به گزارش پارس به نقل از مشرق،ابراهیم الامین سردبیر روزنامه الاخبار لبنان در مقاله ای نوشت: محاسباتی از نوع خاص باعث شد دشمن صهیونیستی اقدام به انجام جنایت القنیطره بنماید، پناه بردن اسرائیل به یک اقدام تجاوز طلبانه و مستقیم بر ضد اهدافی که از قبل رصد شده‌اند و عناصری از مقاومت اسلامی در حال تحرک در منطقه القنیطره هستند، به همراه دست داشتن مستقیم اسرائیل در بحران سوریه اقدامی است که بر اثر انفعال یا محاسبات جزیی و کوچک صورت نگرفته، بلکه مستلزم فعالیت‌های همراه با آرامش و تفکر است، چرا که واکنش به این حمله قطعاً صورت خواهد گرفت و این واکنش باید متناسب با هدفی باشد که دشمن اسرائیلی به دنبال تحقق آن ازاین عملیات بوده است.


محور مقاومت چند روز پیش موعدی ویژه با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله داشتند. وی در گفتگویی تلویزیونی به صورت خلاصه اولویت بندی با دشمن را اعلام و به مداخله دشمن در سوریه اشاره کرد. سید حسن نصرالله جنگ روانی را به خوبی بلد است، اما خدا می‌داند که وی برای هر کلمه‌ای که مطرح می‌کند برنامه‌ای دارد یا اینکه نحوه پرداختن به عمق مسائل باعث می‌شود که سخنانش چندین هدف و مفهوم داشته باشند.

هر کدام از این دو احتمال درست باشد، نتیجه این است که اظهارات وی تحولی در واقعیت اوضاع کنونی به شمار می‌رود، چرا که قدرت این مرد تنها به مردم منطقه یا هواداران آن ثابت نشده، بلکه در دیدگاه دشمنان نیز به اثبات رسیده است. آن‌ها می‌دانند که هر چه او می‌گوید، درست است و هر فرضیه‌ای که او مطرح می‌کند روزی قابل تحقق خواهد بود. همان‌طور که خود نصرالله نیز اشاره کرد در حزب‌الله لبنان نکته مهم تنها در گفتار صادقانه در زمینه دارایی‌ها و تجهیزات آن نیست، بلکه مهم این است که حزب‌الله لبنان قدرت استفاده از تسلیحات را داشته باشد و تسلیحات مذکور تنها برای انبار کردن نباشد.

عرب‌ها نیز مانند دشمن به خوبی می‌دانند که جریان‌ها و دولت‌ها و ارتش‌های زیادی هستند که امکاناتی به مراتب بیشتر از ناوگان تسلیحاتی مقاومت لبنان در اختیار دارند، اما دشمن نیز مانند ملت فلسطین می‌داند که این تسلیحات تنها برای انبار کردن است، اما در مورد سید حسن نصرالله موضوع به یک روش عملیاتی نزدیک‌تر است و ما می‌توانیم آن را در تخیل خود شبیه‌سازی کنیم.

سیدحسن نصرالله در عباراتی کوتاه گفت: یگان‌های مقاومت به مقابله با دشمن اسرائیلی اهمیت داده و اقدامات خود را بدون مشغول شدن به حوادث داخلی لبنان یا سوریه یا عراق یا دیگر مناطق دنیا دنبال می‌کنند. وی همچنین گفت که مقاومت حق دارد که هر سلاحی را که برای مقابله با تهدیدات دشمن مناسب می‌بیند در اختیار داشته باشد و این حزب تمام انواع سلاح‌ها را که به ذهن انسان خطور می‌کند در اختیار دارد و همچنان برای افزایش ناوگان تسلیحاتی خود تلاش می‌کند. 

در اینجا من به تمرینی دعوت می‌کنم که مردم می‌توانند انجام دهند، بدون این که این اتفاق مختص کارشناسان یا سرویس‌های جاسوسی باشد که در خفا به مأموریت‌های خود می‌پردازند. من می‌خواهم در این مقاله اقدام به این کار کنم.

