پارس بررسي مي كند:
نسبت سنجی محمدرضا رحیمی و اكبر هاشمی / دکترای اکسفوردی بخاطر خدمات برجسته دراستانداری کردستان
دکترای معروف هم که درسال 1378به وی داده شده است به پاس خدمات برجسته وی درزمان استانداری دردولت هاشمی اهدا شده است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- حسين قاسمي(مورخ و صاحبنظر سياسي)- درروزهای اخیر جریان نزدیک به اقای هاشمی رفسنجانی وکارگزاران سازندگی سعی نموده اند با چسباندن افرادی مانند «محمدرضا رحیمی» به جریانات انقلابی بایک تیر دونشان بزنند.
اولا باعث تخریب جریان انقلابی شوند واز سوی دیگر، فرار به جلو کنند و وابستگی و همراهی رحیمی به خود را منکرشوند. انگار نه انگار جناب ایشان استاندار محبوب آقای هاشمی بوده و او بود که باعث رشد وترقیش شده است. نزدیکی رحیمی وجریان هاشمی اظهرمن الشمس است.البته جناب اقای هاشمی از اینگونه افراد ونیروها در اطرافش فراوان است. یکی دوتا نیست. جریان کارگزاران در این زمینه در دهه 70 و بعدتر دراین زمینه به تولید انبوه رسیده است.
دراینجا شمه ای از همراهی وهمسویی آشکارمحمدرضارحیمی با اقای هاشمی رفسنجانی بیان می شود:
مدیحه سرایی استاندارکردستان
کتاب سفرنامه آیت الله هاشمی رفسنجانی به استان کردستان در سال ۱۳۷۴ که توسط استاندار وقت کردستان آقای محمدرضا رحیمی منتشر شده است.این کتاب وخصوصا مقدمه استاندارکردستان راباید مانیفسا تملق دانست:
«بسمه تعالی
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند
یکی از رخدادهای بیسابقه در تاریخ کردستان، سفر میمنتآثار ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی به این خطه از میهن اسلامی است که توصیف زیباییها و برجستگیهای آن از توان گفتار و نوشتار خارج است.
در این واقعه بسیار مهم و تاریخی، اتفاقات از سنخ رویدادهای مرسوم و معمول دیدار دولتمردان مشهور دنیا از مناطق کشور خود یا کشورهای دیگر نیست، بلکه مقولهای منحصر بهفرد است. آمیزهای از عشق و محبت و دلدادگی در هالهای از نور ایمان و ایثار و جوانمردی است.
مهماننوازی مردم کردستان در استقبال از رئیس جمهوری و محبوبشان فراتر از روال طبیعی و به شکل افسانهای تجلی میکند. آقای هاشمی را محبوبی میپندارند که تنها یار نیست، یاور نیز هست. او را جانانه کرمپیشهای میانگارند که از کنعان انقلاب به مصر کردستان قدم میگذارد، عاشقانه عزیزش میدارند و با تمام هستی خریدار محبتش میگردند. اوج زیبایی این دلدادگی در حرکت غرورآفرین آن پیرزن سقزی تجلی میکند که با تمام داراییاش که در یک رأس بز خلاصه میشود، در صف خریداران یوسف انقلاب اسلامی قرار میگیرد و اشک شوق از چشمان آقای هاشمی جاری میسازد.
نکات قابل ملاحظهای در لحظات دیدار حضرت ایشان از مناطق کردستان وجود دارد که حقیقتا جز در آثار اساطیری و مبالغهها و اغراقهای شاعرانه تصور آنها در باور هیچ کس نمیگنجد، مگر آنکه انسان خود بوده و رأیالعین مشاهده کرده باشد و حیرت و اعجاب و ناتوانی ما در ترسیم آن عظمتها از همین جا ناشی میشود. پیرمردی مریوانی خطاب به رئیس جمهوری محبوب خود در حالی گریه امانش نمیدهد، میگوید: «اگر فرزندی داشتم، ذبیح مقدمت میکردم.»
فرزانهای بیان میکرد: «میتوان مردم را مجبور به اجتماع کرد، اما نمیتوان به اجبار بر لبان آنها خندهای نشانید یا اشک شوقی از دیدهای جاری ساخت» و شاهدان دیدند که آقای هاشمی بارها متأثر از ابراز محبتهای بیشائبه مردم وفادار کردستان اشک ریختند که وزیر محترم کشور هم در نامه خویش خطاب به اینجانب بدان اشاره نمودهاند.
