ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی در آستانه حماسه 9 دی محورهای حماسه 9 دی را تبیین کرد که متن کامل آن در ادامه می‌آید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

200 روز پس از غائله ای که بدنبال انتخابات دهم ریاست جمهوری به بهانه تقلب براه افتاد و با مخدوش ساختن جمهوریت نظام و تعرض به بسیاری از مقدسات مذهبی و ملی کشور زمینه موج سواری سرویس های جاسوسی غرب، کشورهای وابسته  عربی، گروههای اپوزیسیون و بدخواهان ملت ایران را فراهم ساخت، در نهم دی ملت مسلمان ایران در واکنشی فراگیر و ملی و خودش پا به خیابان گذاشت و نقطه پایانی بر تلاش غرب و عوامل داخلی آنها جهت براندازی نرم بر بستر دمکراسی یا همان فتنه بزرگ یا انقلاب رنگی سال 88 موسوم گردید.

فتنه 88 را باید یکی از پیچیده ترین توطئه های غرب علیه جمهوری اسلامی دانست که نظام سلطه در ادامه سلسله برنامه اش جهت دستیابی به اهداف خود طراحی نمود.  این برنامه ها از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورد و همواره در قالبها و اشکال مختلف نمایان گردیده است. از این رو، در راستای تبیین فتنه 88 لازم است به پیشینه اقدامات خصمانه نظام سلطه را مورد توجه قرار دهیم:

1- برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران و کلید خوردن دشمنی ها و عدوات ها علیه آن

1/1- نظام سلطه

نظام سلطه اولین و اصلی ترین معارض و مخالف نظام اسلامی به شمار می آید. زیرا  با پیروزی انقلاب اسلامی نظام سلطه به سرکردگی آمریکا خود را بازنده اصلی این رویداد مهم دانسته و بزرگترین مانع اهداف سلطه طلبانه خود تلقی می کرد. از همین رو، از ابتدای ظهور انقلاب اسلامی تلاش های همه جانبه ای را برای تغییر و دگرگونی نظام ج.ا.ا به کار بست. مهمترین اقداماتی که غرب بویژه امریکا برای بازگرداندن ایران انقلابی به وضعیت گذشته  و یا مهار و کنترل و تسخیرآن در دستور کار خود قرار داده و آنها را عملیاتی کرد عبارت بود از  راه اندازی کودتای نظامی، آشوب های داخلی، جنگ کم شدت از طریق تحریک و حمایت از گروههای تروریستی، کمک و پشتیبانی از حرکات تجزیه طلبانه، جنگ تحمیلی، تحریم و جنگ اقتصادی، اختلال در روابط ایران با کشورهای جهان تحت راهبرد انزواسازی، ناآرام سازی و ایجاد بی ثباتی، راه اندازی جنگ نرم، جنگ روانی و در نهایت جنگ هوشمند است. فتنه 88  نیز به استناد فرمایش مقام معظم رهبری در همین راستا برنامه ریزی و ایجاد شد.

2/1- برخی از کشورهای عربی وابسته به غرب در منطقه

بسیاری از رژیم های وابسته به استکبار جهانی در منطقه جنوب غرب آسیا به تبع و تحریک اربابان و منافع خود از همان ابتدای انقلاب اسلامی به خصومت و تقابل با آن برخواستند و ضمن همراهی با برنامه ها و اقدامات سخت و نیمه سخت و نرم کشورهای غربی، راساً نیز  وارد عمل شدند. برخی از مهم ترین اقدامات آنها عبارتند از: حمله مستقیم نظام رژیم بعث عراق، حمایت های مالی و تسلیحاتی کشورهای عرب از صدام، تحریک و حمایت از گروههای ضدانقلاب ایرانی، مقابله با بازوهای منطقه ای ج.ا.ا ، راه اندازی گروههای تروریستی طالبان، القاعده و داعش، همراهی و حمایت از تحریم های اقتصادی غرب، عرضه نفت بیش از سهمیه اوپک با قیمت ارزان،  راه اندازی جنگ روانی – رسانه ای علیه کشور و...

3/1- گروه های اپوزیسیونی و ضدانقلاب

اگرچه تفکیک دشمنی  و خصومت ضد انقلاب و گروه های اپوزیسیونی از  بازیگران متخاصم خارجی  دشوار است اما طرح جداگانه این بحث بیانگر دامنه و گستره دشمنان انقلاب از یک سو و بزرگی و عظمت انقلاب اسلامی از حیث پایداری و مقاومت است.  از همان ابتدای انقلاب گروه های اپوزیسیونی و ضدانقلاب به صورت قارج گونه ظهور کردند و در برابر خواست ملت ایستادند. گروه های ضد انقلاب طیفی وسیعی را شامل می شود که از  گروه های مارکسیستی و چپ گرا گرفته  تا گروه های لیبرالی، التقاطی و گروه های قومیت گرا را شامل می گردند. گروه های مارکسیستی - کمونیستی ضد انقلاب که شمار زیادی را شامل می شوند، عبارتند از: حزب توده، چریک های فدایی خلق ایران، کمونیست های مستقل ایران، سازمان اتحاد چپ، اتحادیه کمونیست های ایران، حزب کارگران سوسیالیست، گروه کمونیستی نبرد و... این گروه ها با توسل  شیوه های مختلف سعی کردند که جمهوری اسلامی را تبدیل به مدلی از حکومت های سوسیالیستی نماید.گروههای لیبرالی، سکولار و به اصطلاح  ملی گرا و مناقفین  نیز  بخشی دیگر از  جریانات هستند که هر یک به شیوه های خاص خود به تقابل با نظام اسلامی برخواسته و در تلاش بودن تا الگوی متفاوتی را در ایران پیاده سازند. از آن جایی که مدل حکومتی اینها با خواسته های بازیگران اصلی نظام سلطه سازگاری و انطبابق داشت لذا مورد پشتیبانی همه جانبه امریکا و اروپا و حتی دولت های مرتجع منطقه قرار گرفته و همچنان مورد حمایت می باشد.

یکی از دیگر از جریانات ضد انقلاب که از  روزهای آغازین انقلاب به بهانه های مختلف دست به تحرکاتی علیه نظام نوپای اسلامی زدند، گروه های تجزیه طلب بودند  این گروه ها در سال های آغازین انقلاب توانستند چندین استان کشور از جمله کردستان، خوزستان، آذربایجانات، سیستان و بلوچستان، گلستان (گنبد)، خراسان (ترکمن صحرا) و فارس را درگیر آشوب و ناامنی سازند. برخی  از این گروهها با هدف براندازی جمهوری اسلامی به دنبال ایجاد یک جامعه سوسیالیستی در ایران بوده و برخی از خودمختاری به عنوان بهانه ای جهت گسترش اعتراضات قومی در کل کشور و به عنوان ابزار مبارزه با حکومت و در نهایت سرنگونی حکومت اسلامی استفاده می کردند.

اگرچه گروه های ذکر شده با مدیریت جریان ارزشی نظام مهار شده و تاحدودی به کنترل درآمدند اما بخش از آنها از سال های 1370 به بعدی اتفاق مهمی رخ می دهد و اپوزیسیون خارج نشین با رویکرد جدید وارد  کشور می شود. در واقع از سال های آغازین دهه 70 قطار بازگشت به کشور به راه افتاد و چهره های سکولاری چون داریوش آشوری، داریوش شایگان، احمد انواری، رامین جهانبگلو، محمدتقی مدرسی و ... به همراه برخی از مقامات رژیم طاغوت از جمله بزرگ نادرزاده، منوچهر شاهقلی، علی¬نقی کنی، محمد سام، منوچهر کلالی، بهمن بهزادی، مهین نمازی (رفقیه شاه) پوران خاتم و ... بر آن سوار شدند تا در ایستگاه تهران پیاده شده و در راستای پیشنهاد فرهنگ فرهی (رئیس انجمن شهر تهران در عصر پهلوی) مبنی بر «ائتلاف سکولارها و مسلمانان میانه رو» گام بردارند.آنچه در این میان حائز اهمیت فراوان است نقش گروههای اپوزیسیون خارج از کشور می باشد که با امیدواری زیاد برای کمک به همفکران خویش عازم ایران می شوند. منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش دولت هویدا که توانسته بود به مدد رابطه دوستانه اش با سازمان سیا در جایگاه رهبری جبهه نجات ملی به جای علی امینی بنشیند، در توصیه به اپوزیسیون خارج نشین می گوید:

«ایرانیان مقیم خارج از کشور وظیفه دارند تا آنجا که می توانند به ایران باز گردند و در همه جا کفه عناصر مخالف با حکومت اسلامی را سنگین¬تر سازند. نفس حضور عناصر ملی و درس خوانده در دستگاههای جمهوری اسلامی به مبارزه برای تغییر شکل و سرنگونی آن کمک می کند.»  

در واقع نفوذ در حوزه های فرهنگی و فکری و دانشگاهی و همچنین نزدیک شدن به حوزه های مدیریتی به منظور استحاله فرهنگی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران از انگیزه های اصلی آنها و بخشی از گروهای مخالف نظام که در داخل مانده بودند، می باشد.

4/1- تجدید نظر طلبان و  قدرت طلبان

چهارمین بازیگرانی که به تقابل با ماهیت جمهوری اسلامی ایران و اندیشه های سیاسی و حکومتی حضرت امام پرداختند ریزشی ها، تجدید نظرطلبان و قدرت طلبان می باشند. این جریان از سال های 1370 به بعد به تدریج دچار دگردیسی فکری وسیاسی شده و گفتمان های جدید و متفاوت  و معارضی را مطرح ساخته و تلاش کردند تا این گفتمان به گفتمان مسلط تبدیل گردد.گفتمان جمهوری خواهی یکی از آنها است که از سوی برخی از تجدیدنظرطلبان مانند اکبر گنجی مطرح و به تبلیغ گسترده آن پرداختند. گفتمان مشروطه یکی دیگر از گفتمان های تجدید نظرطلبانه ای بود که از سوی حزب مشارکت و سازمان  مجاهدین انقلاب، دفتر تحکیم دنبال شد. هدف اساسی این جریانات این بوده و هست که نظام جمهوری اسلامی از ماهیت انقلابی و اسلامی  و همچنین مردم سالاری دینی خود فاصله گرفته و  به یک نظام دمکراتیک، مشابه نظام های غربی تبدیل گردد و از این رهگذر  در جامعه جهانی یک رژیم ادغام شده و همراه با گفتمان مسلط جهانی شود.

