طیف متدین و حتی خاکستری جامعه را نیز بهعکسالعمل واداشت.
به گزارش پارس به نقل از مهرخانه، سیر حرکتی منجر به این اقدام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید، از همان روزهای آغاز به کار دولت بهخوبی قابلبررسی است، اما جهش اساسی در این زمینه، آبان ماه سال گذشته، با اجرای کنسرتی با آوازخوانی یک زن، که از خوانندگان شبکه بیبیسی و من تو است؛ همراه با شایعه حضور علی جنتی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رخ داد (۱)؛ اقدامی که انتقادات مراجع را به همراه داشت (۲) و طیف متدین و حتی خاکستری جامعه را نیز بهعکسالعمل واداشت.
اما این پایان ماجرا نبود؛ در پی این اقدام و در فواصل زمانی متفاوت، کنسرتهای مختلفی در نقاط مختلف کشور با همخوانی چند زن (۳) یا همخوانی یک زن و مرد (۴) برگزار شد که شاید این تکرار مداوم، دیگر قبح اولیه و شدت برخورد اول را به همراه نداشت.
اما اسلام نسبت به این امور آموزههای دینی چه میگوید؟ آیا باید با چنین اموری برخورد و از اساس با آن مقابله کرد و یا میتوان بهنوعی آن را تعدیل نمود؛ مسئلهای است که نیازمند نگاهی فقهی به نظرات و ارشادات و تذکرات دینی است.
حکم موسیقی
«در موسیقی دو مصداق روشن وجود دارد: یک مصداق حرام قطعی و یک مصداق حلال قطعی؛ بین این دو محدوده هم موارد مشتبه وجود دارد.» (۵)
آنچه نکته مشترک بیانات فقها است و از آن بهعنوان حرام قطعی یاد میشود، حرمت غناست (۶)؛ بهطوریکه حتی غنای زن برای شوهرش و بالعکس و قصد لذتبردن از همسر، استماع غنا را مباح نمیکند و حرمت غنا و مانند آن با تعبد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب میشود و دایرمدار ملاکات فرضی و آثار روانی و اجتماعی نیست؛ و تا زمانی که این عنوان بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب بهطور مطلق است. (۷)
غنا به چه معناست؟
فقها غنا را با چند معیار تعریف کردهاند؛ ایشان غنا را صوتی دانستهاند که با ترجیع و طرب همراه است (۸) و مناسب مجالس لهو و گناه است. (۹) ترجیع به معنای تردد صدا در گلو و زیروبم دادن به صدا و آواز است (۱۰)؛ و طرب از الفاظ اضداد است و به دو معنای فرح و حزن و یا احساس سبکی که در اثر شدت اندوه و شادمانی به انسان دست میدهد، بهکاررفته است. (۱۱)
همانطور که گذشت حکم غنا، حکمی مشترک میان زن و مرد است و تفاوتی میان آن دو وجود ندارد. به عبارت دقیقتر خواندن به شکل غنا، هم برای زن و هم برای مرد حرام است (۱۲)، اما آیا خوانندگی زن، از مصادیق غنا بهحساب میآید یا خیر؟
(در همین زمینه: حرمت خوانندگی زنان؛ عمل به شرع یا مشهورات؟!)
مصداق غنا
در فقه، یافتن مصداق بر عهده مکلفین است؛ یعنی فقیه، اصول و ضوابط کلی امر را مشخص میکند و مکلف بر اساس آنچه بیانشده و به تشخیص خود، مصداق موردنظر را مییابد. در حقیقت در اینجا نیز یافتن مصادیق غنا بر عهده مکلف است؛ بهطوریکه گفتهشده: تشخیص غنا و موسیقی لهوی حرام، با نظر عرفی شخص مکلف است. (۱۳)
اما در مسئله پیش رو، نگاه ما نگاهی فراتر از تشخیص فردی است و ما به دنبال بررسی بعد اجتماعی و فرهنگی این جریانیم؛ بعدی که تنها محدود به فرد و باورها و اعتقادات او نیست، بلکه سیاستگذاریهای فرهنگی در جامعه نیز باید بر اساس آن صورت گیرد.