-به یاد می آورم که مقاومت لبنان به عنوان مثال توان انسانی متشکل از دهها هزار مبارز را در اختیار دارد که به صورت ویژه و با کیفیت بالا آموزش دیده اند و توانمندی‌های آن‌ها در مانورهای گسترده با تعداد بالا آزمایش شده است. این نیروها همچنین در درگیری‌های موجود در سوریه نیز آزمایش خود را پس داده‌اند. این عناصر متشکل از یگان‌های متخصص در زمینه استفاده از انواع تسلیحات و مهمات هستند و آمادگی دارند تا دو نوع مأموریت را انجام دهند: اول مأموریت دفاعی برای ممانعت از پیشروی دشمن در داخل اراضی لبنان و دوم مأموریت هجومی از طریق عملیات نظامی محدود یا گسترده در داخل فلسطین اشغالی. عملیات هجومی قطعاً با هدف ضربه زدن به خطوط پشتی دشمن انجام نمی‌شود، بلکه برای تثبیت وجود حزب‌الله در این مناطق و آزادسازی آن از اشغالگری صهیونیست‌ها صورت خواهد گرفت.

-به یاد می‌آورم که مقاومت به‌عنوان مثال صدها و هزاران نیروی انسانی آموزش دیده در زمینه جنگ تکنولوژیک که برای هر جنگ مدرنی ضروری است، در اختیار دارد. این حزب به این ترتیب می‌تواند دشمن را تعقیب کرده و در صورت نیاز حتی نفس های آن‌ها را شمارش کند و تمامی اطلاعات لازم را به تصمیم‌سازان اصلی و فرماندهان میدانی منتقل نماید. همچنین تصور می‌کنم که مقاومت ده‌ها و صدها نیرو در داخل فلسطین اشغالی مستقر کرده و این نیروها اطلاعات خود را به فرماندهان میدانی می‌دهند و این اطلاعات در اتخاذ تصمیم‌های لازم در لحظات مناسب به فرماندهان کمک خواهد کرد.

- تصور می‌کنم که مقاومت سلاح‌های بسیار ویژه و مقادیر فراوانی مهمات و تجهیزات در اختیار دارد که برای مقابله با دشمن در فاصله زمانی بسیار زیاد کافی است، زمانی که از تصورات دشمن برای جنگ گسترده فراتر است. این عده تمامی امکانات مورد نیاز برای ارتباط مستمر با فرماندهان خود حتی در صورت قطع ارتباط را در اختیار دارند. تصور می‌کنم آن‌ها برنامه‌ها و آموزش‌ها و امکاناتی را برای اداره موفق درگیری‌ها در زمان استقرار نیروها در اختیار دارند و می‌توانند نمونه‌های بی‌سابقه ای از عملیات غیر متمرکز را به اجرا بگذارند که نیاز به تغییر نیروها نداشته باشد.

-به ذهنم می‌رسد که بار دیگر اتفاقات جنگ ژولای را به یاد بیاورم و آن‌ها را مقایسه کنم: در این جنگ اسرائیل در طی 33 روز 15 هزار ساختمان مسکونی یا تجاری یا دولتی یا نظامی را هدف قرار داد، یعنی هر روز 500 ساختمان در ده‌ها حمله بر اثر اصابت هزاران موشک و بمب منهدم شد. این در حالی بود که مقاومت با بیش از 4500 موشک و خمپاره مواضع دشمن را هدف قرار داد و در طول این جنگ ده‌ها و یا شاید صدها هدف نظامی و غیرنظامی را هدف گرفت. اما امروز این طور تصور می‌کنم که مقاومت روزانه حدود 4 یا 5 هزار موشک به سمت اسرائیل شلیک می‌کند که می‌تواند صدها هدف را در یک روز منهدم کند. همچنین صدها و هزاران موشک از نوع بسیار سنگین می‌تواند صدها هدف اساسی و شهری و نظامی و زیرساخت‌ها و مراکز شناخته شده یا ناشناخته رژیم صهیونیستی را هدف قرار دهد.

-کاتیوشاهای کلاسیک یا توسعه یافته یا پیشرفته حزب‌الله را به خاطر می‌آورم که از نظر برد تقویت شده و زینت جنگ آینده خواهد بود، همچنین منورهایی که در صورت نیاز همه چیز را مثل یک صفحه روشن در پیش چشم انسان حاضر خواهند کرد.