2- ثبات و پیشرفت کشور به رغم تمامی دشمنی ها و کارشکنی ها

نظام جمهوری اسلامی به رغم همه بحران های داخلی و تهدیدات بیگانگان راه توسعه و پیشرفت همه جانبه را به سرعت طی کرد و نتایج ملموسی در این زمینه برجای گذاشت که برخی از موارد آن عبارتند از:

1/2- بحران ها و چالش هایی که پشت سر گذاشته شده

عمده ترین بحران هایی که نظام اسلامی در دهه نخست انقلاب اسلامی به با راهبردهای پیامبر گونه حضرت امام رضوان الله علیه به مهار آنها پرداخت، بحران ها و چالش هایی که هر یک برای سقوط یک نظام سیاسی کافی بود. برخی از این بحران ها عبارتند از:

1- حضور لیبرال های ملی گرا ها در عرصه مدیریتی کشور در پرتو دولت بازرگان،

2-  مخالفت های نظری با اصول نظام اسلامی حتی نام «جمهوری اسلامی»،

3- رویارویی مسلحانه سازمان مجاهدین خلق با نظام اسلامی،

4- غائله آذربایجان با محوریت حذب خلق مسلمان و رهبری شریعت مداری،

5- غائله کردستان و حرکت های تجزیه طلبانه گروهک های ضد انقلابی کرد،

6- غائله خوزستان با محوریت سازمان خلق عرب با حمایت دولت های خارجیف

7- غائله گنبد و بندر ترکمن،

8- ترور شخصیت های محوری نظام و بمب گذاری در تجمع های مردمی،

9- تسخیر لانه جاسوسی و فشار های ناشی از انقلاب دوم،

10- خروج از حاکمیت دولت موقت در اعتراض به اشغال لانه جاسوسی،

11- انتخاب بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و تقابل وی با نظام اسلامی،

12- قطع رابطه امریکا و ایران و تحریم های اقتصادی،

13- حمله نظامی آمریکا به ایران از طریق طبس،

14- کودتا های پنج گانه به ویژه کودتای نوژه،

15- تهاجم نظامی رژیم بعث عراق به کشورمان که هشت سال با حمایت همه جانبه غرب طول کشید،

16- تحرکات باند سید مهدی هاشمی و ماجرای عزل منتظری،

17- بروز شکاف سیاسی بر سر دولت موسوی که منجر به پیدایش دو جریان چپ و راست مذهبی گردید،

18- پذیرش قطعنامه 598 و عملیات منافقین به خاک جمهوری اسلامی ایران (مرصاد)،

19- ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)،

2/2- آغاز روند پیشرفت و توسعه کشور با فراهم کردن زیرساخت های مناسب

پیشرفت های سیاسی:

رهایی از سلطه نظام استکباری و استقرار نظام جمهوری اسلامی و استقلال کشور؛ اولین دستاورد سیاسی مبتنی بر اراده مردم، پس از سقوط و حذف رژیم ستم شاهی و نقطه آغازین مشارکت جامعه در اداره امور حکومتی و در واقع اولین گام از مراحل ایجاد نظام مردم سالاری دینی محسوب می‌شود و این دستاورد با احیای روحیه خودباوری در میان توده‎های مردمی و توجه جدی به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان و احیاء شأن و منزلت معنوی جامعه، استحکام بیشتری یافت.

ارتقاء و رشد سطح آگاهی و بالندگی سیاسی مردم و مشارکت در حوزه ‎های گوناگون سیاسی و برگزاری بیش از 35 انتخابات در6 موضوع مختلف از جمله؛ انتخابات تعیین نوع نظام حکومتی، انتخابات قانون اساسی، انتخابات مجلس خبرگان، انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، بیانگر اوج مشارکت مردم در اداره امور حکومتی و دستاورد استثنایی دیگری است که کمتر کشوری از آن برخوردار است.

اگرچه فعالیت‌های بیش از حد و افراط گونه سیاسی، معمولاً همراه با شبه بوده و در ردیف توطئه بیگانگان می‌گنجد، اما در عین حال توسعه مطبوعات و افزایش روزنامه‌ها در ایران از تعداد انگشت شمار موجود در قبل از انقلاب، به بیش از 2635 نشریه و افزایش احزاب از یکی دو حزب قبل از انقلاب به حدود250 حزب و گروه سیاسی، موضوع دیگری است که در کنار 17هزار سازمان مردم نهاد(NGO) هرگز در کشور سابقه نداشته است و بیانگر گستردگی دامنه آزادی‌های سیاسی در ایران معاصر است.

با ظهور انقلاب اسلامی نه تنها روح تازه‌ای در کالبد اسلام و شیعه دمیده شد، بلکه تمام ادیان الهی جان تازه‌ای گرفتند و امیدها برای احیاء مجدد معنویات در جهان قوت گرفت، بنابراین عزت یافتن اسلام و سایر ادیان آسمانی در دنیای تاریک بردگی نوین که انسانها به‌تدریج به اسارت سرمایه‌داران درآمده بودند، دستاورد سیاسی و معنوی دیگری است که در حوزه سیاست خارجی باید مورد توجه قرار گیرد.

علاوه برآن؛ اثبات اصل «نه شرقی، نه غربی» به عنوان یک اصل عملی و ممکن و احیای اسلام سیاسی به عنوان یک مدل قابل اتّکا در جهان معاصر و به موازات آن، ارتقای سطح امید و آگاهی سیاسی در ملل جهان و جهان اسلام، تحوّل در نظام بین‎الملل (بر هم زدن موازنه‎ قدرت به نفع مستضعفین جهان)، تأثیر بر نهضت‌های مردمی جهان و کمک به بیداری اسلامی و همچنین به چالش کشیدن سلطه آمریکا در عرصه بین‌المللی و افزایش نفوذ و اقتدار جهانی و منطقه‎ای ایران، نیز ستودنی است.

در این رابطه؛ جیمز ریچارد کارشناس روابط بین الملل در مصاحبه با خبرگزاری فارس چنین اظهار می‌کند: «ایران قدرت اول منطقه و بازیگر بسیار فعال و تاثیرگذار در سطح جهان است و قدرت و نفوذی که ایران در کشورهای منطقه دارد، آمریکا ندارد، که این نشان از دیپلماسی فعال ایران در بیش از 30 سال گذشته بوده است.»

پیشرفت های علمی:

یکی از افتخارات غرور آفرین جمهوری اسلامی ایران، رشد روز افزون و حضور فعال کشور در عرصه‌های علمی است، پیشرفت در این زمینه بقدری با سرعت انجام شده است که تا سال 1391 بیش از 26196 اختراع در کشور ثبت شده است، همچنین پژوهشگران ایرانی از نظر پژوهشی با ثبت 8513 مقاله علمی، در ردیف شانزدهم تولید علم و در زمره دانشمندان و پژوهشگران ممتاز جهان قرار گرفته اند.

دستیابی به فن آوری و دانش کامل چرخه سوخت هسته‌ای و قرار گرفتن در ردیف پنج کشور برتر جهان در این زمینه و همچنین ورود موفقیت آمیز و همزمان با سایر کشورهای پیشرفته به عرصه علوم جدید مانند: نانو تکنولوژی که رتبه هفتم جهانی را به خود اختصاص داده و سایر علوم جدید از جمله؛ لیزر، میکرو الکترونیک، ورود به علم ساخت روبات و کسب موفقیتهای جهانی در مسابقات روبوتیک، توسعه سخت‌افزاری و ساخت ابر رایانه، توسعه نرم افزاری و بهره برداری گسترده از علوم رایانه‌ای در کشور و کسب 362 مدال در المپیادهای مختلف علمی جهان، بخش دیگری از دستاوردهای انقلاب اسلامی است، که در کشور سابقه قبلی نداشته است.

افزایش بی‌سابقه ظرفیت دانشگاه‌ها از 15 واحد دولتی به 615 واحد (115واحد دولتی 500 واحد غیر دولتی) و افزایش تعداد دانشجویان از حدود 175 هزار در قبل از انقلاب به بیش از 4 میلیون200 هزار دانشجو در بعد از انقلاب اسلامی، افزایش تعداد مدارس از 47 هزار به 194 هزار واحد برای پاسخگویی به رشد دویست درصدی دانش آموزان و مقابله با بیسوادی و ارتقاء سطح سواد از 35% با سواد ابتدای انقلاب به 88% در حال حاضر و کسب جوایز بین‌المللی در این زمینه، از مهمترین مصادیق پیشرفت و توسعه یافتگی در مسیر نهضت نرم‌افزاری به‌شمار می‌رود.

پیشرفت های پزشکی:

افزایش تعداد پزشکان از 15 هزار نفر به بیش از 111000 نفر و رفع کامل نیاز کشور به جذب پزشک خارجی و همچنین تغییر و تبدیل کشور به قطب منطقه‌ای توریسم سلامت و پذیرش و درمان بیماران خارجی در انواع بیماری‌ها و همچنین دستیابی به دانش کشت سلولهای بنیادین، قرار گرفتن در ردیف کشورهای برتر پیوند کلیه و درمان بیماری‌های چشمی، کسب تجارب ارزشمند برای مقابله با انواع عوارض و بیماریهای ناشی از عوامل شیمیائی، بخشی از مهمترین دستاوردهای نوین بخش پزشکی کشور است.

کسب رتبه نخست تولید دارو در سطح خاور میانه، تولید 97% از داروهای مورد نیاز و و صادرات دارو از جمله داروهای بیوتکنولوژی، خود کفایی در ساخت انواع واکسن، ریشه‌کنی فلج اطفال و سایر بیماریهای فراگیر، پوشش واکسیناسیون از30% به 100%، افرایش تعداد بیمارستانها و مراکز درمانی، توسعه بهداشتی کشور و موفقیت در اولویت به پیشگیری بر درمان و در نهایت افزایش امید به زندگی از 57 سال به 74 سال و کاهش مرگ و میر کودکان زیر یک سال سال از بیش 12% در سال 57 به کمتر از 5/1% و کاهش مرگ و میر مادران از 54/2% به 24/0% در بعد از انقلاب، از دیگر دستاوردهای علمی در شاخه پزشکی محسوب می‌شود که می‌توان از آن به‌عنوان انقلاب پزشکی نام برد.

تحولات رو به پیشرفت در حوزه صنعت:

رشد صنعت در کشور به قدری سریع و پرشتاب بود که علاوه بر احداث شهرک‌های صنعتی متعدد در حاشیه شهرهای کشور، ساخت مجموعه‌ها تولیدی در روستاهای نیز به یک برنامه مستمر تبدیل شده است، علاوه بر افزایش تعداد کارخانجات باید به محصولات متنوعی که در این مجموعه‌ها تولید و در بسیاری از موارد به خارج از کشور صادر می شود هم اشاره نمود .

ساخت هواپیما و بالگرد سبک و نیمه سنگین(شخصی و عمومی) و همچنین ساخت کشتی و تولید انواع قایق که برای اولین بار در تاریخ کشور رخ داده است، افزایش قابل توجه تولید فولاد از نیم میلیون تن قبل از انقلاب به 38 میلیون تن در سال و کسب رتبه 14 جهانی، افزایش تولید سیمان از 3/6 میلیون تن به حدود 80 میلیون تن، افزایش تولیدات معدنی از 20 میلیون تن به 220 میلیون تن، افزایش و توسعه تولید و صادرات خودرو با انواع خودروهای سبک و سنگین، افزایش و توسعه انواع کارخانجات لوازم خانگی و صنعتی و دهها مورد مشابه، از دیگر افتخارات صنعتی کشور به شمار می روند.

