گورباچف: تمام نشانه های جنگ سرد را می بینم
میخائیل گورباچف رئیس اتحاد جماهیر شوروی سابق گفت: روسیه و غرب دیگر به هم اعتمادی ندارند و من تمام نشانه های جنگ سرد را مشاهده می کنم.
به گزارش پارس به نقل از واحد مرکزی خبر، آخرین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی سابق در گفتگوی اختصاصی با ماتیاس شِپ و بریتا زاندبرگ، خبرنگاران هفته نامه آلمانی اشپیگل در خصوص خطرات ضعیف شدن رابطه میان روسیه و غرب در بحران اوکراین اظهار نظر و تصریح کرد: این خطر حتی می تواند بدتر از این هم بشود.
چکیده این مصاحبه در زیر از نظر می گذرد.
این مصاحبه که در محل بنیاد میخائیل گورباچف که بیست و سه سال قبل بنا نهاده شد، انجام شد، محلی برای طرحهای پژوهشی سیاسی و نیز امور خیریه، برگزاری کنفرانسها و همچنین انتشار کتاب است. این سیاستمدار کهنه کار هشتاد و سه ساله روس که همین اواخر سه عمل جراحی ستون فقرات، پروستات و عروق قلبی انجام داده است احتمالا در آستانه چهارمین عمل جراحی نیز قرار دارد. گورباچف که مصرف دارو، صورت او را پف آلود کرده است در ابتدای این گفتگو گفت: من دیگر تمایلی به عکس گرفتن ندارم. چون روز به روز بیشتر شبیه یک سگ بولداگ می شوم. گورباچف با شرکت در این مصاحبه دو ساعت و نیمه، صحبت خود را از بحران اوکراین شروع و خاطر نشان کرد: هر چیزی با هدف تکرار شدن بوجود می آید. مشاهده می کنید که یک زمان، دیواری بالا می رود و زمانی دیگر، همین دیوار برچیده می شود. او با بیان آنکه من تنها کسی نیستم که از اینکه دیگر دیواری (در برلین) وجود ندارد، سپاسگزار باشم، گفت: بی شک سیاستهای شرقی ویلی برانت (صدراعظم اسبق آلمان) و نیز اعتراضات مردم شرق اروپا نیز در فروپاشی دیوار (برلین) تاثیرگذار بود. اما اکنون دیوارهای جدیدی در حال برافراشتن است که بر وخامت اوضاع می افزاید. وی افزود: در حقیقت من تمامی نشانه های یک جنگ سرد جدید را مشاهده می کنم. بنابراین اگر وارد عمل نشویم هر زمان ممکن است اوضاع از کنترل خارج شود. او با اعلام اینکه از دست رفتن اعتماد، فاجعه است، افزود: مسکو دیگر به غرب اعتماد ندارد و متقابلا غرب نیز چنین احساسی به روسیه دارد و این وحشتناک است. وی در پاسخ به این سئوال که آیا شما فکر می کنید احتمال درگرفتن یک جنگ بزرگ در اروپا وجود دارد، اظهار داشت: چنین سناریویی زیاد قابل اعتنا نیست. چون این جنگ اگر امروز بوقوع بپیوندد حتما به یک جنگ هسته ای تبدیل خواهد شد. او ادامه داد: اظهارات دو طرف و تبلیغات آنها به ترس و وحشت تبدیل می شود و اگر یکطرف، کنترل خود را در یک فضای ملتهب و برآشفته از دست بدهد ما نیز جان سالم بدر نخواهیم برد. به همین خاطر است که واقعا و عمیقا نگرانم.
