حقیقتاً دکتر روحانی اگر دو تا متحد و طرفدار مانند احمد شیرزاد و صادق زیباکلام داشته باشند به قطع و یقین می توانند از حیث برخورداری از دشمن احساس خودکفائی کنند!

بالغ بر ده ماه از اظهارات دکتر روحانی در اجلاس روسای دانشگاه می گذرد که طی آن منتقدین مذاکرات اتمی ایران با 1+5 را مشتی «بی سواد» قلمداد کردند و متعاقباً از متحدین خود بواسطه عدم ابراز نظرشان در تائید روند مذاکرات مزبور گلایه کرده و اظهار داشتند:

«چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان و‌ دانشگاهیان سکوت می‌کنند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟»

مع الاسف اکنون که با یک تاخیر ده ماه آقایان شیرزاد و زیباکلام در راستای اجابت از درخواست رئیس جمهور سکوت خود را شکستند و به میدان آمدند. دفاع شان حکم آن عراده توپی را پیدا کرد که توسط مرد رندی برای ناصرالدین شاه ساخته شد تا قبله عالم بتوانند با اراده ملوکانه از تهران، سن پطرزبورگ را مورد حمله قرار دهند اما در روز امتحان در اولین شلیک در میدان مشق تهران لوله توپ کذائی منفجر شد و چند تن را لت و پار کرد و وقتی ناصرالدین شاه برآشفت و با عصبانیت گفت:

مردک پدر سوخته این که افراد خودمان را لت و پار کرد و آن نابکار هم زبردستانه پاسخ داد:

قربان خاک پای جواهر آسای همایونی تان شوم وقتی خودی ها را این طور لت و پار کرد مطمئناً الان سن پطرزبورگ کن فیکون شده!

حالا حکایت آقایان شیرزاد و زیباکلام و ورودشان به معرکه بمنظور اجابت از فراخوان دکتر روحانی است که از موضع «اصلا اتمی کیلو چنده!؟» و «ما رو به اتمی صننه!؟» در بیانات شان آش را تا آن اندازه شور کردند که روزنامه ایران در مقام سخنگوی دولت مجبور شد بمیدان بیآید و بمنظور اعلام برائت از هجویات «غضنفران» بنویسد:

«اظهارات شیرزاد و زیباکلام ربطی به دولت ندارد و سخنرانان هیچ نسبت رسمی و اسمی به کابینه ندارند. سخنرانان به لحاظ ترکیب و تبار سیاسی یا به جریانات شناسنامه دار کشور تعلق دارند یا از کسوت و رتبه استادی دانشگاه برخوردارند.... مشی دولت در نقطه مقابل نظرات این سخنرانان قرار دارد و تفکر هسته‌ای دولت بر این اصل استوار است که بهره‌مندی از پتانسیل انرژی هسته‌ای در دنیای فناوری امروز جزو واقعیات غیرقابل اجتناب است.»

به اعتبار این اجابت نامیمون ظاهرا چنانچه رئیس جمهور تا اطلاع ثانوی خود را کماکان بی بهره از چنین حمایت های غضنفر گونه نگاه دارند و همان سکوت و عدم فریاد سابق را تحمل کنند سودش از زیانش بمراتب برای ایشان افزون تر خواهد بود و به ایشان از قول «ناصرالدین شاه مدل آکتور سینما» بفرمایند:

شما بفرمائید همان تادیب کریم آب منگل را تعقیب فرمائید! مقدرات اتمی را ما خودمان راساً پی گیری خواهیم کرد. نخواستیم حمایت تان را!