افزایش و توسعه پالایشگاهها و مراکز پتروشیمی و ساخت بیش از 40 کارخانه بزرگ نفت و گاز و پتروشیمی در سه دهه گذشته، بخش دیگری از اقدامات زیر بنایی انقلاب اسلامی است که در مجموع باعث شده تا میزان خودکفایی کشور در صنعت نفت از 4% به 80% ارتقاء یافته و تولیدات پتروشیمی نیز از4 میلیون تن در سال 57 به 38 میلیون تن در بعد از انقلاب برسد.

علاوه بر این؛ ساخت انواع نیروگاههای بادی، گازی، فسیلی و ساخت اولین نیروگاه هسته‌ای در بوشهر و اولین نیروگاه انرژی‌های زیرزمینی در اردبیل و قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در ردیف چهارمین کشور سازنده سد و ارائه انواع خدمات فنی، عمرانی و تخصصی در زمینه‌های مختلف به سایر کشورها نیز، برگ زرین دیگری از کتاب پر افتخار انقلاب اسلامی است.

در مجموع این رویکرد مبارک باعث شده تا نسبت حجم صادرات نفتی به غیر نفتی از 2% قبل از انقلاب اسلامی، به بیش از 45% در شرایط فعلی رسیده و توازن نسبی برای صادرات سایر اقلام ایجاد شود.

پیشرفت های چشمگیر نظامی و دفاعی:

ساخت انواع سلاحها و تجهیزات نظامی از جمله: ساخت انواع هواپیما و جتهای جنگنده مافوق صوت رادارگریز (مانند؛ صاعقه و آذرخش)، آموزشی (مانند؛ پرستو، درنا، سیمرغ، شفق، تندر)، خودکفایی در تولید و ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین مدرن، ساخت انواع بالگرد(مانند، بالگردهای شاهد، شباویز 2075 و2061 و بالگرد ضد تانک 2091) و تعمیر انواع هواپیما و بالگرد با کسب رتبه پنجم جهانی بخشی از دستاوردهای صنعت هوایی است.

پیشرفت ایران در زمینه ساخت و تولید انواع موشکهای بالستیک، دور برد زمین به زمین، زمین به هوا و انواع موشکهای دریایی (مانند: موشک ماهواره بر سفیر، شهاب، سجیل، موشک کروز) بقدری شگفت انگیز بوده، ایران را در ردیف معدود کشورهای دارنده تکنولوژی ساخت موشکهای فوق دقیق سطح به سطح قرار داده است، همچنین ساخت انواع رادار با بُرد بیش از یک هزار کیلومتر و پرتاب چندین ماهواره با سرنشین و بدون سرنشین به فضا از جمله مواردی هستند که کسب رتبه هفتم جهان در سامانه کامل پرتاب ماهواره و رتبه دوازدهم جهان در طراحی و ساخت ماهواره را برای یازدهمین عضو باشگاه فضایی جهان یعنی ایران به ارمغان آورده است.

ساخت زیر دریایی، ساخت و تعمیر انواع ناو و ناوچه ساخت هاور گرافت(قایقهای دوزیست) ساخت انواع قایقهای تندرو و قایق پرنده، ساخت و تعمیر انواع زره پوش و تانک و خودکفایی در ساخت انواع تجهیزات و سلاحهای سبک، نیمه سنگین و سنگین مانند: انواع خمپاره انداز و توپهای مدرن، انواع سامانه‌ها و سلاحهای پدافند ضد هوایی و مهمات سبک و سنگین و توسعه صنایع مخابراتی و ساخت انواع بی سیم و تقویت و توسعه صنایع اپتیک و ساخت انواع دوربینهای معمولی و دید در شب و صدور برخی از این محصولات به 32 کشور جهان از دیگر دستاوردهای صنایع نظامی محسوب می شوند.

مجموع دستاوردهای نظامی از جمله مواردی هستند که قبل از انقلاب اسلامی، تولید آنها در کشور سابقه‌ نداشته و مهمتر اینکه بخش قابل توجهی از آنها، صرفاً در انحصار تعداد معدودی از کشورها پیشرفته جهان قرار داشته است.

اقدامات رو به پیشرفت در بخش زیر ساختهای شهری:

قبلاً نیز اشاره شد که بسیاری از پیشرفتهای کشور، مرهون تلاش دولت و ملت سرافراز ایران اسلامی در سالهای پس از انقلاب است، به‌طوری‌که پیشرفت‌های مربوط به قبل از انقلاب اسلامی چه از نظرتنوع موضوع و چه از نظر وسعت و گستره عمل، بحدی ناچیز بوده که در قیاس با وضعیت فعلی کشور و حتی بسیاری از کشورهای همطراز منطقه و جهان، قابل بحث و بررسی نیست.

ایجاد و توسعه شبکه گاز شهری از مهمترین این مصادیق است که فراگیر شدن آن تنها در سایه الطاف الهی در نظام مقدس جمهوری محقق شد، به‌طوری‌که هم‌اکنون سهم 1 درصدی گاز در سبد انرژی کشور، به حدود 80% رسیده و از مجموعه دو شهر برخودار از شبکه گاز شهری با تعداد 50 هزار انشعاب در قبل از انقلاب اسلامی، در حال حاضر حدود 750 شهر با 5/13 میلیون انشعاب از نعمت گاز برخوردارند و برای اولین بار بیش از 10 هزار روستاها از این نعمت الهی بهره می‌برند.

افزایش راه‌های اصلی و فرعی کشور از 36 هزار کیلومتر به بیش از 200 هزار کیلومتر، توسعه راه آهن از 4 هزار کیلومتر به نزدیک 20 هزار کیلومتر و ساخت اولین مترو کشور در تهران و توسعه و تعمیم آن به سایر شهرهای بزرگ، افزایش فرودگاهها از 22 فرودگاه به حدود 100 فرودگاه، افزایش تعداد بنادر و ارتقاء ظرفیت آنها از 10 میلیون تن به بیش از 125 میلیون تن، ساخت و توسعه پایانه های مسافری و باربری در اکثر شهرها، توسعه ناوگان دریایی از 2217 تن ظرفیت در سال 57 به 17876 تن در سال 81 و در اختیار داشتن بزرگترین ناوگان دریایی منطقه دستاوردهای دیگری است که در عرصه حمل و نقل رخ داده است.

علاوه بر این؛ افزایش تعداد سدهای مخزنی کشور از 13 سد به حدود 500 سد، دستاورد فوق‌‍‌العاده بزرگ دیگری است که باید از آن به عنوان انقلاب در عرصه آب کشور نام برد، البته در کنار این اقدامات، گسترش سایر زیرساختها مانند؛ افزایش ظرفیت ورزشگاهها از 169 هزار نفر روز به بیش از 6/1 میلیون نفر روز را نیز نباید فراموش کرد.

تحولات رو به پیشرفت در بخش های عمومی و اجتماعی:

راه اندازی تلفنهای همراه در کشور با بیش از 54 میلیون مشترک و ایجاد حدود 60 هزار کیلومتر شبکه فیبر نوری و ارتباط با تعداد زیادی از کشورهای جهان، توسعه شبکه مخابراتی در اقصی نقاط شهری و روستایی کشور و افزایش تعداد مشترکین تلفنی ثابت (خطوط تلفنی مشغول به کار) از850 هزار اشتراک در قبل از انقلاب به حدود 27478000 اشتراک درحال حاضر و تعداد روستاهای برخوردار از شبکه مخابراتی از 312 روستا به بیش از 53000 روستا و دفاتر خدمات الکترونیک به 1000 روستا که برای اولین بار ایجاد شده، دستاوردهایی است که به بخش فناوری ارتباطات اختصاص دارد .

در صنعت برق نه تنها کشور به خودکفایی100% رسیده، بلکه با گسترش نیروگاهها و افزایش تعداد تولید از 17 میلیارد کیلو وات ساعت برق، به بیش از 200 میلیارد کیلو وات ساعت برق در سال، به یک صادرکننده نیز تبدیل شده است. گستردگی قابل توجه شبکه‌های ‌انتقال نیرو و افزایش تعداد مشترکین از 3399000 مورد در ابتدای انقلاب به حدود 26 میلیون مشترک و برخورداری حدود 53598 روستا یعنی 99% روستاهای کشور از نعمت برق، توفیق دیگری است که در این بخش کسب شده است. لازم به یادآوریست که؛ در حال حاضر تعداد روستاهای دارای برق از 4367 روستا به بیش از 58000 روستا رسیده است.

همچنین توسعه شبکه‌های توزیع آب آشامیدنی با افزایش انشعابات از7/3 میلیون رشته (مشترک) در اوایل انقلاب به 11908658 مشترک و تعداد شهرهای برخوردار از شبکه آب بهداشتی از45شهر به بیش از 1000 شهر و از چند صد روستا به حدود 33297 روستا در حال حاضر، از مهمترین دستاوردهای خدماتی نظام اسلامی محسوب می شود، به‌طوری‌که بیش از 63 میلیون نفر جمعیت کشور از موهبت استفاده از شبکه لو‌له کشی آب آشامیدنی بهداشی برخوردار شده‌اند و شبکه فاضلاب نیز بیش از 263 شهر با 21 میلیون نفر جمعیت یعنی حدود 48636000 مشترک(رشته) را تحت پوشش خود قرار داده اشت، این در حالی‌است‌که تعداد شهر‌های برخوردار از سیستم فاضلاب در قبل از انقلاب حدود 15 شهر با 2800 مشترک بوده است. علاوه بر این باید به افزایش چندین برابری زمینهای زیر کشت ناشی از توسعه سدهای ساخته شده و تقویت سیستم آبخیز داری نیز اشاره کرد .

افزایش مستمری بگیران تأمین اجتماعی از 89 هزار نفر به به حدود 4 میلیون نفر و بیمه خدمات درمانی از 10% به بیش از 95%، اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، اجرای طرح مسکن مهر، توسعه صنعت توریسم، ایجاد و توسعه تعاونیها، برگزاری انواع نمایشگاه‌های بین‌المللی و فراهم نمودن زمینه‌های ارتفاء سطح کیفیت زندگی مردم از دیگر دستاوردهای قابل توجه نظام مقدس جمهوری اسلامی در عرصه اجتماعی و خدماتی است.