واضح است در این مسیر، دیدگاههای فردی و شخصی افراد و حتی حکم فقهی مراجع نیز بهعنوان حکمی قابل اجرا شناخته نمیشود؛ زیرا صدور مجوز نشر آثار، در هر نوعی از آن، امری است حکومتی و نه فردی؛ و در بعد حکومتی، آنچه مهم است، دیدگاههای کلان نگر ولیفقیه است و نه احکام فردی برای مقلدان و یا مصلحتهای کاری و غیره.
خواندن زن
آنچه در فقه مطرح است، چارچوب داشتن مراودات میان زنان و مردان است. حدود این چارچوب به حدی دقیق است که حتی در مورد صحبتکردن معمولی و عادی زنان گفته شده است که در صورتی زن میتواند با یک نامحرم سخن بگوید و صدای خود را به او برساند که ترس از وقوع تحریک شهوت او وجود نداشته باشد و حتی احتیاط بر ترک آن در غیر موارد ضروری است. (۱۴)
نگاه به این نکته، نشاندهنده آن است که وقتی در سخنگفتن عادی چنین شرطی گذارده شده است، پس در آواز خواندن که نیاز به زیروبم کردن صدا وجود دارد و با موسیقی همراه است، بهطریق اولی این شرط وجود خواهد داشت؛ خصوصاً در شرایطی که صدای زنان برخلاف صدای مردان که از سه سطح تقابلى، زیر و بمی آهنگى برخوردار است، داراى چهار سطح است و اين خود سبب میشود كه بهراحتی احساسات و عواطف گوناگون را ابراز و ديگران را تحتتأثير قرار دهند. (۱۵) خصوصاً که خوانندگی زنان نیاز به زیروبم کردن صدا دارد و با موسیقی همراه است، که خواسته یا ناخواسته بر جذابیت صدای زن میافزاید و همانطور که در خصوص اینکه صدای زنان دارای چهار سطح است گفته شد، آستانه ديد و شنوايى مردان به جنس مخالف حساس است؛ ازاینرو محدودیتهای شديدترى در خواندن و حتى صحبتكردن براى زنان قرار داده شده است. (۱۶)
درنتیجه در مواردی که صدای زن از مصادیق غنا نباشد، گفته شده است: «در حرمت غنا فرقی بین اینکه مغنی زن باشد یا مرد نیست و شنیدن صدای زن اگر غنا نباشد، حرمت شرعی ندارد مگر آنکه بهقصد ریبه یا موجب ترتب مفسده باشد، ولی شنیدن خوانندگی زن که غالباً مشتمل بر مفسده است، جایز نیست.» (۱۷) در حقیقت این قید انتهایی، بهنوعی پاسخ ماست؛ «شنیدن خوانندگی زن که غالباً مشتمل بر مفسده است»؛ این بدان معناست که حتی اگر زن غیرغنا نیز بخواند، دور از مفسده نخواهد بود؛ مفسدهای که بهنوعی ذات موسیقی و ذات صحبت زن است. در همین راستا آیتالله بهجت میفرمایند: «گوش دادن به آواز زن خواننده بنا بر احتياط واجب جايز نيست، هرچند قصد ريبه و لذت نباشد.» (۱۸) و آیتالله مکارمشیرازی نیز میفرمایند: «درهرحال تکخوانی زن اشکال دارد.» (۱۹)
یک نکته
دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد در جوابیهای، عنوان کرده است: «... بر اساس ضوابط که از بدو تأسیس دفتر موسیقی تاکنون به آن عمل شده است، هیچ منع قانونی برای صدور مجوز آثاری که همخوانی زن و مرد دارند، وجود ندارد و پس از طی مراحل قانونی طبق روال مجوز انتشار برای این قبیل آثار نیز صادر میشود.» (۲۰)
در جواب باید گفت همخوانی درجایی است که صدای هیچیک از خوانندگان از یکدیگر قابلتفکیک و تشخیص نباشد است، نه در شرایطی که یکی بهقدری زیر بخواند که صدای دیگری بهطور واضح قابلشنیدن باشد؛ نکتهای که در آلبوم فوق بهخوبی قابل درک است.
