پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد رضا يل- هر دولتی دارای شعاری شاخص و متمایز است که بر اساس همان در بین مردم قضاوت می شود. البته بستر رای آوری هر دولت که تقریبا ضدیت با وضع موجود است نیز در قضاوت افکار عمومی نقش بسزایی بازی میکند. توجه به مذاکرات و تعامل با دنیا در بستری ضدیت با دولت احمدی نژاد که مهم ترین شاخصه منفی آن قبل از انتخابات ، تورم و گرانی بود که شعار و بستر رای آوری دولت روحانی را تشکیل می دهد.

طبیعتا مهم ترین اتفاق بعد از انتخاب رییس جمهور جدید تغییر سیاست ها به سمت آن چیزی ست که شعارش را داده شده است.حال با توجه به مذاکرات پی در پی و حتی برخی تابوشکنی ها همچون مکالمه تلفنی با اوباما و دیدار وزاری امورخارجه ایران و آمریکا نمی توان ادعا نمود فضای کسب و کار و معیشتی جامعه شاهد تحولی درخور بوده است.

به رغم بمباران رسانه ای پس از توافقنامه ژنو و جشن باختی که در ایران برپا شد، انتظارات تولید شده در جامعه نتوانست پاسخ و ارضای لازم را بدست آورد. با گذشت یکسال از توافقنامه ژنو که خود تمدیدی شش ماه در دل خود نهان داشت حال شاهد تمدیدی جدید در وین بودیم. با وجود معکوس جلوه دادن ناکامی وین در سانه ها، باید گفت استفاده از یک تاکتیک سیاسی آنهم در ظرف مدت یکسال برای دو تمدید رفته رفته تیغ این روش را کند می کند و در سالهای ابتدایی دولت بی اعتمادی اجتماعی را دامن می زند.

با توجه به اینکه رای آقای روحانی ، رای شکننده ایست که بر پایه مولفه های منفی معیشتی جامعه در سال 92 رشد کرد باید اذعان کرد که در صورت استمرار وضعیت نابسامان معیشتی فعلی این رای شکننده، هر روز ضعیف تر خواهد شد و زمینه برای عرض اندام گفتمانی جدید مهیا خواهد شد.

اولویت دهی به مذاکرات و محور قرار گرفتن این موضوع یقینا پاشنه آشیل این دولت در مقابل رقبا خواهد بود و رقیب عاقل این محوریت را دامن می زند، تا کمر طرف مقابلش زودتر خم شود. ولی دلسوزان عاقل و در عین حال مصلحت اندیش زمین خوردن دولت را بر نمی تابند و در عین حمایت از آن به دولت جمهوری اسلامی توصیه می کنند تمام تخم رغ های خود را در شانه پوشالی مذاکرات نگذارد و با نهضتی داخلی از تولید و استفاده از مدیران بی حاشیه و کارآمد ظرفیت های درونی را فعال کند، تا هم وضعیت معیشتی سر و سامانی گیرد و هم با قدرت بیشتری پای میز مذاکرات بنشینند.در فضای معیشتی و الویت این موضوع در جامعه تنها لمس نتیجه سیاست هاست که برای مردم قانع کننده است و حرف از گفتمان سیاسی و فکری در این فضا مهمل گویی است.

در صورت ادامه سیاست موجود که احتمال می رود تغییری در آن صورت نگیرد، جامعه برای حاکمیت نخبگان مدیریتی و افراد کارآمد مهیا گردد و با ادامه این وضع و ضعف کابینه در زمینه های مدیریتی شاید این دولت، اولین دولت چهار ساله جمهوری اسلامی لقب گیرد. 

به نظر میرسد در این راستا گروه های سیاسی و اجتماعي باید بعد «توانمندی» و «مدیریتی» خود را رسانه ای کنند و خود را با این شان به مردم معرفی کنند تا مقبول افتند. «شخصیت سازی» و «چهره سازی» با محوریت «کارآمدی» و «مدیریت قوی» باید در دستور کار جبهه انقلاب قرار گیرد چرا که در نارضایتی معیشتی صرف سخن از ارزشها و سیاسی کاری خیانتی ست که نتیجه ای جز طرد اجتماعی ندارد.