تحولات رو به پیشرفت در حوزه اقتصادی:

بخش اقتصادی اگرچه بعد از انقلاب بواسطه عداوت‌ورزی دشمنان، با فراز و فرودهای فراوان مواجه گشته، اما در نهایت با افزایش رشد تولید ناخالص ملی کشور، از ارتقاء کمی و کیفی قابل توجهی برخوردار بوده است، به‌گونه‌ای‌که پس از فراغت از جنگ تحمیلی و به دنبال حذف یا کاهش هزبنه‌های مربوط به آن، نظام اقتصادی کشور از رشد اقتصادی 56/5 درصدی در سال 72 به رشد 03/8 در سال 82 دست یافت و منجر به افزایش قابل توجه ذخیره ارزی در کشور گردید. همچنین درآمد سرانه به قیمت ثابت نیز از 7/4 میلیون ریال در سال 72 به 5/6 میلیون ریال در سال 82 رسید و پس از آن نیز این روند شتاب بیشتری به خود گرفت و به این ترتیب در ردیف20 کشور برتر جهان قرار گرفت.

ایجاد و توسعه بازارهای بورس و مناطق آزاد تجاری و افزایش صادرات غیر نفتی اعم از سنتی، کشاورزی، صنعتی و معدنی که در سال 81 به‌ترتیب چهار میلیارد و 608 میلیون دلار، یک میلیارد و 736 میلیون دلار، دو میلیارد و 212 میلیون دلار و 661 میلیون دلار بوده، مؤید رشد مناسب در این زمینه می‌باشد.

وزارت بازرگانی این میزان را در مقایسه با سال 57 بترتیب 5/7 و 7/3 و 5/12 و 60 برابر افزایش اعلام کرده است که البته باید به این میزان رشد قابل توجه سالهای اخیر و همچنین صادرات برق و گاز را نیز اضافه نمود، به این ترتیب میانگین رشد سالانه ارزش صادرات کالاهای غیر نفتی در سالهای 55 تا 81 ده برابر میانگین رشد سالانه ارزش واردات کالا به کشور اعلام شده است و این میزان با برابری نسبی حجم صادرات نفتی و غیر نفتی به یکدیگر در چند سال اخیر به چنین برابر افزایش یافت. همچنین در این رابطه باید به افزایش میزان درخواست سرمایه گذاری خارجی که در یک دهه اخیر به چند برابر رسید و حاکی از شرایط خوب اقتصادی و امنیت سرمایه گذاری در کشور است نیز اشاره نمود.

بنابراین با مجموعه اقدامات زیربنایی انجام شده طی سالهای انقلاب درآمد سرانه کشور فقط طی ده سال مذکور ده برابر شد، اما متأسفانه این روند با تحمیل فشارهای اقتصادی و سیاسی و تحریمهای گسترده دولتهای غربی در سالهای اخیر و عمدتاً در سایه رفتار اقتصادی ناجوانمردانه افراد فرصت طلب، تا حدود زیادی سرعت خود را از دست داد.

تحولات رو به پیشرفت در بخش کشاورزی:

ایران تا سال 1341 از نظر مواد غذای کاملاً خودکفا و حتی صادر کننده گندم بود، اما متأسفانه اجرای طرح آمریکایی اصلاحات ارضی که با هدف نابودی کشاورزی ایران اجرا شد، سرانجام کشور ما به وارد کننده مواد غذایی از جمله؛ محصول استراتژیک گندم تبدیل گردید، به همین دلیل توسعه کشاورزی پیوسته یکی از دغدغه‌های اصلی مسئولین جمهوری اسلامی بوده و حضرت امام (ره) و پس از آن مقام معظم رهبری(دامه برکاته) همواره این نکته را از مهمترین محورهای توسعه کشور بیان می کردند.

به همین دلیل این موضوع نیز از نظر مسئولین برنامه ریزی کشور دور نمانده و اگر چه تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد، اما توسعه در این زمینه در حدی بوده که در سال 1386 تولیدات کشاورزی از 20 میلیون تن در سال به بیش از 100 میلیون تن و تولید مواد پروتئینی از 3/3 میلیون تن به بیش از 12 میلیون تن رسید و پس از آن نیز افزایش چشم‌گیری داشته است. در حدی‌که کشور پس از 40 سال، مجدداً‌ در سال 1383 با تولید 15 میلیون تن گندم به خودکفایی در این محصول استراتژیک رسید و در نتیجه این وضعیت، فرصت صدور گندم در سال 1386 را ممکن ساخت، البته هم‌اینک این شرایط برای خودکفایی در مورد سایر محصولات کشاورزی مانند؛ برنج و فرآورده گوشتی و دامی مانند؛ انواع گوشت سفید و گوشت قرمز نیز فرآهم شده است.

افزایش سطح زمینهای زیر پوشش آبیاری از طریق احداث سدهای مختلف و توسعه سیستم آبیاری مکانیزه (قطره ای و بارانی)، زهکشی کانالهای آبیاری، مکانیزه نمودن کشاورزی، توسعه کشت نیشکر و دانه‌های روغنی در جهت نیل به خود کفایی کامل و افزایش قابل توجه سیلوهای نگهداری گندم نیز از مواردی است که دربخش کشاورزی به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافته اند و به همین دلیل جمهوری اسلامی برای اولین بار موفق به کسب نشان ملی و منطقه ای سازمان بهره وری آسیا شده است.

پیشرفت های فرهنگی:

بصیرت افزایی و ارتقاء معنویت در کشور یکی از بزرگترین و مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار می‌رود، این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که پس از انقلاب اسلامی، همگام با رشد کمی و کیفی هیئت‌های مذهبی، برای اولین بار واژه‌هایی مانند؛ ایمان، تقوا، وحدت، ایثار و شهادت و موضوعاتی مانند؛ حج دانش‌آموزی و دانشجویی یا مراسم اعتکاف، محرم، رمضان، راهپیمایی اربعین و امثال آن در جامعه مورد توجه جدی آحاد مردم به‌ویژه جوانان قرار گرفت، به عنوان مثال؛ افزایش تعداد جوانان معتکف از60 هزار نفر در سال 1386 به750 هزار نفر در سال1391، نمونه بارزی از تحول معنوی در جامعه به‌شمار می‌رود و این مورد نمونه‌ای است که قبلاً هرگز در کشور مصداق نداشته است.

بررسی تنوع و حجم انتشارات در موضوعات مختلف، توسعه و افزایش شبکه های تلویزیونی و رادیویی جمهوری اسلامی در داخل کشور و آنسوی مرزها، احداث و توسعه فرهنگسراها، خانه های فرهنگ، سراهای محلات، صدها مرکز و فضاهای جدید برای فعالیت های فرهنگی- هنری، برگزاری صدها نمایشگاه داخلی و بین المللی کتاب، افزایش میزان مطالعه در بین مردم، افزایش کمی و کیفی آثار نمایشی بویژه در بخش فیلم و کسب موفقیتهای جهانی در این زمینه و مهمتر از همه، ارتقاء بینش و آگاهی‌های عمومی و اجتماعی در سطح جامعه، از مهمترین گام‌های فرهنگی جمهوری اسلامی به شمار می روند.

3- تغییر در راهبردهای دشمنان در مقابله با نظام اسلامی

عقیم شدن سیاست ها و راهبردهای سخت افزارانه، نرم افزارانه دشمنان در براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از یک سو و  پیشرفت و  توسعه در حوزه های مختلف بویژه در حوزه های دفاعی، هسته ای، هوافضا، دانش های استراتژیک و... علی رغم تمامی تنگاها و محدودیت هایی که بر علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شد و همچنین افزایش بی سابقه عمق استراتژیک نظام در مناطق مختلف جهان و مهم تر از همه در جهان اسلام و  جنوب غرب آسیا باعث شد تا دشمنان نظام اعم خارجی و داخلی، راهبردهای خود را نسبت به انقلاب اسلامی تغییر دهند. از این رو راهبردی که انتخاب شد ماهیت ترکیبی دارد. در واقع دشمنان انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیدند که راهبردهای گذشته به جهت تک ساحتی بودنش توانایی دگرگون سازی نظام اسلامی را ندارد. به زعم آنها راهبرد جنگ هوشمندانه که ترکیبی از منابع و ابزارهای سخت، نیمه سخت و نرم است می تواند جمهوری اسلامی ایران را به زانو در آورد.

در حقیقت فتنه سال 88 محصول نتیجه گیری فوق بوده و  با چنین تبار شناسی به اجرا گذاشته شد.  شکل زیر نمای این راهبرد را تاحدودی نشان می دهد:

 

 

 

 

 

در واقع فتنه سال 88 در تقاطع راهبردی مشترک جریان بیگانه، ضد انقلاب و قدرت طلبان و نیروهای انحرافی و شبه سکولار داخلی پدید آمد و این مثلث شوم گرچه به صورت تاکتیکی در آتش افروزی به نفع فتنه، دست یاری به یکدیگر دادند.

4- زمینه های شکل گیری فتنه 88

1/4- اصالت یافتن قدرت در بین خواص و جریانات سیاسی

برخی از جریانات سیاسی که تنها دغدغه آنها بازگشت به قدرت بود، با تحلیل شرایط متوجه شدند که نامزد آنها شانسی برای برنده شدن در انتخابات دهم ریاست جمهوری ندارد. با این وجود، عزم خود را برای جلوگیری از تداوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد جزم کردند و تلاش کردند تا به هر قیمتی این خواسته خود را محقق کنند. این فعالیت ها که به صورت برنامه ریزی شده و غیر متعارف مورد بهره برداری دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفت توطئه‌ای را شکل داد، که فتنه نام گرفت.

2/4- القاء تقلب با تشکیل کمیته صیانت از آراء

این هدف از طریق تشکیل کمیته صیانت از آراء دنبال گردید که با مخالفت صریح مقام معظم رهبری مواجه شد اما به جهت آنکه مقدمه ضروری بسیاری از اقدامات بعدی بشمار میرفت تا آخرین لحظه بر آن پافشاری گردید.

مقام معظم رهبری در واکنش به تشکیل این کمیته عاملان آن را دوستان غیر منصفی خواندند که بدتر از دشمنان منصف عمل نموده و به سلامت انتخابات خدشه وارد می سازند.

3/4- القای پیروزی قبل از شمارش آراء

القای پیروزی صددرصد به کاندیدای اصلی اصلاح طلبان جهت عدم پذیرش نتیجه انتخابات یکی از تاکتیک های اصلی آنها به حساب می آمد. از این تاکتیک در 32 مورد انقلاب رنگی در کشورهای مختلف استفاده شده است. از دیگر مفروضات این تاکتیک به میدان آوردن فردی متعصب و متوهم بود که به زعم خودش دارای وزنه‌ای سنگین در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان و از پایگاهی بسیار قویتراز سایر کاندیداها برخوردار بود. با چنین ذهنیتی بود که ماه ها کش و قوس بر سر آمدن و نیامدن خاتمی، موسوی با حمایت بی دریغ خاتمی وارد صحنه رقابت ها گردید. و این نکته مهمی در عدم پذیرش نتیجه انتخابات توسط موسوی به شمار رفت. تبلیغات گسترده کف خیابانی به ویژه در تهران و کلان شهرها، همراه با سرود، شعار، نمادهای رنگین تجربه شده در انقلاب های رنگین و راه اندازی کمپین های رسانه ای در فضای مجازی از قبل از انتخابات، به توهم پیروزی دامن زد.

