دزدي سرگردنه؛
بلعیدن سهم اورانیوم ایران از معدن روزینگ/ از شرکت «اورودیف» فرانسه تا «ریوتینتو» ناميبيا
ایران تا به امروز اورانیوم استخراجی را دریافت نکرده و تمامی سود سهام ایران تاکنون ذخیره شده و در اختیار شرکت «ریوتینتو» است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- نزهت امیرآبادیان- ایران قبل از سقوط رژیم طاغوت بخشی از سهام معدن شرکت «ریوتینتو» را در نامیبیا خریداری کرد. با این وجود ایران تا به امروز اورانیوم استخراجی یا درآمد حاصل از معدن را دریافت نکرده و تمامی سود سهام ایران تاکنون ذخیره شده و در اختیار شرکت «ریوتینتو» است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، اخیرا روزنامه «هافینگتونپست» در گزارشی از تلاش جمهوریخواهان کنگره آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به منابع اورانیوم خود نوشته است. براساس این گزارش احتمالا در دوهفته آینده کنگره آمریکا اقدام به تصویب قانونی جدید میکند که براساس آن بتواند ایران را از حقوق خود در یک معدن اورانیوم محروم کند.
ایران با کمپانی بینالمللی «ریوتینتو» در معدن اورانیوم «روزینگ» در «نامیبیا» شریک است و صاحب 15درصد سهام این معدن است («ریوتینتو»، شرکت استخراج معادن و فلزات بریتانیایی-استرالیایی است. این شرکت در سال۱۸۷۳ توسط «هیو ماتسون» تاسیس شد.) شراکت ایران در این معدن تا به امروز باعث نگرانی بسیاری از اعضای کنگره آمریکا نبوده است زیرا که تاکنون به دلیل تحریمها، ایران قادر به دستیابی به سهم اورانیوم خود یا منابع مالی وابسته به آن نبوده است. اما سهم ایران از این معدن اورانیوم در دوسال اخیر مهمتر شده و قانونگذاران آمریکایی مخصوصا تندروهای جمهوریخواه را نگران کرده است.
براساس گزارش «هافینگتونپست» سناتور «جان مککین» و حامیانش در سنای ایالاتمتحده قصد دارند این قرارداد را بخشی از قانون «اختیار عمل دفاع ملی» تعریف کنند تا به کمیته نیروهای مسلح در کنگره سپرده شود؛ کمیتهای که احتمالا از ماه ژانویه «مککین» ریاست آن را به دست خواهد آورد.
اوایل این هفته یکی از وکلای مجلس به «هافینگتونپست» گفت «مککین» قصد دارد با کمک رییس کمیته نیروی مسلح کنونی سنا «کارل لوین» پیشنویسی جدید برای قانون «اختیار عمل دفاع ملی» به مجلس نمایندگان و سنا ارایه دهد.
ایران قبل از سقوط رژیم شاه بخشی از سهام معدن شرکت «ریوتینتو» را در نامیبیا خریداری کرد. با این وجود ایران تا به امروز اورانیوم استخراجی یا درآمد حاصل از معدن را دریافت نکرده و تمامی سود سهام ایران تاکنون ذخیره شده و در اختیار شرکت «ریوتینتو» است.
«ریوتینتو» بهطورکامل به تحریمهای اعمالشده علیه ایران پایبند است و مانع از این شده که ایران هرگونه سودی در ارتباط با این معدن دریافت کند و علاقه زیادی به حذف ایران از این قرارداد دارد اما ایران تاکنون حاضر به فروش مالکیت خود در این معدن نشده است. اما مساله اینجاست در صورتی که وزیر امور خارجه آمریکا بتواند در هفتماه آینده به یک توافق نهایی در مورد مساله هستهای با ایران دست یابد و تحریمها لغو شود، ایران، عملا شریک معدن نامیبیا خواهد شد.
مورد مشابه «اورودیف»
در فوریه2014 «گرت پورتر» روزنامهنگار و تاریخدان آمریکایی کتابی با عنوان «بحران ساختگی: داستان ناگفته خطر اتمی ایران» منتشر کرد. «پورتر » با استناد به اسناد محرمانه «سیا»، مطالب رسانهای و اظهارات مقامات دولتی آمریکا و اسناد و گزارشهای «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» معتقد است فشار اتمی به ایران ساخته و پرداخته محافل آمریکایی و اسراییلی است.
او در این کتاب مینویسد: «برنامه هستهای ایران که با حمایت فنی و لجستیکی آلمان و فرانسه در زمان حکومت پهلوی آغاز شده بود پس از سقوط شاه در بهمن1357 عملا معلق ماند. در حدود سالهای60 ایران برای دریافت سوخت رآکتور آزمایشی در دانشگاه تهران و برای مصارف بهداشتی از «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» درخواست کمک کرد ولی با پاسخ مناسب روبه رو نشد. در این دوران، ایران به دلیل کمبود شدید برق به فکر راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر افتاد که ۹۰درصد ساختمان و تاسیسات آن توسط شرکت «زیمنس» آلمان تکمیل شده بود. آلمان تحت فشار آمریکا از تکمیل پروژه نیروگاه اتمی بوشهر خودداری کرد و هیچ کشور غربی دیگر حاضر به همکاری با ایران در این پروژه نشد. نمایندگان ایران برای تعقیب قرارداد تامین سوخت از شرکت «اورودیف» فرانسه که 1.5 میلیارد دلار سرمایه ایران را در ازای تامین سوخت در اختیار داشت؛ وارد مذاکره شدند. ولی آمریکا در زمان ریگان، فرانسه و دیگر همپیمانان خود را از تامین سوخت مورد نیاز ایران که در چارچوب مقرارت «آژانش بینالمللی انرژی اتمی» بود، منع کرد. از آن پس، تمامی تلاشهای قانونی ایران با کارشکنی آمریکا روبهرو شد تا جایی که ایران، به فکر خودکفایی در تامین سوخت هستهای افتاده و در اینراستا به خرید تجهیزات غنیسازی اورانیوم بپردازد.»