- زمانی را تصور می‌کنم که اسرائیل در خاموشی مطلق فرو رفته و هیچ فرایندی برای ایجاد روشنایی جهت استفاده ساکنان وجود ندارد و هیچ یک از مانورهای جبهه داخلی اسرائیل تأثیری در اقداماتی ندارند که ساکنان سرزمین‌های اشغالی مجبور به انجام آن هستند. روزی را به یاد می‌آورم که تمامی خارجی‌هایی که در طول جنگ در سرزمین‌های اشغالی حضور دارند، به صورت پیاده یا با خودرو به گذرگاه‌های مرزی اردن  و مصر سرازیر خواهند شد یا از طریق بنادر غیرنظامی به دنبال خروج از کشور هستند.


- روزی را تصور می‌کنم که صحنه‌های متفاوتی در دریا خواهیم دید، روزی که کشتی‌های جنگی و قایق‌های دشمن با مین‌های دریایی  یا موشک‌های زمین به دریا یا موشک‌های دریا به دریا  یا موشک هوا به دریا  یا  "قورباغه های انسانی" منهدم می‌شوند. تصور می‌کنم که در این روز صیادان غزه از 20 مایل ساحل فراتر خواهد رفت و بدون اینکه کسی مزاحم آن‌ها شود به دنبال روزی خود خواهند بود.

- آسمان مملو از هواپیماهای کوچک مجهز به سیستم کنترل از راه دور را تصور می‌کنم که انواع شناخته شده یا ناشناخته این هواپیماها آسمان فلسطین را پر می‌کنند و بر اهالی واقعی سرزمین‌های اشغالی درود می‌فرستند و آتش خود را بر روی تمام انسان‌های غریبه‌ای که کینه و نفرت و مرگ را در فلسطین کاشتند، فرو می‌ریزند.

- زمانی را تصور می‌کنم که هواپیماهای جنگی دشمن برای اقدامات تجاوز طلبانه از سرزمین‌های اشغالی خارج می‌شوند و دیگر باز نمی‌گردند یا در صورت بازگشت دیگر باندی برای فرود پیدا نمی‌کنند و فرودگاهی نمی‌یابند که بتواند پذیرای آن‌ها باشد، به همین علت برای درخواست پناهندگی به کشورهای همسایه می‌روند.


- زمانی را تصور می‌کنم که رنگ آسمان دگرگون شده و سامانه‌های متعدد و پیشرفته دفاع هوایی مقاومت هواپیماهای دشمن را در تمامی انواع خود رصد می‌کنند و برخی از آن‌ها را بعد از ورود به حریم هوایی لبنان شکار می‌کنند، به ذهنم می‌رسد که برخی از این سامانه‌ها در ایران یا روسیه یا کره و چین و یا حتی آمریکا تولید شده اند.

- روزی را تصور می‌کنم که زمین در چند دقیقه شکاف برمی‌دارد و شهرهای بزرگ پدیدار می‌شوند که در طول عرصه جنگ در عمق زمین امتداد پیدا می‌کند و از درون آن‌ها عناصر مبارز با خودروها و خودروهای زرهی و یا شاید هم تانک‌ها و انواع جدید تسلیحات و خودروهای کشنده ظاهر می‌شوند تا عملیات یورش بزرگی را ترتیب دهند. به یاد می‌آورم که صدها نفر از چتربازان طی چند ساعت‌ در منطقه‌ای هلی برن می‌شوند و یک شهرک را محاصره کرده و بر آنجا مسلط می‌شوند.


- خودروهای بزرگی را در ذهن تصور می‌کنم که هزاران آواره فلسطینی را از اردوگاه‌های لبنان و سوریه سوار کرده و آن‌ها را به سوی اراضی فلسطین می‌برند تا منازلشان را با کلید به آن‌ها تحویل دهند.

- هم چنین روزی را تصور می‌کنم که یکی از دیوانگان دشمن کمربند انفجاری هسته‌ای به خود ببندد و خود را در میان هم کیشان خود منفجر کند و بزرگ‌ترین عملیات انتحاری در طول تاریخ را رقم بزند. او دیوانه ای است که تصمیم گرفته اسطوره ای را بر روی زمین باقی بگذارد، حتی اگر این اسطوره به صورت اجساد فرو افتاده بر روی خاک باشند.