4/4- دو قطبی کردن جامعه با استفاده از علائم رنگی

یکی از پیش نیازهای اصلی انجام انقلاب های رنگی، انتخاب یک رنگ به عنوان نماد حرکت پیش روی می باشد. از این رو، اصلاح طلبان در اقدامی بی سابقه در طول تاریخ سی ساله انقلاب اسلامی، رنگ سبز را به دلیل قداست آن در کشورمان با بهره گیری از تجربه انقلاب های رنگیبرگزیدند تا ضمن ایجاد موج های اجتماعی مورد نیاز و فراهم سازی فضای روانی لازم، جامعه مخاطب خود را در دو قطب له یا علیه ترسیم نموده و از این طریق رنگ کودتای خود را معرفی نمایند. لازم به ذکر است؛ تا سال 1388 تجربه 28 مورد انقلاب رنگی وجود داشت که در ستاد یکی از کاندیدا ها این تجربه مستند سازی شده بود. که در تمام انقلاب های رنگی از نمادها بری تهییج و برانگیختن جامعه استفاده شده است.

5/4- فراخوان برای شورش

بهره برداری از فضایی که اصلاح طلبان آن را اعتراض مسالمت آمیز و همراه با سکوت می خواندند زمینه ای فراهم کرد تا در همان روزهای اول تعداد زیادی از مراکز دولتی و نظامی، اتوبوس ها و اموال عمومی و خصوصی مورد تهاجم سوءاستفاده کنندگان قرار گیرد. درخواست نامزدهای شکست خورده برای تجمع غیر قانونی در خیابان انقلاب موجب حمله به یک مرکز نظامی سپاه و درگیری مسلحانه ای گردید که در نتیجه آن هفت نفر جان خود را از دست دادند.

این در حالی بود که با شکست پروژه ضد امنیتی غائله آفرینان حلقه بعدی سناریوی افراطیون تحت عنوان جلوگیری از بازگشت آرامش با تاکتیک نهضت نامه پراکنی و بیانیه نویسی آغاز گردید.

برخی از گروه های اصلاح طلب و نامزد های ناکام آن ها سعی کردند از طریق بیانیه پراکنی اقدام به تحریک هواداران حزبی خویش پرداخته و با در صحنه نگه داشتن آن ها مانع خاموشی آنچه موج سبز می نامیدند، گردند.

اگرچه در بیانیه های صادره حیثیت و اعتبار نظام به چالش طلبیده می شد و خوراک تبلیغاتی رسانه های بیگانه را فراهم می ساخت اما هر چه بر تعداد بیانیه های صادره افزوده می گشت از تعداد آنچه هواداران گروه ها و نامزد های اصلاح طلب خوانده می شد، کاهش می یافت که نمونه بارز آن در روز قدس به نمایش گذاشته شد و بدین ترتیب این پروژه نیز با بن بست مواجه شد.

6/4- قانون شکنی و اصرار بر ابطال انتخابات

فتنه گران اولین خواسته خود را ابطال کلی انتخابات قرار دادند تا در صورت تکرار انتخابات و پیروزی احتمالی اهداف بعدی خود را دنبال نمایند و در صورت عدم موفقیت به چرایی ابطال انتخابات اعتراض نموده و آن را اشتباهی از سوی رهبری نظام قلمداد نمایند، ماجرایی که در صدر اسلام تحت عنوان خوارج مسبوق به سابقه است.

از همین رو رهبر معظم انقلاب در تدبیری تاریخی اقدام به حضور در نماز جمعه تهران نموده و در خطبه هایی حکیمانه اعلام داشتند:

« بنده زیر بار بدعت های غیر قانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهار چوب های قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت . بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده اند، بعضی برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد.»

7/4- قرائت انحرافی از جمهوریت و اسلامیت

فتنه گران در حالی که عملا با نادیده انگاشتن رای مردم به شورش علیه جمهوریت رو آورده بودند، اما تلاش می کردند، مخالفان خود را طرفداران اسلامیت یا نیروهای صرفا ارزش و تکلیف گرا معرفی کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از تنفیذ حکم رئیس جمهور دهم، طی سخنانی به یک قرائت انحرافی از  جمهوریت و اسلامیت اشاره کرده و فرمودند:

« در پرتو انقلاب عظیم ملت ، حضور مردم در صحنه و خشوع در مقابل احکام الهی ، حقیقت واحدی به نام جمهوری اسلامی را شکل داده اند. جمهوریت و اسلامیت دو عنصر جدا از همدیگر نیستند چرا که تکیه به مردم و احترام به خواست و رأی آنان در دل اسلامیت و اتکای به احکام الهی قرار دارد. ترکیب ذاتی اسلامیت و جمهوریت راز ماندگاری و آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی است و به فضل الهی و هوشیاری مردم و مسئولان این حقیقت مصونیت بخش همواره حفظ خواهد شد.»

طرح این موضوع در پاسخ به یک قرائت انحرافی و برداشت سو از جمهوریت نظام اسلامی می باشد که به عنوان یکی از علل ریشه ای وقوع حوادث پس از انتخابات مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت. قائلین به تفکیک جمهوری و اسلامی از یکدیگر سعی دارند تا با رودررو قرار دادن «جمهوریت» در مقابل «اسلامیت»، مقاصد خود را تحت عنوان خواسته مردم به نظام تحمیل نمایند.

5- بازیگران فتنه

فتنه 88 بر اساس سناریوی از پیش برنامه ریزی شده بود که در اجرای آن عوامل و جریانهای مختلفی نقش آفرینی کردند. مهمترین گروه های دخیل در این سناریو را می توان در قالب زیر نام برد:

1- گروه نمایشنامه نویس:

غرب و همه دشمنان نظام جمهوری اسلامی که مشارکت بالای مردم در پای صندوق های رای و پشتیبانی ملت هوشیار ایران از مواضع انقلابی دولت دهم را پیش بینی کرده و آنرا در مسیر خواسته و منافع خویش نمی دانستند.

2- گروه اسپانسر و پشتیبانی کننده:

معاندان و مخالفان انقلاب اسلامی که از استمرار گفتمان امام (ره) و احیای ارزش های اصیل اسلامی و انقلابی ناخرسند بودند.

3- گروه کارگردانی:

جریان اپوزیسیون که با نفوذ در گروه های اصلاح طلبی بدنبال منحرف ساختن انقلاب اسلامی از جهت اصلی خود میباشد.

4- گروه صحنه گردان:

جریان منتقد غیر منصفی که خود را میانه یا معتدل معرفی نموده اما به جهت عدم رعایت انصاف سعی در تضعیف دولت نموده و با متهم ساختن طرف مقابل خود به افراط گرایی سعی نموده آنرا به هر قیمت ممکن از صحنه سیاسی کشور حذف نمایند.

5- گروه مجری:

جریان رادیکالیستی هنجارشکن موسوم به گروه های اصلاح طلب انقلاب گرا که اهداف خود را در چارچوب قانون اساسی قابل پیگیری ندانسته و برداشتن مرزهای فکری خود با نیروهای سکولار  با جریان اپوزیسیون داخل و خارج از کشور و حتی قدرت های بیگانه به همسویی پرداختند.

بر اساس یک طبقه بندی معمولی می توان بازیگران فتنه 88 در دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد که هر کدام به حسب محیط اجرا نقش متفاوتی را به عهده داشتند.

الف- بازیگران داخلی و حوزه عمل آن‌ها: برای تحقق کامل سناریوی مذکور، اقدامات و برنامه‌های مختلفی در داخل کشور انجام گرفت که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

1- هماهنگ‌سازی، ایجاد انسجام و تلاش برای ائتلاف احزاب و گروه‌های سیاسی مبتنی بر سناریوی کودتای مخملین

2- شناخت، آماده‌سازی، معرفی و چهره‌پردازی رهبری که بتواند در نقش چهره‌ای کاریزما و ناجی ظاهر شود و در این بین، میرحسین موسوی با توجه به سوابقی که داشت، برای این امر مناسب دیده شد و به یکباره با کنار گذاشتن سیدمحمد خاتمی وارد عرصه انتخابات شد.

وجود یک زن در کنار این رهبر می‌توانست در محبوبیت و موفقیت وی در جذب آرا مؤثر باشد, همان‌طور که در اوکراین و گرجستان نتیجه داد و این ویژگی دیگر موسوی بود که همسرش، زهرا رهنورد، شخصیت شناخته‌شده‌ای بود که از لحاظ فکری نیز از عهده بازی در چنین نقشی بر می‌آمد!

3- آغاز فعالیت‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای با ادعای پیروزی در انتخابات در صورت برگزاری انتخابات سالم

4- آغاز فعالیت‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای با محوریت القای امکان تقلب در انتخابات و متهم کردن رقیب به عدم پاکدستی

5- تلاش برای راه‌اندازی کمیته صیانت از انتخابات و پشتیبانی از ادعای فوق.

6- تلاش برای سامان دهی بسیج نیروها و هواداران از طریق شبکه رای که بعدا به عنوان شبکه اجتماعی برای فراخوان و دعوت به شورش مورد بهره برداری قرار گرفت.

الف- راه اندازی ان‌جی‌او‌های متعدد(سازمان‌ها و گروه‌های مردم‌نهاد) با محوریت انتخابات با اهداف: عضوگیری؛ سازماندهی و بسیج نیروها و آموزش کادر؛

ب- راه‌اندازی سایت‌ها و وبلاگ‌های متنوع؛

ج- راه‌اندازی رسانه‌های مختلف با هدف شکل‌دهی؛ کنترل و هدایت افکار عمومی؛ اطلاع‌رسانی؛ آموزش و تربیت نیروها؛ و مهار و بی‌اعتبارسازی رسانه ملی و دیگر رسانه‌های رقیب.

7- طراحی سیستمی جامع برای نظرسازی به جای نظرسنجی، در جهت القای پیشاپیش پیروزی در انتخابات

8- رایزنی و همسوسازی گروه‌های مرجع و نخبگان سیاسی - مذهبی - فرهنگی - اجتماعی و در صورت عدم همراهی، تخریب و تهاجم به آن‌ها برای قرار دادن در وضعیت انفعال

9- استفاده از تمامی ابزارهای متنوع اطلاع‌رسانی از قبیل: پیامک، پست الکترونیکی، صدور بیانیه، شب‌نامه، تراکت‌های تبلیغاتی، ...

10- تربیت ، کادرسازی و سامان دهی رهبران میانی برای: قلم‌زنی، بسیج توده‌ها، اغتشاش‌گری، ...

11- برنامه‌ریزی و طراحی سازوکار‌هایی برای بسیج و ایجاد همبستگی و تعصب در بین هواداران، از جمله: استفاده از نمادها و به‌طور مشخص رنگ سبز، طراحی شعارهای تحریک‌کننده و تخریبی، برگزاری تجمعات گوناگون و ...