علاوه بر این، نباید سختگیری و موشكافی اسلام را نسبت به مسایلی که مربوط به عفت عمومی است، نادیده گرفت؛ محدودیتهایی که برای حفظ سلامت روحی و معنوی زن اعمال شده است تا سلامت مرد و درنتیجه همه جامعه را تأمین کند.
در چنین شرایطی و با فرض اينكه معلومات و تحقيقات ما درباره موسيقى به حدى رسيد كه اثبات كرديم موسيقى بر دو نوع مشروع و غیرمشروع (لهوى) تقسيم میگردد، بازهم بايد در حرکت انسان در مرز اين دو نوع احتياط كنيم؛ زيرا جاذبيت موسيقى- بهویژه همراه با صداى زن- همواره رو بهسوی منطقه ممنوعه هست. (۲۱)
مسئولین مربوطه در امور فرهنگی هنری با اصل قرار دادن این رهنمون رهبر انقلاب که در دیدار مسئولین صداوسیما فرموده بودند که «باید مصداق حلال و مصداق حرام را از هم تفکیک کرد؛ رودربایستی هم گیر نکنید که حالا از ما این را میخواهند؛ نه، ببینید واقعاً تکلیفتان چیست؛ آن را انجام بدهید. ... موسیقی باید به جهت درست آن کشانده بشود. ... باید نگذارید به آن چیزهایی که ازنظر شرع اشکال دارد، آلوده و آمیخته بشود.» (۲۲)، میبایست هم از جهت اعطای مجوز و هم نظارت اقدام کنند و در این زمینه نیز باید پاسخگو باشند.
پینوشت
۱. http://www.binanews.ir/news۲۰۸۹۷.htm
۲. . http://www.binanews.ir/news۲۰۲۱۴.html
۳. http://www.binanews.ir/news۱۶۷۱۲.html
۴. http://www.irna.ir/fa/News/۸۱۴۶۲۳۰۲/
۵. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، ۵/۱۲/۱۳۷۰.
۶. نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۴ / نراقی، مستند الشیعه، ج۱۸، ص ۱۸۴.
۷. آيتالله خامنهای، استفتائات، ص۴۱۰.
۸. نراقی، مستند الشیعه، ج۱۸، ص۱۸۲.
۹. آيتالله خامنهای، استفتائات، ص۴۰۸/ امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۹۷/ آيتالله فاضللنکرانی، جامعالمسائل، ج۱/ آيتالله نوریهمدانی، توضیحالمسائل.
۱۰. راغب اصفهانی، مفردات، ج۱، ص۳۴۴.
۱۱. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۰۹.
۱۲. http://mehrkhane.com/fa/news/۱۲۳۵۳
۱۳. آيتالله خامنهای، استفتائات، ص۴۱۵.
۱۴. طباطبائییزدی، عروه الوثی، ج۲، ص۶۳۷/ امام خیمنی (ره)، تحریر الوسیله، ج۲، ص ۲۴۵.
۱۵. حسینی، سید هادی، فصلنامه کتاب نقد، ش۱۷، ص۱۶۸.
۱۶. سوره احزاب، آیه۳۲: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً.» اى همسران پيامبر، شما مانند هيچيك از زنان نيستند، اگر پروا داريد، پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد، و گفتارى شايسته گوييد.
۱۷. آيتالله خامنهای، استفتائات، ص۴۱۵.
۱۸. آيتالله بهجت، استفتاءات، ج۴، سؤال ۶۳۵۱و ۶۳۵۲.
۱۹. مکارمشیرازی، استفتاءات جدید، ج ۱، ص ۱۵۳، س ۵۲۶.
۲۰. http://mehrkhane.com/fa/news/۱۵۳۸۹
۲۱. جعفری، محمدتقی، موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، ص۱۵۱.
۲۲. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، ۵/۱۲/۱۳۷۰.
ارسال نظر