در بعد سیاسی هم سفر آقای هاشمی به کردستان اعجازآفرین و اعجابانگیز است. استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا جهانخوار توسط ایادی مزدورش در منطقه از ماهها قبل با بهکارگیری تمامی امکانات تبلیغی خود و با بهرهجستن از رادیو بیبیسی و صدای آمریکا و رادیو رژیم صهیونیستی و ... تلاشی مذبوحانه کردند تا بهزعم باطل خودشان را از حضور در صحنه منفعل سازند اما مردم حقشناس کردستان قهرمان این ایرانیان رشید و میهندوست که شاهد و ناظر خدمات گسترده و بینظیر دولت خدمتگزار جناب آقای هاشمی در کردستان بوده و هستند و آن را در تاریخ دیارشان بیسابقه میدانند، با استقبال بیمانندشان از دلاور مرد میدانهای جهاد و سازندگی چنان شوری آفریدند که گرمی و حرارتش دوستان را به وجد آورد و غلغله در جانشان انداخت و دشمنان را پر و بال بسوزاند و آتش حسرت بر روانشان زد. اگر بگویم طومار دشمنان کردستان برای همیشه درهم پیچید، مبالغه نکردهام و اقرار کارشناسان سیاسی نیز موید همین مطلب است.
از دیگر دستاوردهای شیرین این سفر مبارک آثار و برکات مترتب بر آن است که چشمانداز توسعه و ترقی استان کردستان را فروزان نموده و تبدیل آن به یک استان برخوردار در آیندهای نزدیک را میسر ساخته است. اگر بخواهم با زبان اعداد و ارقام سخن بگویم، قطعا در حوصله این نوشتار که مقدمهای بر سفرنامه معظمله به این بخش از میهن اسلامی است، نمیگنجد، فلذا دامن سخن فرا میچینم و به عنوان حسن ختام از درگاه ایزد متعال عاجزانه مسئلت مینمایم که دولت کریمه اسلامی و رهبری عظیمالشأن انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای دامتبرکاته و تمامی خدمتگزاران صدیق این نظام الهی بویژه شخصیت ممتاز جهان اسلامی سردار دلاور سازندگی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران را در کنف حمایت خویش قرار دهد.
«اللّهُمَ وفّقنا لَمّا تُحبُّ و تَرضی»
محمدرضا رحیمی
استاندار کردستان»
سخنرانی اقای رحیمی درورزشگاه ملک نیا هم حاوی نکات جالبی است:
دکترای اکسفوردی بخاطر خدمات برجسته دراستانداری کردستان
ازنکات قابل توجه آنکه دکترای معروف جناب ایشان هم که درسال 1378به وی داده شده است به پاس خدمات برجسته وی درزمان استانداری دردولت هاشمی رفسنجانی اهدا شده است:
دست نوشته ذیل نامه هم کاملا اشناست.
دفاع ازهاشمی رفسنجانی درجریان دادگاه کرباسچی
حمایت آقای هاشمی رفسنجانی ازکرباسچی در خطبههای نماز جمعه درسال 1377 باعث انتقاد رسولی نژاد نماینده دماوند از وی می شود. رسولی نژاد برخی انتقادات دیگر بخصوص در خصوص اطرافیان و خانواده آقای هاشمی رفسنجانی را نیز بر زبان می راند.رسولی نژاددرگفتگوباهفته نامه صبح می گوید:
«درایران مافیای سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است .مافیای ایران که هم پشتوانه غنی مالی دارد وهم پشتوانه سیاسی.درچنین مواقعی بااستفاده از رسانه ها ونشریاتی که دارند می کوشند تا موضوع ،تحت الشعاع مسائل دیگری قرار گرفته واصل ماجرا مخفی بماند.مثلا شمامی ببینید که درکنار هرشهردار متخلف ،چندسرمایه دار بزرگ اعم از برج ساز وکارخانه دار وپیمانکار قرار گرفته واز وی حمایت می کند.این مافیا که از سرمایه داران وبرخی اقازاده ها تشکیل شده است با بهره گیری ازثروت وقدرت بران است که همه امور را در قبضه خود در اورد واین به راستی فاجعه است.»