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در آستانه مذاکرات ایران و «1+5» در «وین» در 10تیر سالجاری در مقالهای در روزنامه «لوموند» فرانسه نوشت: «ما هیچچیزی برای پنهانکردن نداریم. برنامه و فعالیتهای هستهای ایران کاملا صلحآمیز است و این برنامه بهمنظور پاسخگویی به نیازهای غیرنظامی ایران در زمینه بهداشت، انرژی و حوزههای مشابه شکل گرفته است. در بسیاری از موارد، متعاقب اینکه تلاشهای بینالمللی جهت دستیابی به بازار آزاد ناکام ماند، از جمله محرومشدن از بهرهمندی از سهام خود در «اورودیف» فرانسه، ایران بر توسعه زیرساخت ملی تمرکز کرد. با نادیدهگرفتن این واقعیات و ارایه نادرست حقایق، گروههای فشار اندکی البته صاحب قدرت، در اروپا و ایالاتمتحده بهطور بسیار مضحکی جبههای به راه انداختهاند که برنامه ایران دارای سمتوسوی تسلیحات هستهای است و ایران میتواند طی یکی، دوماه، مواد شکافپذیر کافی برای ساخت یکبمب را تولید کند.»
این نکتهای است که اکبر اعتماد، اولین رییس «سازمان انرژی اتمی» کشورمان نیز در گفتوگو با «ایسنا» در دیماه92 هم به آن اشاره کرد. اعتماد در پاسخ به این پرسش که چرا وقتی رابطه سیاسی ایران در زمان شاه با آمریکا و کشورهای اروپایی خوب بود اصرار بر غنیسازی در خاک ایران داشتید؟ گفت: «از آنجایی که در شرکت تولید سوخت فرانسوی «اورودیف» شریک شده بودیم میگفتند نباید از بابت سوخت نگرانی داشته باشید اما من همیشه فکر میکردم و میترسیدم که اینها (آمریکا و اروپا) یکروز بهانه بیاورند و به ما سوخت ندهند، بنابراین به این سمت رفتیم که خودمان هم این تکنولوژی را یاد بگیریم. چندسال بعد از انقلاب، فرانسه اعلام کرد اورانیوم غنیشده به ایران از سهمی که در شرکت «یورودیف» دارد را نمیدهد.»
در 23فوریه سال1974 حتی پیش از اینکه ایران موافقتنامه «انپیتی» را با «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» امضا کند، فرانسه قراردادی را با ایران امضا کرد که بر پایه آن کمپانی «سوفیدف» با سرمایهگذاری مشترک تشکیل شد و ایران مبلغی بیش از یکمیلیارددلار به حساب کمپانی واریز کرد تا بنا بر این قرارداد، 10درصد از اورانیوم غنیشده تولیدی در این کمپانی به ایران تعلق گیرد. اما هیچگاه از آغاز تولید این کارخانه غنیسازی در سال1976 این سهم -10درصد تولید- بهصورت محصول نهایی یا معادل پولی آن برای ایران فرستاده نشد تا اینکه در سال1991 اتاق بازرگانی بینالمللی برای تسویه بخشی از حقوق ایران به ارزش 143میلیون«یورو»، کمپانی ایرانی- فرانسوی را مجبور به پرداخت این مبلغ به ایران کرد، ضمن آنکه علاوهبر این مبلغ 500میلیون«یورو» هم پیشتر به ایران پرداخت شده بود. در ماه اکتبر سال1991 نیز توافقنامهای بین ایران و فرانسه به امضا رسید که مبلغ یکمیلیارددلار بر پایه شرایط قراردادی به ایران پرداخت شد.
محمود واعظی، معاون اسبق وزیر امور خارجه ایران که به نمایندگی از ایران درباره سهم ایران در پروژه کارخانه غنیسازی اورانیوم «اورودیف» با فرانسه مذاکره کرده، در اسفند1388 اعلام کرد براساس اسناد موجود ایران سهامدار «اورودیف» است. او گفت:«اورودیف یک پرونده 30وچندساله بین ایران و فرانسه است. ایران 330میلیوندلار به مجموعه «اورودیف» وام داده که این وام یکبخش پرونده «اورودیف» است و بخش دیگر این پرونده به سهم ایران در کارخانه برمیگردد. فرانسویها بهدنبال این بودند که ایران در جریان حل اختلافات از سهم خود در کارخانه «اورودیف» چشمپوشی کند که ما هیچوقت با این درخواست موافقت نکردیم. ایران امروز بهعنوان سهامدار «اورودیف » مطرح است و باید از امتیازات سهامداربودن خود بهره ببرد.»
در 18فروردین91 نیز فریدون عباسی، رییس «سازمان انرژی اتمی» ایران در یک برنامه تلویزیونی در مورد حقوق از دسترفته ایران در این پرونده سخن گفت و اعلام کرد ایران بارها تلاش کرده سهم خود را از این شرکت فرانسوی بگیرد، اما تاکنون موفق نشده است.
چرا مردم برای گرفتن این حق تظاهرات نمیکنن؟
کسانی که به قول و قرا ردادهای رسمی شان پایبند نیستند شایسته چه اسمی اند ، اینا خودشان هم میدانند اخلاقاً بی اعتباری رفتاری نظیر اراذل است.