خبرنگاران اشپیگل در سئوالی دیگر از میخائیل گورباچف پرسیدند: آیا شما با این نظر موافقید که دکترین جدید نظامی روسیه بر گسترش سازمان ناتو به سوی شرق و تقویت توانمندی های تهاجمی این سازمان متمرکز است که مسکو بعنوان یکی از تهدیدات اصلی با آن مواجه است؟
وی در پاسخ گفت: گسترش این سازمان نظامی به سمت شرق اروپا معماری امنیتی اروپا را همانطور که در پیمان نهایی هلسینکی سال 1975 میلادی به آن اشاره شده است از بین می برد. او با بیان اینکه گسترش ناتو به سمت شرق اروپا یک چرخش معکوس صد و هشتاد درجه ای است، گفت: وقتی پیشنهادهای روسیه در دوران دیمیتری مدودوف، رئیس جمهور سابق روسیه در خصوص یک معماری جدید امنیتی ارائه شد بطرز متکبرانه ای با بی اعتنایی غرب روبرو شد. بنابراین این شرایط پیش آمد و ما نیز اکنون شاهد نتایج آن هستیم. وی در پاسخ به این سئوال که چرا برغم محدود شدن دموکراسی در روسیه اما به نظر می رسد که اکثریت روسها از رهبری پوتین بر کشورشان رضایت دارند، گفت: زمانی که پوتین راهی کرملین شد، مشکلات زیادی برایش به ارث مانده بود. همه جا هرج و مرج بود. اقتصاد، فلج و کل مناطق نیز جدا شده بود. در آنزمان او توانست تهدیدات متوجه روسیه را خنثی کند. در واقع پوتین توانست فرآیند تهدیدات را متوقف کند و به نظر من این بزرگترین موفقیت وی در دوران مسئولیتش محسوب می شود. حتی اگر پوتین نتواند به موفقیتهای دیگری دست یابد اما همواره با کاری که برای روسیه کرده است، اعتبار دارد. البته این را قبول دارم که او گاهی اوقات به روشهای مقتدرانه متوسل می شود. من اغلب در مخالفت با او صحبت کرده ام و حتی مخالف انتصاب مجدد وی برای سومین بار به ریاست جمهوری روسیه بودم. روسیه در مسیر دموکراسی، در نیمه راه است و مابقی راه در پیش رویمان قرار دارد. متاسفانه کرملین هم اکنون خود را بر دستورکارهای محافظه کارانه متمرکز کرده و به نظرم این، اشتباه است.
او با بیان آنکه ما بدون دموکراسی و برخورداری از مشارکت مردمی، پیشرفتی نخواهیم داشت، افزود: ما به برگزاری انتخابات آزاد و درگیر کردن مردم در فرآیندهای سیاسی نیاز داریم. اینطوری نمی توان پیشرفت کرد و صبح، قانونی را وضع و شب آنرا ملغی اعلام کرد. گورباچف سپس اپوزیسیون روسیه را آنچنان قدرتمند ندانست و اظهار داشت: این درست نیست که آنهایی که متفاوت (از حکومت) فکر می کنند یا وبلاگ نویسان مخالف فساد و یا همچون الکسی ناوالنی، سیاستمدار روس تنها بدان خاطر که دهانشان را باز کرده اند تحت حصر خانگی قرار بگیرند و در مقابل، مقامات دولتی یا پستهای کلیدی به تجارتهای دولتی خود مشغول باشند. وی در پاسخ به این سئوال که آیا مناقشه اقتصادی و سقوط ارزش روبل به پوتین برای تغییر رویه فرصت خواهد داد، گفت: حقیقتا نیازی نیست که پوتین نگران باشد. چون او همچنان بشدت محبوبیت دارد؛ مگر آنکه پوتین احساس کند که دیگر حق انتخاب دیگری ندارد.
او در واکنش به این پرسش که آیا اینکه بسیاری در کشورتان شما را مردی می بینند که اتحاد جماهیر شوروی را از بین برد، شما را نمی آزارد، گفت: امروز، دیگر خیلی ها می دانند که این، واقعیت ندارد.
این هفته نامه چاپ آلمان از آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق پرسید: شما در سال 1991 میلادی طی نطقی اظهار داشتید که اتحاد جماهیر شوروی در نتیجه مناقشات میان ملتهای مختلف و بخاطر بحرانهای اقتصادی فروپاشید. آیا در این زمینه توضیحی دارید؟
گورباچف در پاسخ گفت: در آنزمان مخالفان اصلاحات اقتصادی من برای روسیه، موسوم به «پرسترویکا» درگیر منازعات سیاسی شده و خود را بر وخامت اوضاع و به راه انداختن کودتا متمرکز کرده بودند. آنها طالب قدرت بودند اما همزمان اتحاد جماهیر شوروی را از بین بردند. بوریس یلتسین، جانشین من، نوعی شوک درمانی را برای روسیه تجویز کرد که آثارش تا به امروز نیز بر این کشور باقی است.