اودر یافتن مصداق اقازاده ها توضیح داد:
«آقای زنگنه نباید این فرد را (علی هاشمی )انتخاب می کرد زیرا هم در ماجرای پرونده شهرداری تهران این فرد مسائلی دارد وهم در جاهای دیگر وکاملا مشخص است که درحد واندازه معاون وزیر نیست...البته ما می دانیم که متاسفانه خیلی از انتصابها به خاطر وابستگیهای افراد است یا اقازاده اند ویابرادرزاده اقا و...»
در پی انتقادات این نماینده مجلس ازهاشمی رفسنجانی، محمد رضا رحیمی نامه ای خطاب به رسولی نژاد می نویسد و در آن با تعریف و تمجید از هاشمی، از این نماینده مجلس می خواهد که با شهامت و صراحت از هاشمی رفسنجانی پوزش بخواهد.
او در بخشی از این نامه آورده است:
«برادر گرامی باید بدانیم هاشمی، هاشمی است ولو اینکه در خانه بنشیند. او در هر جا باشد بدان اعتبار میبخشد و یا هر جای دیگر که: (شرفالمکان بالمکین)»
متن کامل نامه رحیمی که در هفته نامه« آبیدر» منتشر شده در زیر می آید:
دوست عزیز جناب آقای رسولینژاد
نماینده محترم دماوند و فیروزکوه
با سلام و احترام؛
احترام و حفظ حرمت و تکریم انسانیت و انسانها لازم است، دین و انقلاب ما دین و انقلاب اخلاق حسنه و ارزشهای متعالی است، بر چکاد قله پیامبری نبی اکرم اسلام (ص) این تعبیر زیبا می درخشد که من برای تتمیم مکارم و بزرگواری اخلاقی مبعوث شدهام.
قوت قلم و بیان و امکان گفتن و نوشتن و به خصوص در مقام وکالت و نمایندگی مردم و استفاده از رسمیترین و مؤثرترین تریبونهای مملکت مثل مجلس شورای اسلامی و به تبع آن صدا و سیما وجراید نعمت گرانسنگی است که نصیب امثال جنابعالی شده است، شکر این نعمت واجب است وبه قول سعدی به شکراندرش مزید نعمت. متأسفانه شما در قبال بیانات اخیر آقای هاشمی رفسنجانی، نه نقد و انتقاد بلکه لغزش در وادی بی حرمتی نسبت به شخصیتی است که حقیقتاً و به اعتراف همگان در ابعاد مختلف سمبل و نهاد موفقیت و سرافرازی انقلاب و نظام است؛ شخصیت ارجمندی که رهبر کبیر انقلاب امام راحل (س) در حق ایشان فرمودند: «هاشمی زنده است همچون نهضت زنده است» و مقام معظم رهبری با این تعبیر که «هیچ کس برای من آقای هاشمی نخواهد شد» بر مکانت و جایگاه رفیع جناب آقای هاشمی تأکید فرمودند. آری نام و آوازه بلند هاشمی رفسنجانی در جریده اسماء بزرگان تاریخ این دیار ثبت و ضبط است و به جرأت و ضرس قاطع میتوان مدعی شد که ایشان در زمره محدود چهرههای منور و تابناکی است که با برطرف شدن حجاب معاصرت از افق آینده در انظار نسلها جلوهگر میشود.
جای تعجب است به صرف نپذیرفتن مواردی از دیدگاههای ایشان که در پذیرش و یا عدم پذیرش آن مختارید و میتوانید به اشکال بهتر و در قالب انتقاد مفید و سازنده مطرح نمائید دچار مشابهت با جریانهایی شوید که بیپروا به هتک شاخصها و استوانههای نظام میپردازند؛ حیف است که از زبان شما مطالبی صادرگردد که موضوعات کذایی مندرج در پیام دانشجو را تداعی نماید.