12- راه‌اندازی اتاق فکر جنگ روانی برای طراحی شگردهایی تبلیغاتی همچون بی‌اعتماد‌سازی و القای امکان تقلب، القای پیروزی، بزرگ‌نمایی حمایت‌ها و افراد حاضر در تجمعات، خشونت‌آمیز نشان دادن رفتار دستگاه‌های انتظامی و امنیتی و بزرگ‌نمایی آن، ...

13- تأمین حامیان مالی از طریق استفاده از رانت‌های سیاسی، جذب سرمایه‌داران همسو و ...

ب- بازیگران خارجی و حوزه عمل آن‌ها: روی دیگر سکه کودتا، اقداماتی بود که بیگانگان و خارج‌نشینان، مجریان و نقش‌آفرینان آن بودند. در این بخش نیز می‌توان موارد زیر را به‌عنوان اهم اقدامات انجام شده مورد مطالعه قرار داد:

1- حمایت‌های تئوریک و فکری بنیادهایی از جمله بنیاد سوروس, بنیاد آلبرت انیشتین, خانه آزادی و ... از چگونگی تحقق گام‌به‌گام سناریوی کودتای مخملین

2- حمایت‌های تبلیغی - رسانه‌ای با محوریت تلویزیون بی‌بی‌سی‌فارسی, صدای آمریکا, شبکه‌های ضدانقلاب خارج از کشور و ...

3- حمایت‌های سیاسی - بین‌المللی از کودتاگران داخلی از جمله مواضع اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، صدر اعظم آلمان و رئیس‌جمهور فرانسه درباره مسئله تقلب در انتخابات و ...

4- حمایت‌های مالی؛ از جمله، چندین مرحله تصویب بودجه در سنای آمریکا برای کمک به ضدانقلاب در ایران که بعدها در چندین مورد وزیر امور خارجه سابق آمریکا به اعتراف کرد.

5- حمایت‌های آموزشی همچون برگزاری دوره‌های آموزشی توسط دختر دیک‌چنی در دبی، راه‌اندازی وب‌سایت‌های آموزش انقلاب مخملین، ترجمه متون آموزش انقلاب مخملین و ...

6- فعال‌سازی سفارت‌خانه‌ها و مؤسسات وابسته که برای نمونه می‌توان به نقش سفارت‌خانه‌های خارجی در کمک‌های اطلاعاتی, مالی و حتی پناه دادن به اغتشاش‌گران اشاره کرد. در این میان انگلیس نقش محوری را بر عهده داشت و عوامل وابسته به این سفارت در اجتماعات حضور میدانی داشتند.

7- فعال‌سازی برخی از اتباع و عناصر وابسته در داخل کشور، همچون مازیار بهاری، خبرنگار نیوزویک و کیان تاجبخش، نماینده بنیاد سوروس در ایران و ...

8- فعال‌سازی و اعطای امکانات و کمک‌های مالی به ضدانقلاب‌های فراری همچون محسن مخملباف, عطاءالله مهاجرانی, محسن سازگارا و ... برای فعالیت علیه نظام اسلامی و حمایت از کودتاگران داخلی.

6- پیامدهای فتنه 88

در خصوص تبعات منفی فتنه 88 باید اذعان داشت که متأسفانه وقایع تلخ پس از انتخابات دهم، دستاورد مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی در یک انتخابات 40 میلیونی که نشان مردم‌سالاری واقعی در کشورمان بود و می‌توانست پشتوانه‌ای برای پیشبرد اهداف داخلی و خارجی نظام باشد را بازیچه‌ی بازی‌های کودکانه عده‌ای دنیا طلب متوهم قرار داد و در غبار ناشی از توهم قدرت به سایه انداخت. به گونه‌ای که موجبات سوءاستفاده‌ی بیگانگان و قدرت‌های رقیب کشورمان را فراهم آورد. به عنوان مثال بنیامین نتانیاهو در تور اروپایی‌اش که در اوایل شهریور ماه انجام داد در آلمان با اشاره به همین اغتشاشات که وی آن را اعتراضات گروهی می‌نامید کشور ایران را مستحق حمله‌‌ی نظامی و تحریم‌های شدید دانست.

همچنین در پرونده هسته‌ای نیز اثر نامطلوبی گذاشت و اوباما که قصد داشت مذاکرات را بدون پیش شرط با ایران آغاز کند، به بهانه‌‌ی به وجود آمدن بی‌ثباتی سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، رویه‌ی دیگری در پیش گرفت و مذاکرات را به تعویق افتاد که حکایت از فرصت‌طلبی و سوءاستفاده‌ی بیگانگان از آشوب‌ها داشت.

علاوه براین، پیامدهای ناشی از اغتشاشات و حوادثی که بدست سرویس های جاسوسی غرب اتفاق افتاد، بهانه‌هایی برای گشودن پرونده‌ی حقوق بشر و تشدید فشار بر کشورمان شده است که بزرگنمایی و دروغ ‌پردازی‌های فتنه‌انگیزان مثل مطرح کردن شکنجه و حتی داستان‌پردازی مفقود شدن برخی معترضین مثل ترانه موسوی مشکلات دیگری برای نظام فراهم می‌کند.

بنابراین برشمردن پیامدهای منفی فتنه 88 به جهت کثرت در این مجال میسر نمی‌شود اما مهمترین آنها عبارتند از:

1- سودجویی مخالفان) برنده اصلی فتنه گری و فتنه افکنی بطور حتم مخالفان و دشمنان اسلام و انقلاب می باشند که بیش از بازیگران آشکار نیز نفع می برند. این اصل در فتنه های گوناگون تاریخ صدر اسلام و تاریخ معاصر کشورمان به اثبات رسیده است. همانگونه که در فتنه خوارج، حکومت شام و به تبع آن حکومت های روم و یهود و نصاری بیشترین بهره را بردند و از شمشیر عدالت علوی در امان ماندند و در فتنه کربلا تکرار گردید.

در تاریخ مشروطه نیز روس و انگلیس بیشترین سود را از اعدام مرحوم فضل الله نوری بردند و حکومت وابسته و مزدور پهلوی را بنا نهادند. این رویه در جریان فتنه اخیر نیز ادامه یافت و دشمنان و معاندان نظام اسلامی به رغم ناکامی از دستیابی به هدف، بهره های فراوان بردند.  

2- مخدوش شدن اصول و ارزش ها) کم رنگ شدن هنجار های اجتماعی و ارزش های دینی و انقلابی یکی دیگر از تبعات سوء مترتب بر فتنه می باشد که در پرتو  شبهه افکنی در باور های مذهبی و ایجاد تردید در اعتماد ملی به وجود می آید. مولای متقیان علی بن ابی طالب در خصوص آثار منفی فتنه می فرماید: «پس از من می اید که چیزی از حق پنهان تر نباشد و از باطل آشکار تر و از دروغ بستن بر خدا و رسول او بیشتر و نزد مردم آن زمان کالایی زیانمند تر قرآن نیست اگر آن را چنانچه باید بخوانند.» 

ازهمین رو در روند ماجراهای ناگوار 88 مشاهده شد که شعارهای به اصطلاح موج سبزی ها از پوشش سیاسی خود خارج گردید و بسرعت تغییر ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام (ره) در دستور کار قرار گرفت. در روز قدس نغمه شوم « نه غزه و نه لبنان » سر دادند و در 13 آبان به سراغ اصل اسلامیت نظام رفته و از « جمهوری ایرانی در مقابل جمهوری اسلامی» سخن به میان آوردند.

به مناسبت سالگرد تاسیس بسیج مستضعفین بر این شجره طیبه تاختند و البته راه دیگری نیز نداشتند چرا که آنرا مانع تحقق اهداف خود می دید و صد البته موانع دیگری چون اصل مترقی ولایت فقیه و رهبری بیدار امت اسلام نیز در مسیر آنها وجود داشت که حاصل یک عمر زحمات و خون دل های امام راحل(ره) بود.

3- سازماندهی شدن فتنه) از جمله پیامد های بروز فتنه در جوامع مسلمان نشین پیدایش فتنه های سازماندهی شده در قالب تشکل های اجتماعی منظم و منسجم و این اثر به دنبال همفکری و هماهنگی میان عناصر داخلی و خارجی فتنه پدید می آید. اعلام موجودیت گروه ها و تشکل های برآمده از فضای فتنه که معمولا با تدوین مانیفست های افراطی صورت می گیرد یکی از پیامد های منفی بروز فتنه می باشد که به منظور تداوم حرکت های انحرافی طراحی می گردد.

جنبش سبز، جبهه سبز امید، موج سبز، اتاق فکر جنبش سبز و گروه تندر از جمله تشکل هایی بودند که در جریان فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری جهت سازماندهی فتنه تاسیس و اعلام موجودیت کردند.

4- آسیب دیدن اعتماد مردم به مسئولان) یکی از بزرگترین خسارت هایی که در نتیجه فتنه پس از انتخابات به کشورمان وارد گردید کاهش اعتماد عمومی به عنوان اصلی ترین سرمایه اجتماعی ارزیابی می گردد. این درحالیست که از منظر اکثر جامعه شناسان «انسجام اجتماعی» یکی از مولفه های اصلی «سرمایه اجتماعی» می باشد و در کنار اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی، تاثیر مثبت زیادی در افزایش سرمایه اجتماعی دارد.

اما متاسفانه این سرمایه ارزشمند بر اثر برخی منفعت طلبی های اقتصادی، امراض نفسانی، برداشت های سوء سیاسی و عدم پای بندی به میثاق ملی در فتنه اخیر در معرض حراج قرار گرفت. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم شهر هزار سنگر آمل تاکید فرمودند:

«امروز مهمترین وظیفه آحاد مردم حضور در صحنه دفاع از انقلاب و اعتماد به مسئولان است و اصلی ترین وظیفه مسئولان تلاش بی وقفه برای کار و خدمت به مردم و پیشبرد امور کشور است.»

5- تفرقه و اختلاف در صفوف ملت) از عوارض همه فتنه ها تشدید شکاف های اجتماعی ، اختلاف میان مردم و مسئولان ، تفرقه و دو دستگی میان خواص و نخبگان می باشد چراکه این عارضه خود یکی از اهداف فتنه جویان می باشد. چنانچه رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از  گذشت هشت ماه از آغاز فتنه در کشورمان در 19 بهمن ماه بر این هدف فتنه جویان که می خواستند مردم را در رودر روی هم قرار دهند اشاره فرمودند.

