به گزارش پارس به نقل از مشرق، سابقه تاریخی برخورد اصلاح‌طلبان با نظرات متضاد درون جناحی نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان کمتر تحمل آرای مخالف را ولو در ساختار سیاسی جریان خود دارند. در برخی از موارد نوع فعل انفعالات سیاسی در این جریان و اظهارات و برچسب‌زنی‌ها نشان داده است که آرای مخالف درون جناحی اصلاحات حتی بیشتر مورد نکوهش و انتقاد قرارگرفته است مانند حزب تازه تأسیس ندا که همین برخوردها با آن‌ها مشاهده می‌شود.

وقتی برخورد حذفی و هجمه رسانه‌ای مدعیان «شعار زنده‌باد مخالف من» ازجمله شیوه‌های این جریان سیاسی در با مخالفان است. برخورد با عارف یکی از جنجالی‌ترین این موارد بود. عارف که در سال 92 خود را برای کاندیداتوری اصلاح‌طلبان مهیا می‌ساخت با هجمه طیف خاصی از اصلاح‌طلبان روبرو شد که خود را اصلاح‌طلب واقعی و کانون اصلاحات می‌خواندند و به عارف لقب اصلاح‌طلب بدلی و امنیتی داده بودند.

در این زمینه سایت ضدانقلاب کلمه به‌طور تلویحی عارف را کاندیدای امنیتی نامید. کلمه در مطلب خود این‌گونه القا کرد که عارف از حمایت نهادهای امنیتی برخوردار است و درست در جهتی به خبرپراکنی پرداخت که طیف خاص سیاسی اصلاح‌طلب دنبال می‌کرد.

این سایت دراین‌باره نوشت: «عارف که پیش‌ازاین در پی رایزنی با افراد مختلف و مشاهده نتایج افکار سنجی‌ها به‌ویژه در سطح دانشگاه‌ها و بین دانشجویان از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری منصرف شده بود، بار دیگر به دلایلی که هنوز مشخص نیست در تصمیم خود تجدیدنظر کرده و تصمیم قطعی به شرکت در انتخابات کرده است. در همین حال نهادهای امنیتی تلاش‌های گسترده‌ای برای تشکیل جبهه‌ای در حمایت از وی آغاز کرده‌اند.»

وقتی

در این زمان هجمه رسانه‌ای اصلاح‌طلبان آغاز شد و نشریه آسمان، در مطلبی جایگاه سیاسی محمدرضا عارف را نه «فرمانده» بلکه «بازمانده» توصیف کرد که از سوی اصلاح‌طلبان جدی گرفته نمی‌شود.

عارف پیش از دیگر نامزدهای اصلاح‌طلب در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم اعلام نامزدی کرده بود اما طیفی از اصلاح‌طلبان که تحریم انتخابات را زمزمه می‌کردند یا دنبال نامزدی دیگر بودند، از عارف به‌عنوان «اصلاح‌طلب بدلی و قلابی» و «تحریک‌شده نهادهای امنیتی» یادکردند.[1]

عارف خود درباره برخوردی که این طیف سیاسی اصلاح‌طلب با وی در جریان انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری چنین سخن می‌گوید: «برچسب‌هایی هم به من زده شد، اصلاً جواب، ندادم ازجمله اینکه گفتند عارف زود اعلام کاندیداتوری کرده، جواب ندادم. گفتند اصلاح‌طلب بدلی است جواب ندادم. هرچه گفتند را با نگاهی که به آینده داشتم جواب ندادم.»[2]

وقتی اخیراً نیز عارف نسبت به ورود چنین واژگانی به ادبیات سیاسی و به‌کارگیری آن درباره احزاب مخالف انتقاد کرده و گفته است: «در این جریان اگر ما باکسی دست می‌دهیم تا آخر پای آن می‌ایستیم و از حرکت زیگزاگی به‌شدت خودداری کنیم؛ باید بر اساس معیارهای و شاخصه‌هایی که خرد جمعی مشخص می‌کند، افراد انتخاب می‌شوند. بدلی و غیر بدلی و سابقه افراد مهم نیست. همچنین مردم ما نشان دادند که به تفکر اصلاح‌طلبی بسیار علاقه‌مند هستند و وظیفه تشکل‌ها دلگرم نگه‌داشتن مردم و پرشور کردن حضور آن‌ها در انتخابات است.»[3]

البته سابقه برچسب‌زنی طیف‌های تندروی اصلاحات به برخی هم‌حزبی‌های خود بیش از این‌هاست.

اصلاح‌طلبی بدلی لقبی توهین‌آمیز به کسانی است که سعی دارند در چارچوب‌های تعیین‌شده حرکت کنند و یا اینکه نسبت به ساختار سیاسی و تفکرات حاکم بر اصلاح‌طلبان سنتی انتقاد دارند، از همین رو هر طیف یا شخص خاصی که در این راستا عمل می‌کند، لقب «اصلاح‌طلب بدلی» به وی اعطا می‌شود؛ اما در عمل در تفسیر واژه بایستی با درنگ بیشتری سخن گفت. اینکه این اصطلاح سیاسی چطور و از سوی چه کسانی در این جریان سیاسی باب شده است می‌تواند ما را به معنای کاربردی آن در این جناح سیاسی نزدیک‌تر کند.

چه در ماجرای حمله به عارف و چه در مسئله اخیر یعنی تولد حزب ندای ایرانیان توسط صادق خرازی و برخی از جوانان در پس اکثر این برچسب‌زنی‌ها اعضای حزب منحله مشارکت قرار داشته‌اند.