دقت بفرمائید اگر با طرح مطالبی از این دست بی محاسبه و خسارت بار به سیر مسری هتک و تضعیف سرمایههای ارزندهای چون جناب آقای هاشمی رفسنجانی و رؤسای محترم قوا و سایر نخبگان و شخصیتهای مؤثر که همگی از اوتاد واعلام انقلابند کمک کردیم در مقابل خداوند و در برابر مردم و همه آنهائی که برای اقامه و برپائی این حکومت و نظام مقدس متحمل رنج و مشقت و ایثار شدهاند چه پاسخی داریم؟
آری، بزرگش نخواهند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
یقین بدانید جمع کثیری از یاران باوفای انقلاب از این سخنان آزرده خاطر شدند؛ همان کسانی که به کرات از سر صدق و نه به ریا و سالوس به شعار خویش مبنی بر حمایت از هاشمی اصرار میورزند و همچنان منادی صادق شعار حمایت از هاشمی حمایت از رهبری است؛ هستند همانهائی که با تلاش شبانه روزی با همدلی و همفکری دوره خطیر سازندگی را هماهنگ با سردار سازندگی به قطعهای از ارزندهترین ایام عمر این میهن تبدیل نمودند. سزاوار نیست با بیانی مخدوش، زبان چرخشگر بعضی مدعیان را که آن زمان برای مخالفت با برنامههای دولت سازندگی به انواع و انحاء مختلف طراحی، متثبث میشوند، فرصت جو سازی بدهید. البته معنی عرایض فوق این نیست که مجال نقد و انتقاد بر چیده و امکان بررسی و تمیز و تشخیص مسائل محدود گردد. هرگز به هیچ روی قصد بنده این نیست، آزادگی و حریت هم این را بر نمیتابد و نمیپذیرد و خود این بزرگان هم متفق بر لزوم نقد و سنجش و محاسبه و اظهار نظر در خصوص عملکردهایشان هستند و اساساً تعبیه و پیشبینی امکانات نظارت هم شاهد بر این قول است، لکن با نگاه اجمالی به جو موجود بر قطعیت این موضوع شک و تردیدی نمیماند که آنچه در حال حاضر در محافل سیاسی کشور در جریان است، نه تنها هیچ مشابهتی به نقد سازنده و سالم ندارد بلکه مملو از تخریب و تضعیف است. توپهای دشمن از توپخانههای خودی مواضع مشترک یاران انقلاب را هدف میگیرد و بیانقطاع این آتشبازی مخرب ادامه مییابد، گواه روشن بر این مدعا نوع مطالبی است که در بعضی جراید و مطبوعات داخلی تکرار میشود خواه به دوستی و خواه به دشمنی، به جهالت یا غرضمندی، این مستندات ظن و گمان دستاندرکاران دشمن را به مرتبه اطمینان سوق میدهد.
برادر گرامی باید بدانیم هاشمی، هاشمی است ولو اینکه در خانه بنشیند. او در هر جا باشد بدان اعتبار میبخشد و یا هر جای دیگر که: (شرفالمکان بالمکین)
دوست عزیز و همکار محترم سابق، گوهری باش و گوهر شناس، هاشمی رفسنجانی از ستونهای انقلاب و هیأت امنای نظام مقدسی است که جانهای شیرین خیل عظیمی از عزیزان این مرز و بوم در پای ارکان آن ریخته شده است. توصیه میکنم با صداقت و صلابت قلم شهامت به دست گیر و با صراحت از آنچه به معظمله گفتهای پوزش طلب و در تقویت این یار دیرین امام عظیمالشأن و یاور گرانقدر و امین رهبر عزیز و فرزانه بکوش تا شمشیر تهاجم دشمنان به کنار افتد و سلاح دوستان انقلاب برای یأس و ناامیدی آنان در میدان عزت و صلابت امت اسلامی جلوه نماید.
برادر شما
محمدرضا رحیمی 77/2/5
نماینده اکبرهاشمی رفسنجانی درجریان انتخابات 1384
محمدرضارحیمی درجریان انتخابات ریاست جمهوری نهم ازحامیان ومسولین ستاد اقای هاشمی ونماینده ویژه ایشان دراستان کردستان بوده است.وقتی که ایشان نتوانستند به دلیل ضیق وقت به کردستان بروند ،اقای رحیمی را به نمایندگی خود به ان دیار فرستاد:
رحیمی نامه ای به برخی افراد وماموستاها می زند وبرحمایت از اقای هاشمی تاکید می کند:
اقدام اخیر قوه قضاییه دربرخورد با محمدرضارحیمی که توانسته تا پست معاون اولی نیز رشدپیداکند قابل تقدیر است.اینگونه اقدامات می تواندباعث افزایش اعتمادعمومی به دستگاه قضایی ونظام مقدس جمهوری اسلامی شود.ازسوی دیگرجریان انقلابی منتظربرخوردانقلابی با اقازاده های فتنه گرو مفسد و... می باشد.انتظاری که قاطعیت دستگاه قضایی در دوران ایت الله املی لاریجانی نویدان را می دهد.انشا الله
احمدی نژاد و رحیمی در جمع یاران هاشمی رفسنجانی
این چسباندن هاشمی به رحیمی بسیار مسخره است مخصوصاً اینکه بعد از حکم قضایی اتفاق افتاده است یعنی نویسنده آنقدر مخاطبان خودش را احمق فرض کرده است که قواعد و جبهه بندی ها به سرعت در کشور تغییر میکند، زمانی جناب ناطق نوری رقیب سید محمد خاتمی بود و نماد تحجر، اما این بزرگواران از سال 88 (به خاطر شخصی به نام احمدی نژاد) از نظر فکری به همدیگر بسیار نزدیک شده اند ..