البته فتنه 88 پیامدهای منفی بسیار دیگری نیز داشت که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- زیر سوال رفتن مشروعیت انتخابات - تعرض به جمهوریت نظام، میثاق ملت (قانون اساسی)، ناموس کشور (آراء مردم) و رکن رکین نظام اسلامی (ولایت فقیه) - آشوب های خیابانی - جری شدن معارضان و معاندان نظام - کاهش اعتماد عمومی و انسجام و وحدت ملی - مورد هجمه قرار گرفتن شعارها و آرمان های اصیل انقلاب اسلامی و حضرت امام (ره) - اهانت به مقدسات ملت مسلمان و انقلابی ایران از جمله اصل ولایت فقیه، اسلامیت نظام ، تصویر امام، حرمت عاشورا، ساحت قرآن، قداست عزاداری ابا عبدالله، حریم نماز جماعت و ... - قربانی شدن امنیت ملی و مصالح عمومی - بازیچه واقع شدن حیثیت و اعتبار بین المللی نظام اسلامی – هدر رفتن بخشی از ظرفیت ملی، توان اجرایی کشور، بودجه بیت المال و امکانات عمومی کشور که به جای بهره برداری در مسیر رشد و توسعه کشور، مصروف مسائل حاشیه ای گردید.

7- زمینه های شکل گیری حماسه 9 دی

با توجه به اینکه حضور گسترده مردمی از همه اقشار و گرایش ها در 9 دی  می توان نتیجه گرفت که زمینه های شکل گیری این حماسه ریشه در اعتقادات مذهبی مردم ، باورهای مردم به اصل نظام جمهوری اسلامی، روحیه بیگانه ستیزی و استقلال  طلبی آنها از یک سو و مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب از سوی دیگر است.

1/7-  مردم در جریان فتنه 88 به این نتیجه رسیدن که ماهیت فتنه در تقابل با  باورهای اصیل و مقدسات آنها است. این نتیجه زمانی بارز شد که در روز عاشورا مقدسات این ملت مورد هتک حرمت فتنه گران قرار گرفت .

2/7- مردم ایران نسبت به استقلال کشور و دخالت بیگانکان در امور داخلی خود همواره حساس بوده است در واقع روح عزت طلبان و انقلابی ملت ایران در تاریخ نشان داده است که هر جا پای بیگانگان به امور داخلی شان باز می شود واکنش شدیدی نشنان می دهد از این مردم در جریان فتنه به روشنی دریافتند که برنامه ریزی و هدایت فتنه در دستان نظام سلطه است و  حرکت فتنه 88 در امتداد توطئه های شوم استکبار در سال های انقلاب است. از این رو  با آفرینش 9 دی نشان دادند که آنها به هر نوع مداخله گری خارجی پاسخ قاطعی خوهند داد هر چند در جلوی جرکت فتنه افراد و شخصیت های سرشناس و با سابقه انقلابی باشند.

3/7- اصل نظام اسلامی در نزد مردم دستاورد خون های شهدای این مرز و بوم  است. و حفظ آن به معنای حفظ هزینه های مادی و معنوی است که در این راه پرداخته شده است. از این رو ملت در جریان چند ماهه آشوب های فتنه 88 به فهم و برداشت درست رسیدند که بازیگران فتنه اصل نظام را نشانه گرفته و  در صورت موفقیت دستاورد حیاتی آن در معرض نابودی و زوال قرار می گیرد.

4/7- ملت ایران دلداده آرمان ها و اندیشه های حضرت امام بوده و هستند. آنها اندیشه ها و راه امام راحل را راه نجات خود نه تنها از استبداد شاهی بلکه استبداد روشنفکری و استبداد جهانی و آزادی از یوق نظام سلطه می دانند. ملت همیشه نشان دادند که هر نوع تعرضی به امام راحل به معنای تعرض به آرمان های آنها است. همچنان که در سال 1356 به امام توهین شد و حرکت انقلابی علیه شاه شکل گرفت توهین و اسئه ادب به حضر امام در فتنه 88 مردم را به واکنش خودجوش و غیرت مندانه وادار کرد

5/7- ولایت محوری و ولایت داری مردم ریشه در اعتقادات و باورهای مذهبی آنها دارد. مردم با تجربه تاریخی خود به این نتیجه رسیده اند که اگر پشتیبان ولایت باشند به ممکلت ضربه نمی خورد. آنها پیروی از ولی فقیه را پیروی از ولایت معصومین علیها السلام می دانند لذا با نگاه به جهت گیری های رهبری واکنش خود را با جریان فتنه تنظیم کردند و در نهایت 9 دی را افریدند.

8- ویژگی های حماسه 9 دی

حرکت انقلابی مردم در 9  دی سال 88 که پایانی بر 8 ماه فتنه و عبور کشور از یک بحران سرنوشت ساز به حساب می آید ویژگی های یک حماسه ملی، انقلابی و عاشورایی را داشت. به گونه ای که نه تنها ختم فتنه گری بود بلکه اقتدار ملی نظام را به نفع ثبات سیاسی و دور کردن طمع بیگانه و ضد انقلاب را نیز افزایش داد. این ویژگی ها عبارت بود از:

1- اقدامی به جا، به اندازه، متین و کوبنده بود.

2- عمومی، به رنگ ملی، با شعور انقلابی، پرشور و پراحساس، غرور آفرین و وجدبر انگیز بود.

3- بر مبنای بصیرت سیاسی و دینی، با خرد جمعی و در مقابله با  فتنه ای پیچیده صورت گرفت.

4- در تقابل و نفی دخالت بیگانگان و عناصر وابسته به آنها در امور داخلی کشور صورت گرفت.

5- بر دفاع از نظام و رهبری نظام تاکید داشت.

6- با برائت از فتنه گران و حامیان آنها بویژه خواص و نخبگان همراه بود.

7- همه جریانات و گروههای سیاسی با هر گرایش را در بر می گرفت.

8-  نهم دی تظاهرات عاشورایی همچون تظاهرات زمان انقلاب اسلامی، به ویژه پس از عاشورا ستیزی جریان فتنه در عاشورای 1388 بود.

بدین ترتیب نه تنها فتنه گران دچار شوک و سکون گردیدند، ضد انقلاب و بیگانه نیز ادامه بازی را پر هزینه یافت و خود را با بدنه عظیم مردمی نظام مواجه می دید لذا ترجیح داد از حمایت و حضور علنی کوتاه آمده و ثبات سیاسی نظام را گردن گذارد.

9- پیامدهای حماسه 9 دی

الف) دستاوردهای داخلی:

1/9- اقتدار مردمی و معنوی انقلاب و رهبری:: حادثه عظیم 9 دی و راهپیمایی 22 بهمن پس از ماهها مظلومیت انقلاب و رهبری و جنگ روانی سنگین تبلیغاتی و رسانه‏ای همراه با دروغ و تهمت، توانست سیمای مقتدر نظام اسلامی و پایگاه عظیم مردمی و اعتماد ملت به انقلاب و مقام معظم رهبری را به نمایش بگذارد. حوادث هشت ماه پس از انتخابات سبب گردید تا کارآمدی نظام ولایت فقیه برای جهانیان، مردم مسلمان ایران بویژه نسل جوان روشن تر گردد، چراکه:

1) انتخابات و حوادث بعد از آن بستر شناخت بی پرده و شفاف از ویژگی ها و ظرفیت های علمی، راهبردی و مدیریتی ایشان را خصوصا برای نسل جوان که در اثر کم کاری های علاقه مندان و حجاب های ناگزیر موقعیت رسمی رهبری، مکتوم مانده بود، آشکار ساخت.

2) ظرفیت، کارآمدی و قدرت روزآمدی اندیشه ولایت فقیه در مواجهه با چالش های پیچیده و چند وجهی را در یک تجربه عملی و عینی نشان داد که خود بهترین پاسخ به پرسش ها و چالش های نظری در این باره محسوب می شود.

3) از رهگذر قرار داشتن رهبر انقلاب در عالی ترین موقعیت رسمی جمهوری اسلامی، قوت پاسخگویی نظام مردم سالاری دینی به نیازها و مسایل مبتلا به فهمیده می گردد و واقعیت پدیده مستحکم و ضد ضربه جمهوری اسلامی پس از سه دهه از ظهور و بروزش درک و تحلیل می¬گردد.

4) به دلیل برخی نصاب شکنی ها در انتخابات و پیچیدگی و تازگی داشتن برخی حوادث بعد از انتخابات و مشابهت های محتوایی بین چالش های پدید آمده در این حوادث با چالش های آینده(جنگ نرم)، نوع مدیریت رهبری حالت الگو دارد که می تواند به صورت یک مانیفست مدیریتی سطوح گوناگون نظام را از آن بهره مند کرد.

عبور نظام اسلامی از فتنه 88 به عنوان یکی از عمیق ترین و پیچیده ترین بحران های سه دهه گذشته بیانگر قابلیت های مدیریت عالی در ثبات سیاسی کشور می باشد که به عنوان یکی از مصادیق عینی بحران های کشور، در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار گرفته است.

فتنه 88 به عنوان توطئه ای چند لایه و پیچیدگی با ابعاد داخلی و برنامه ریزی خارجی می توانست یک نظام قدرتمند و با ثبات را از پا در آورد، اما در سایه رهبری های حکیمانه و عالمانه مقام معظم رهبری، هوشیاری مردم و بصیرت نهادهای انقلابی نه تنها به تضعیف نظام منجر نشد بلکه به فرموده رهبر معظم انقلاب موجب اقتدار بیش از پیش نظام اسلامی نیز گردید.

رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان دومین ولی فقیه حاکم بر کشورمان عملا توانمندی ها و قابلیت های بالای این سیستم سیاسی را در عبور از بحران ها و ایجاد ثبات سیاسی، افزایش موقعیت نظام در منطقه و جهان، و همچنین ارتقاء مشروعیت حکومت اسلامی را به منصه ظهور رسانده اند.

 

2/9- انسجام بیشتر بین مردم و نظام :ایجاد شکاف بین بخش‏ها و طبقات گوناگون مردم و قرار دادن مردم رودروی یکدیگر و نظام و رهبری، از محوری‏ترین اهداف استکبار بود، اما راهپیمایی 9دی و 22 بهمن که با تنوع حضور اقشار مردم همراه و در مواضع و شعارها به نفع نظام و انقلاب نیز کاملاً یکدست و منسجم بود، نمایش روشنی از انسجام درونی کشور بود.

3/9- انزوای سیاسی و مردمی جریان فتنه: حوادثی مانند هتک حرمت عاشورا و راهپیمایی عظیم و پرابهت ملت ایران در روز 9دی و خصوصاً راهپیمایی بی سابقه 22 بهمن بعد از 8 ماه فتنه گری، موجب شد که جریان فتنه و عناصر کلیدی آن در حوزه سیاسی و حاکمیت و مهمتر از آن، از نظر پایگاه اجتماعی و مردمی منزوی و آنها را که می‏خواستند با ابزار ظرفیت‏های اجتماعی مانند تجمع و راهپیمایی، نظام و انقلاب و رهبری را در بین مردم بی اعتبار کنند، در بین ملت ایران بی اعتبار شوند.

4/9- آشکار شدن نقش نیروهای مدافع نظام بویژه بسیج در مقابله با فتنه: صدور بیانیه موسوی علیه نهاد مقدس بسیج بیانگر آنست که این نیروی مردمی در انجام وظیفه خود موفق بوده و مانع دستیابی بدخواهان نظام و ولایت به اهدافشان گردیده است.