گورباچف با یادآوری آنکه من یک برنامه اصلاح گرانه اقتصادی داشتم، افزود: اتحاد جماهیر شوروی در واقع یک اتحادیه بود. جمهوری های این اتحادیه، استقلال و توانایی های بسیار محدودی داشتند. به همین خاطر بود که من یک پیمان اصلاح شده برای تشکیل این اتحادیه را برای روسیه پیشنهاد دادم؛ پیشنهادی که در بیستم اوت سال 1991 امضاء شد. او با بیان آنکه روسیه و غرب اگر نه به یک اندازه اما هر دو در برابر مسائل مبتلابه مسئولیت دارند، گفت: با اینحال هیچکس درک جدی از اوضاع از خود نشان نمی دهد.
او در واکنش به این سئوال که مسئولیت اصلی بروز مناقشه اوکراین را با چه کسی می دانید، گفت: شعله ور کردن این بحران بسیار خطرناک، کمک کننده نیست. یادم می آید که چطور جان اف کندی، رئیس جمهور اسبق آمریکا مخالف قلع و قمع مردم اتحاد جماهیر شوروی بود و می گفت: صلح واقعی نمی تواند تنها یک صلح آمریکایی باشد و از سوی آمریکایی ها به دیگران دیکته شود بلکه یا صلح برای همگان است و یا اصلا صلحی وجود نخواهد داشت.
وی در پاسخ به این سئوال که به نظر شما آیا آمریکا را نمی توان پیروز جنگ سرد دانست، اظهار داشت: آمریکا نمی توانست بدون ما توانایی انجام این همه تغییرات گسترده را داشته باشد. در همان زمان ما نشان دادیم که اگر با هم کار کنیم می توانیم بعنوان مثال مسائلی چون حل مناقشات منطقه ای، اتحاد مجدد آلمان شرقی و غربی و عقب نشینی نظامیان شوروی از اروپای شرقی را محقق کنیم و مساله خلع سلاح اتمی را نیز پیش ببریم. اما متاسفانه آمریکا بعدها ساختن یک امپراتوری جهانی و یا بعبارتی بهتر یک «ابَر امپراتوری» را شروع کرد.
وی افزود: زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید، آمریکایی ها که ما را دوست نداشتند از یکطرف، اشک تمساح می ریختند اما از طرف دیگر از فرط شوق، دستهایشان را در زیر میز به هم می مالیدند. آنها از آنزمان محاصره روسیه را تحت عنوان حلقه های دفاعی و طرح گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به سمت شرق شروع و در جنگ یوگسلاوی بدون جلب موافقت سازمان ملل، مداخله نظامی کردند و اینها همه با واکنش روسیه مواجه شد. چون هیچکدام از رهبران کرملین نمی توانند در برابر چنین مواردی بی اعتنا باشند و از آنها چشم پوشی کنند. میخائیل گورباچف سپس در مورد بحران اوکراین نیز گفت: در بیست و سوم ژانویه سال گذشته از طرفین دعوا خواستم با هم مذاکره کنند. چون مناقشه اوکراین تنها برای اوکراین و همسایگانش تهدید نیست بلکه تهدیدی برای کل جهان محسوب می شود. اما کو گوش شنوا؟ او در پاسخ به این سئوال که چرا فکر می کنید اعمال تحریمهای روسیه، اقدامی اشتباه است، خاطر نشان کرد: تحریمها هم به اقتصاد ما و هم به اقتصاد آلمانها لطمه می زند. خارج کردن نام روسیه از گروه جی هشت کار اشتباهی بود. با این خصومت و کینه توزی، چیزی بدست نخواهد آمد. اگر ما بدنبال حفظ مناسبات شاخص و الگوی خود هستیم، تحریمها نباید بعنوان ابزار مورد استفاده قرار گیرند. او با اشاره به اینکه ما بسرعت به بهبود دوباره و جدید مناسباتمان نیاز داریم، افزود: ما روسها باید تمام تلاشمان را برای رخ دادن این اتفاق بکار بندیم و من فکر می کنم روسیه در حال جهت دهی سیاستهایش به این سمت است.
او در مورد آلمان هم گفت: آلمان جدید بدنبال مداخله در همه چیز است. براستی چه مشروعیتی برای الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه از این بالاتر که مردم این منطقه آشکارا اعلام کردند که می خواهند بخشی از روسیه باشند؛ هرچند که برگزاری همه پرسی در این زمینه، نقائصی هم داشت. وی سپس از جامعه بین الملل، آتش بس فوری را برای بازسازی مناطق ویران شده اوکراین خواستار شد.
ارسال نظر