به گزارش پارس ، حجت الاسلام سید کمیل باقرزاده، درصفحه گوگل پلاس خود نوشت: پیش از این در یادداشتی عرض کرده بودم که میرحسین موسوی و مهدی کروبی، متهم به «إفساد فی الأرض» هستند و چنانچه دادگاه صالحه ای برای رسیدگی به جرایم این دو نفر تشکیل شود، حکم صادره چیزی جز «اعدام» نخواهد بود. در منطق "فقه و حقوق" این مسأله به همان اندازه بدیهی است که در ریاضیات "دو دو تا چهار تا" بدیهی است!

بعضی از دوستان اشکال کرده بودند که مفسد فی الأرض کسی است که "اقدام مسلحانه" علیه امنیت جامعه کرده باشد؛ حال آنکه سران فتنه دست به اسلحه نبرده بودند. هرچند ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی جایی برای این اشکال باقی نگذاشته، اما این قبیل دوستان -که بعضاً از ارادتمندان مرحوم آیت الله منتظری هستند - را ارجاع می دهم به نظرات فقهی آن فقیه فقید.

مدتی قبل، حین انجام یک پژوهش فقهی-حقوقی به نظرات فقهی مرحوم آیت الله منتظری در زمینه «إفساد فی الأرض» برخوردم، که دو نکته مهم در آن به چشم می خورد:

۱. مفسد فی الأرض لزوماً محارب نیست. به این معنا که شخص می تواند مفسد فی الأرض باشد، ولی اقدام مسلحانه انجام نداده باشد و حتی ترس عمومی ایجاد نکرده باشد. (یعنی تشهیر السلاح و إخافة الناس که شرط محاربه است در إفساد فی الأرض شرط نیست)

۲. تعریف إفساد فی الأرض عبارت است از انجام هر عملى که مسیر عادى و سلامت امنیتى یا اخلاقى یا اقتصادى جامعه را بر هم زند و موجب تباهى در نظام آن گردد؛ و به طور کلی، سلامت عادى یک مجتمع انسانى را بر هم مى‌زند.

لذا بر اساس نظریه فقهی مرحوم آیت الله منتظری هم که کاملاً منطبق بر قانون مجازات اسلامی است، سران فتنه را باید به جرم «إفساد فی الأرض» اعدام کرد. امید آنکه بعضی جاهلان لجوج یا مُغرضان عنودی که به دنبال رفع حصرند سر عقل آیند و بفهمند وقتی رهبر انقلاب می فرمایند: «جرم اینها بزرگ است و اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود» منظورشان از این "مجازات سنگین" چیست! به طالبان رفع حصر که دوستی شان با موسوی و کروبی بیشتر به دوستی خاله خرسه شبیه است، توصیه می کنم بگذارند این دو نفر در همین حصر زندگی شان را بکنند! چون رفع حصر همان، و محاکمه و اعدام هم همان!

پی‌نوشت:

۱. متن نظریه آیت الله منتظری: در عنوان «افساد» نه از نظر لغت و نه از نظر مصطلح قرآنى و روایى و فتاواى فقها قید سلاح اخذ نشده است؛ هر چند بر همۀ افراد «محارب» عنوان «مفسد» نیز صادق است. همچنین شرط «اخافة الناس» نیز در عنوان «افساد» و در «مفسد» لحاظ نشده است. عدم اعتبار سلاح و اخافة در عنوان افساد با تتبّع در آیات قرآنى به خوبى روشن مى‌شود.. کلمۀ «فساد» در برابر صلاح و سلامت است. و ظاهرا مقصود از عنوان «افساد فى الارض» که در آیۀ ۳۳ سورۀ مائده به آن اشاره شده است، انجام هر عملى است که مسیر عادى و سلامت امنیتى یا اخلاقى یا اقتصادى جامعه را بر هم زند و موجب تباهى در نظام آن گردد. هر چند ایجاد هر فسادى گناه و جرم است و طبعا استحقاق حدّ یا تعزیر یا توبیخى را شرعا در پى دارد، ولى کلمۀ «یسعون» و قید «فى الارض» که در آیۀ محاربه در سورۀ مائده آمده است، حکایت از فساد خاصى مى‌کند که ضرر آن تنها متوجه شخص گناهکار نیست، بلکه سلامت عادى یک مجتمع انسانى را بر هم مى‌زند.(رساله استفتائات حسینعلی منتظری، ج ۲، ص ۵۲۱)

۲. ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی: هرکس به‌طور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد به گونه ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم می‌گردد.