موسوی به مناسبت هفته بسیج علیه میراث بزرگ امام راحل بیانیه صادر کرده و بزرگترین نقطه قوت آنرا که همان ولایت پذیری و تبعیت از فرماندهی کل قواست، نقطه ضعف یاد کرده و از آن به عنوان «دستگاهی بی نیت یاد کند که بفرموده چشمانش را می بندد.» نام برد.   

بسیج خوب از منظر فتنه گران هرگز نباید در خدمت نظام باشد، بلکه باید در کنار منافقین و انجمن پادشاهی و پژاک و اراذل و اوباش برای وادار کردن نظام به ابطال کل انتخابات و نادیده گرفتن 25 میلیون رای کمک کند. و اصلا هم زیر بار اتهاماتی چون «انقلاب رنگی و کودتای سبز و نفاق جدید و آشوب‌های برنامه ریزی» شده نرود. اگر بنیادهای انقلابات رنگی در دنیا مثل سوروس و 60 بنیاد دیگر سهم رسما اعلام حمایت کردند و آنرا مطابق اصول خودشان دانستند و وزیر خارجه امریکا اعلام داشت که کشورش کمک زیادی به پشت صحنه آشوب های ایران کرده است، سازمان بسیج مردمی و خوب ایران باید رسما اطلاعیه صادر نموده و این اعترافات را اقدامی در جهت تخریب اغتشاش گران داخل ایران قلمداد کند.           

اما رهبر معظم انقلاب اسلامی حرکت بر مدار بصیرت را رمز و راز موفقیت بسیج در همه عرصهها ذکر کرده و اینگونه اقدامات مخالفان نظام را « سر بر سنگ کوبیدن» خواندند و فرمودند: «بسیج نه به پول وابسته است، نه به عنوان و جاه و جلال وابسته است، نه به دستور از بالا وابسته است. معیار بسیج، بصیرت است و ایمان. ایمان از دل او میجوشد، او را به کار وادار میکند؛ بصیرت هم به او تفهیم میکند که چگونه حرکت کند، معیارها را چگونه تشخیص بدهد، راه را چگونه طى کند. این معناى بسیجى است....کسانى هم که با اشاره‌ى دشمن، با تشویق دشمن، با لبخند دشمن، با کف زدن دشمن برایشان، میخواهند با این نظام، با این قانون اساسى، با این حرکت عظیم مردمى مواجه کنند، سرشان را دارند به سنگ میزنند؛ سر به دیوار میکوبند، کار بیهوده میکنند.»

آثار و دستاوردهای خارجی حماسه9دی

    شاید به گزاف نباشد اگر بگوییم اساسی‌ترین دلیل خصومت غرب به محوریت آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی، نگرانی و هراس از قدرت الهام بخشی و الگوسازی انقلاب اسلامی بوده است. البته وقوع بیداری اسلامی در منطقه به تاسی از انقلاب هم در همین راستا ارزیابی می شود. این هراس ایران را همواره در کانون دشمنی های غرب قرار داده که فتنه و حرکت آنها در عاشورا برای مبارزه با این الگو بود. اما حماسه تاریخی نهم دی که نمایشگاه غیرت ملی ایرانیان در دفاع از نظام اسلامی بود، در واکنش به شیطنت دشمنان انقلاب به وجود آمد. بر همین اساس، این حماسه ملی- اسلامی آثار و دستاوردهای بیرونی در بعد منطقه ای و بین المللی هم دارد که مهمترین انها عبارتند از:

1- اذعان غرب به اقتدار و قدرت بازدارندگی نظام اسلامی؛ غربی ها با برآوردهای غلط دشمنان و خائنان ملت ایران چون منافقین، به اذعان خودشان چالشی‌ترین بحران را برای ایران اسلامی طراحی و عملیاتی کردند اما با مشت محکم مردم مواجه شده، به پیوند نظام اسلامی با مردم و اقتدار حاصل از آن پی بردند.

2- حفظ استقلال سیاسی؛ مهمترین وجه اقتدار، حفظ استقلال سیاسی است. غرب تردیدی در اقتدار سیاسی جمهوری اسلامی و تحول ساختاری که در روابط بین الملل ایجاد کرده ندارد. بر این اساس، دشمن در قضیه فتنه 88 و در ادامه آن در 9 دی که برای تست مردم برای تداوم فتنه گری ها بود در واقع استقلال ملت ایران را نشانه گرفته بود که با قاطعیت و حضور آگاهانه مردم در صحنه دفع شد.

بنابراین حماسه دی ماه88 ،نمایش بلوغ اجتماعی و سیاسی، شاخص مرزبندی بین جبهه حق و باطل و تجلی اقتدار ملی و سیاسی تمامی مردم ایران بود که با حضور گسترده خود در راهپیمایی عظیم 9دی توطئه دشمنان را خنثی کرد و مدال قبولی و رضایت را چنین از نایب امام زمان(عج) به دست آورد که:« اگر صدها بار برای نعمت هوشیاری این ملت، سجده شکر به جا آورده شود، باز هم کم است. »

3- تحرک بخشی به بیداری اسلامی منطقه؛ خیزش اسلامی که در شمال آفریقا و خاورمیانه شاهد آن هستیم، ریشه اسلامی دارد و به اذعان تحلیل گران غربی و عربی از انقلاب اسلامی تاثیر پذیرفته است. درست است که حماسه نهم دی پیش از این خیزش ها به وقوع پیوست اما مردم مقاومت و ایستادگی بر سر اصول اسلامی را تا کنون از حرکت هایی نظیر حماسه 9دی یاد گرفتند.

4- حمایت ملی از حکومت های مردمی؛ حمایت مردمی سوری‌ها از نظام سیاسی با تظاهرات های میلیونی که الگوسازی 9دی برای آنهاست، امروز به بزرگترین مانع پیاده کردن الگوی لیبرال دومکراسی غرب در سوریه است.

 

 

روایت تاریخی حماسه 9 دی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی

 

حضرت آیت الله خامنه ای حرکت 9 دی را عامل در هم پیچیده شدن بساط فتنه و فتنه گران و حادثه ای ماندنی در تاریخ معرفی می کنند. آنچه در ادامه می آید گزیده ای از «روایت تاریخی حماسه 9 دی» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است:

1) برنامه ریزی 10 ساله دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی در سال 78 و 88

دشمنان ما تصور می کردند با رحلت امام(ره)، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال می کردند امام که رفت، به تدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازه ی امام(ره)، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مایوس کرد. یک برنامه ریزی 10 ساله کردند - این تحلیل من است، این به معنای اطلاع نیست؛ تحلیلی است که قرائن آن را برای ما اثبات می کند - 10 سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئه ی دشمن را که سالها برایش برنامه ریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامه ریزی 10 ساله بود تا سال 88 . به نظرشان فرصتی به دست می آمد. به خیال خودشان زمینه ها را آماده کرده بودند. مطالباتی هم مردم داشتند - مردمی که وابسته ی به نظامند، وفادار به نظامند - فکر کردند از این مطالبات بتوانند استفاده کنند؛ لذا آن قضایای سال 88 به وجود آمد. دو سه ماه تهران را متلاطم کردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را به خودشان مشغول کنند. اینجا هم مردم آمدند توی میدان. بعد از آنکه باطنها ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که اینها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا فهمیدند که اینها عمق خواسته هاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند و حماسه ی 9 دی را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلکه در سراسر کشور، میلیونها نفر در روز نهم دی، بعد هم بلافاصله در بیست و دوی بهمن آمدند توی میدان، غائله را ختم کردند. این، هنر مردم است. درود به مردم ایران. درود به ملت مومن و مبارز و بصیر و آگاه ایران. ان شاالله به توفیق الهی، مردم همین راه را و همین خط را و همین آرمان را و همین عزم و همت را تا آخر ادامه خواهند داد. 1390/03/14

2) حضور پرشور مردم؛ عامل شکست فتنه هجدهم تیر و فتنه 88

در فتنه ی هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه گران فتنه ی خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیم 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه ی 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه ی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه ی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است. 1390/07/20

3) حرکت عظیم مردمی؛ تنها راه حل مقابله با فتنه 88

فتنه ی 88 تنها آن چیزی نبود که توی خیابان به وسیله ی تعدادی آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشه داری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینه ها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود، کارهای بزرگی شده بود و هدفهای بسیار خطرناکی دنبال این کار بود، که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمی شد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دی بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند. لذا حادثه ی 9 دی یک حادثه ی ماندنی در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود یا سال پیش از آن بود - که این حادثه، حادثه ی کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ شود، بایستی گرامی داشته شود. 1390/09/21

4) روح دیانت حاکم بر مردم؛ نقطه مشترک 9 دی و حضور مردم در سال 57

در قضیه ی 9 دی سال 88 یک نکته اساسی است و آن نکته برمی گردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیم بی نظیر تاریخی در سال 57، همان روح در ماجرای 9 دی نشان داده شد؛ کما اینکه در قضایای گوناگون دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دی به شکل بارزی نشان داده شد؛ به طوری که جای انکار و تردید و تامل برای هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقی نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانت حاکم بر دلهای مردم بود. 1390/09/21

5) توجه به فرهنگ عاشورا؛ خصوصیت مشترک 9 دی و حوادث اول انقلاب

یکی از خصوصیات دیگری که در حادثه ی 9 دی هست، که باز آن را کاملا به حوادث انقلاب نزدیک می کند، مسئله ی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد و امام آن نکته ی عظیم عجیب تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکی نیست: پیروزی خون بر شمشیر. ماها عادت کرده ایم، این حرفها را هی تکرار می کنیم؛ کانه عمقش گاهی از یادمان می رود. خون بر شمشیر پیروز می شود، مظلوم بر ظالم فائق می آید، کشته بر کشنده فائق می آید؛ این همان چیزی است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرم سال 57 مطرح کردند، در قضیه ی 9 دی هم باز پای امام حسین در میان بود، پای عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریه آور از سوی این گروه های ایضا سخیف، در عاشورا پیش نمی آمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومی مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پای عاشورا در میان بود. 1390/09/21

6) موضع گیری صریح در مقابل اهانت به امام حسین(ع)؛ نشانه روشن بینی مردم

می بینید مردم پایبندی شان به مسائل دینی و ارزشهای معنوی بیشتر شده است. کی در کشور ما این همه جوان در مراسم معنوی شرکت می کردند؛ در مراسم عبادی ماه رمضان، در روز عید فطر؟ این اجتماعات عظیم، این روشن بینی مردم در زمینه ی مسائل سیاسی سابقه نداشته است. بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال 88 به وسیله ی یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز 9 دی توی خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند. دستهای دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینی عقب بنشاند، بلکه روزبه روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق تر شده است. 1389/07/27