كارگزاران گروه غالب
بررسي يك نهاد دانشجويي از گرايشات سياسي مديران شهرداري تهران/ تنها دو معاون قاليباف اصولگرا هستند
از ميان شهرداران مناطق، 7 شهردار به جريان اصولگرا گرايش دارند و سايرين يا گرايش خود را بروز نداده و يا به كارگزاران، تمايل دارند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- بررسي يك گروه دانشجويي از مديران شهرداري تهران نشان مي دهد كه اغلب اين مديران داراي گرايشات اصلاح طلبانه و كارگزاراني هستند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، يك گروه دانشجويي از ابتداي آذرماه سالجاري تاكنون تمام گرايشات سياسي مديران شهرداري تهران را مورد بررسي قرار داده و مدعي شده كه تنها درصد كمي از مديران كنوني شهرداري تهران، به جريان اصولگرا، گرايش دارند.
بر اساس بررسي اين گروه دانشجويي از ميان 9 معاون شهردار تهران تنها دو نفر از آنها اصولگرا و 2 نفر گرايشي از خود بروز نداده و 5 معاون ديگر داراي گرايش به گروههاي اصلاح طلب و گروه كارگزاران هستند.
از ميان شهرداران مناطق 22 گانه تهران 7 شهردار به جريان اصولگرا گرايش دارند و سايرين يا گرايش خود را بروز نداده و يا به گروه كارگزاران، تمايل دارند.
با وجود تاكيد بر انتخاب مديران انقلابي، از ميان مديران فرهنگي شهر تهران، تنها 25 درصد به جريان اصولگرا گرايش دارند.
اين گروه دانشجويي، ساير انتصابهاي شهردار تهران تا رده هاي مديران كل و معاونين شهرداران مناطق را نيز مورد بررسي قرار داده و مدعي است كه 62.4 درصد از مديران شهر تهران به كارگزاران و اصلاح طلبان گرايش دارند، 10.7 درصد از آنان هيچ گرايشي از خود نشان نداده اند و ساير انتصابها نيز به جريان اصولگرا علاقه مند بوده اند.
اين گروه دانشجويي، در انتهاي گزارش خود ابهاماتي را در مورد برخي انتصابهاي مديريت شهر تهران ارايه كرده است و همچنين با طرح اين سوال كه «با وجود اين حجم فضاي اصلاح طلبان در شهرداري تهران، بازهم مديريت شهر، چرا مورد هجمه رسانه هاي اين جريان، قرار مي گيرد؟»، خواستار «ارايه شاخص هايي جهت انتصاب مديراني كارآمد، انقلابي، حزب الهي و پركار» در شهر تهران شده است.
سلام. سوال مهمی که اینجا مطرح می شود این است که آیا باید مدیریت کردن در سازمانی همچون شهرداری تهران، ضرورتا با خط کش نه چندان برازنده «خط سیاسی» اندازه گیری شود؟ آیا باید ضرورتا یک نفر وابسته به طیف گسترده و متنوع جریان های اصولگرا باشد تا بتوان به وی صفت «انقلابی» را اطلاق کرد؟ اگر فردی بخواهد خارج از قواعد بازی سیاست بازان، صرفا بر مبنای تخصص، تعهد به نظام و ارزش های انسانی و الهی، خدمت کند، چون وابستگی جناحی به جریانات سیاسی ندارد، باید مطرود و خارج از نظام! تلقی شود؟ چرا باید معیار ما برای سنجش کارآمدی مدیران شهرداری وابستگی سیاسی آنان به یکی از دو طیف جریان سیاسی اصولگرا و یا اصلاح طلب باشد؟ جریان مستقل جایگاهی در این دسته بندی مصنوعی ندارد؟ با توجه به این که در طول 26 سال گذشته جریانات کارگزاران، اصلاح طلب و اصولگرا، بر مسند قدرت قرار داشته اند و کارنامه نه چندان قابل دفاعی از خود برجای نگذاشته اند، ایا اساسا خط تمایز شفاف و روشن مطلق می توان برای این دو جریان سیاسی برشمرد که بر اساس آن تضمینی برای تامین منافع ملی و مصالح اجتماعی عمومی قایل هستند؟ ما عادت کرده ایم که در آستانه انتخابات شعارهای پر رنگ و وسوسه برانگیز این جریانات سیاسی را ببینیم. آیا واقعا این جریانات، نماینده واقعی دیدگاه های سیاسی موجود در جامعه اند؟
سلام. این نهاد دانشجویی، نام و نشانی و شناسنامه و آدرس ندارد؟ چرا در این خبر به عمد هویت آنان مخفی مانده است؟ روش تحقیق آنها چه بوده است؟ شاخص های احصای گرایش سیاسی افراد مورد مطالعه چه بوده است؟ روایی و پایایی و اعتبار تحقیق چگونه سنجیده شده است؟ آیا یک سایت خبری مجاز است هر نوع گزارشی را فارغ از ویژگی های اعتبار، دقت و مقبولیت روش آن انتشار دهد؟
صرفنظرازاشکالاتواردهمتعددبراینبرسیوبهاصطلاحتحلیلبایدخدارا شاکربودکهاینجماعتدرمسندقضاوتاخرویجاییندارندوکرنهکار