بعدازاینکه واژه نو اصلاح‌طلبی به ادبیات سیاسی اصلاحات اضافه شد، مشارکتی‌ها بیش از هر طیف دیگری نسبت به تشکیل چنین حزبی انتقاد کردند. حتی کار به‌جایی رسیده است که اعضای حزب منحله مشارکت مطرح می‌کنند که خود نسل دوم اصلاح‌طلب هستند و نواصلاح‌طلبان را نسل دسته چندمی می‌نامند که با به‌کارگیری تعابیری چون «پوست‌اندازی در اصلاحات»، «نو اصلاح‌طلبی»‌ به دنبال تغییر استراتژیک هستند و این اصطلاحات را حاصل تغییر معرفتی می‌دانند که راهی خارج از اصلاح‌طلبی را طی می‌کند. در این میان حتی برخی از اعضای حزب مشارکت با دادن القابی چون «تجدیدنظرطلب» سعی کردند ماهیت این طیف سیاسی را مخدوش کنند.

حمیدرضا جلایی پور در مصاحبه با «جرس»، گروه ندا را «اصلاح‌طلب بدلی» توصیف کرد و گفت: «این حزب چندان تاثیرگذار نخواهد بود چون جوان محور است، نماینده گروه اجتماعی جدیدی نیست، از همین ابتدا از همراه کردن چهره‌های بانفوذ و سنگین‌وزن سیاسی ناکام بوده و تا آنجایی که من اطلاع دارم حتی برخی از بچه‌هایشان هم بعد از انتشار چند نقد مستدل به ندای ایرانیان در هفته‌های گذشته از آن فاصله گرفته‌اند».[4]

جالب اینجاست که اصلاح‌طلبان شکاف موجود در جریان خود را با توجه به به‌کارگیری چنین تعابیری کتمان می‌کنند. همه این موارد در نوع خود یک نوع ساختاربندی ویژه‌ای را نمایان می‌سازد. اصطلاح‌سازی بدلی و اصلی و کانون دانستن خود نسبت به دیگران نشان از نوعی جنگ قدرت در درون این جناح سیاسی دارد که همواره کتمان شده است. نوع هجمه‌ها و میزان این برچسب‌ها به حزب تازه تأسیس ندا و همچنین محمدرضا عارف نشان‌دهنده آن این است که نوعی نگاه یکه تازانه در این جریان حاکم است که سعی دارد خود را به دیگر گروه‌های سیاسی مستولی سازد. ابزاری نیز که این طیف سیاسی در دست دارد به آن امکان می‌دهد که رقیب درون جناحی را به هر شکل ممکن ولو با به‌کارگیری اصطلاحات رادیکال و تندروانه تخطئه سازد.

ادبیات روزنامه آرمان در معرفی و نقد حزب ندای ایرانیان خود گویای چنین سیاستی است. این روزنامه اصلاح‌طلب بلافاصله بعد از روی کار آمدن حزب ندای ایرانیان با ادبیات جالب‌توجه نوشت: «در شرایطی که این جوانان تصور می‌کنند با اقدامات سازشکارانه با رقیب اصولگرا می‌توانند به جایگاهی دست پیدا کنند، فراموش کردند بخشی دیگر که خود را اصلاح‌طلب می‌دانستند همین مسیر را در سال‌های پیش طی کردند اما به‌عنوان «اصلاح‌طلب بدلی» معروف شدند و اکنون با ابراز ندامت خواستار بازگشت به جمع اصلاح‌طلبان هستند. واکنش اصلاح‌طلبان واقعی هم به این اقدامات را باید دانست. آن‌ها بی‌توجه به آنچه اعضای ندا می‌گویند و می‌کنند به سازمان‌دهی خود مشغول هستند چون آن‌ها به دلیل تجربه‌ای که دارند به‌خوبی می‌دانند راهی که این جوانان بی‌تجربه می‌پیمایند به بن‌بست می‌رسد و چاره‌ای جز بازگشت ندارند.»[5]

وقتی موضوع به همین‌جا ختم نمی‌شود محمدرضا خاتمی، دبیر پیشین حزب منحله مشارکت نیز در سخنانی قابل‌توجه به‌طور تلویحی شدیداً نسبت به تشکیل احزاب تازه در جریان اصلاح‌طلبی انتقاد کرد و بیان داشت: «باید مواظب و هوشیار بود تحت عَلَم اصلاحات یک عده ناآگاه و یا احیاناً قدرت‌طلب ممکن است بخواهند با فرصت‌طلبی در زمینی که برای ذبح اصلاحات آماده‌شده است، در پس مفاهیمی مانند «نقد اصلاحات» ماجراجویی کنند.»[6]

با همه این تفاسیر جنگ قدرت در درون جناح سیاسی اصلاح‌طلب بالاگرفته است. این در حالی است که این جناح سیاسی نگاه ویژه‌ای به انتخابات مجلس آتی دارد و برای رسیدن به اجماع تلاش می‌کند اما با این اوصاف به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان برای رسیدن به وحدت و دوری از انشقاق سیاسی راه زیادی پیش‌رو دارند.


[1]-http://www.yjc.ir/fa/news/4738973

[2]- http://fararu.com/fa/news/153321

[3]- http://www.tasnimnews.com/Home/Single/546074

[4] -www.mashreghnews.ir/fa/news/346154

[5]- http://shahrkhabar.ir/fa/news/78771

[6]- http://jamaran.ir/fa/NewsContent-id_70720.aspx