پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محسن مهدیان- مدل مدیریتی رهبری مردمسالاری واقعی است. مدیریت رهبری با تاکید برحضور حداکثری مردمی است. رسیدن به بالاترین ارزش ها نیز باید از درون حضور مردمی بگذرد و این مدل مدیریتی بسیار متفاوت از سیاستمداران است.

در بحث هسته ای رهبری از ابتدا تلاش کردند بر تقویت قدرت داخلی تاکید سازند و مهمترین مولفه در قدرت داخلی را نیز فراتر از اقتصاد مقاومتی، بلکه روشنگری مردم و استکبار ستیزی غیر شعاری جامعه دیدند.

از اینرو نرمش قهرمانانه را هم با هدف روشنگری در شناخت استکبار بکار بستند. ماجرای غیرت را نیز در همین مدل رفتاری باید دید.

مدل رفتاری که فراتر از بحث های کارشناسی است و افضل بر آنهاست؛ "غیرت"

"غیرت" تعبیر فرا کارشناسی از خطوط قرمز هسته ای است. رهبری بدون اینکه اشاره ای بر خط قرمزها کنند یا حتا به پیشنهاد غربی ها اشاره کنند، تاکید داشتند آنچه گذشته است و می گذرد، ایستادن در مرز غیرت و بی غیرتی است.

و این انگاره سازی را نیز برای روشنگری اجتماعی بکار بستند. جامعه با واژه غیرت به سرعت ارتباط می گیرد. لازم نیست خبر خرج شود. لازم نیست تحلیل های پیچیده ارايه شود. از واژه غیرت فهم مشترک وجود دارد. بنابراین علت ایستادگی نظام مقابل غرب را جامعه منطقن و قلبن می فهمد.

انگاره "غیرت" برای این است که جامعه نیز در کنار دولت و نظام قرار گیرد و متوجه باشد آنچه منع می شود و مانع پیشروی مذاکرات است غیرت و بی غیرتی است و نه بحث های پیچیده کارشناسی که ممکن است برآن اختلاف نظر باشد.

و اما یک هشدار؛

آنچه این انگاره سازی رهبری را کم اثر می کند قرائت پذیر کردن " غیرت" است. انگاره " غیرت" وقتی از کار می افتد که اختلافی شود. نشان دادن اختلاف مسئولین در مسائل کلان هسته ای، تنها یک تقابل سیاسی با دولت نیست. بلکه واژه غیرت را در جامعه از کارکرد اصلی خودش می اندازد. مردم متوجه می شوند که غیرتی که بخشی از حاکمیت بر آن تاکید دارد قرائت پذیر است و خیلی هم جدی نیست چرا که بخشی دیگر از حاکمیت آنرا قبول ندارد.

پس کاری نکنیم که کارکرد غیرت کم اثر شود.