تا بقيه تيم هم بيايد فعلا با زنجاني گل كوچك بزنيد، قول مي ديم همينجوري اگر عدالت اجرا شود كاپيتان و گلر و ... بيايند بعدش خيلي تو اوين فوتبال با يارهاي قديمي حال مي دهد.
1- از دیدگاه شرع و قانون و در پیشگاه خداوند متعال هر کسی مسئول اعمال خویش است 2 - بسیاری از افراد که مسئولیت می گیرنداز طرف گروههای سیاسی و فعال جامعه معرفی می شوند که ممکن است هیچ ربطی به مسئول مافوق آنها نداشته باشد 3- صرف همکار بودن به معنی هم فکر و هم جناح سیاسی بودن نیست 4- جناب آقای رحیمی در دوره آقای هاشمی خوب کار کردند و مشکلی نداشته اند تا به حساب آقای هاشمی گذاشته شود 5- اگر ایشان از نزدیکان آقای هاشمی بودند قطعا در دولتهای نهم و دهم هیچ جایگاهی نداشتند 6 - هر کسی میداند ایشان در چه دورهای بیشترین قدرت را به دست آورده و تخلفات بعمل آمده در چه دورهای اتفاق افتاده است 6- این نوع قضاوت جزنشان از بی عدالتی و بی تقوایی وغرض ورزی ندارد 7- والبته همه اینها از برکت سکوت مرد بزرگی است که فشار انبوه وبی امان هجمه های نامردانه نتوانست او را از جاده عدالت خارج کند
بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی. این بزرگواری که چسباندن رحیمی را به جناب رفسنجانی را مسخره می داند یا اهل سیاست نیست یا اصلا در کردستان نبوده است .رحیمی در همه حال حتی وقتی که معاون احمدنژاد بود دست راست اقای هاشمی بود وهرگز از ایشان دور نبوده اند و معاون اول شدنش هم قصه ایست.....
باسلام خواننگان محترم خوب می دانند این فرار به جلو است واقعا خنده دار است ،هاشمی خوار چشم دشمنان نظام مقدس ج.ا.ا است.
با نظر آقا محمود کاملاً موافقم. این دست و پا زدن شماها بیفایده است. چرا تا حالا ارتباطی بین آقایان رحیمی و هاشمی وجود نداشت.
هزار تا از اين مدارک واسناد هم بياوريد نمى توانيد به اهداف شوم خود برسيد بالا بريد پايين بيايد رحيمى جزو اصول گرايان. است. هاشمى از ابتداى انقلاب يکى از ارکان اصلى بوده وطبيعى است که با اکثر دولتمردان ارتباطاتى. داشته اند
اینها برای فاطی تنبون نمیشه مگه این که 84 به بعد بدنیا آمده باشه
رهبر انقلاب در دیدار با قهرمانان و ورزشکاران: در برخورد با متخلف نباید هیچ ملاحظهای شود. /// اين آقا در دولت آقاي احمدي نژاد با حكم رئيس جمهور مسئول مبارزه با فساد بودند.ولی تعجبم از صدا و سیماست که تقریبا همه روزه فیلم و متن روند محاکمه م.ه را میگذارد.از ساعتی که در فرودگاه پیاده شد تا همین چند شب پیش، ولی هیچگونه اشاره به این ماجرای معاون اول محترم کابینه دهم نکرد.راستی نشان درجه یک جمهوری اسلامی هم احمدی نژاد به او داد!!!.
ادم حالش از این همه پدر سوخته بازی که شما در می اوریدبهم میخورد....کو...پر رو که میگن شماهایید....
آقای هاشمی بزرگمرد تاریخ انقلاب هستند و فقط انسانهای بزرگ قدر ایشان و خدمات ارزنده شان را می دانند. یک روحانی روشنفکر و دانشمند.
بابا جون زبير هم در زمان قبل از حاكميت حضرت علي كه خادمي نبود