به گزارش پارس، فرشاد مومنی در گفت‌وگو با روزنامه شرق و در پاسخ این سؤال که چقدر از احیای سازمان مدیریت را نمایشی می‌دانید؟ اظهار داشت: تا این لحظه تمام آن را. تاکنون فقط گفتند «باید بشود» اما اینکه چه بشود و چگونه بشود به آینده احاله داده شده است و از فرم صحبتی که مقامات گرامی مسئول داشتند برمی‌آید که هیچ آمادگی نرم‌افزاری برای این دوره زمانی برای احیای سازمان مدیریت تمهید نشده است.
وی در پاسخ این سؤال که «پس چه شد که تصمیم گرفتند احیا کنند؟» تصریح کرد: معاون اول محترم ]رئیس‌جمهور[ گفتند به اعتبار فشارهایی که به عنوان یک مطالبه جدی، حوزه عمومی وارد کرده است، چیزی فراتر از آن عنوان نکرده‌اند. آنچه از بیان مسئولان برداشت می‌شود آن است که گویی دولت ضرورتی در این باره احساس نکرده و برای اینکه عزیزانی که ابراز نگرانی کرده‌اند به آرامش برسند خواستند این لطف را داشته باشند تا روحیات تقویت شود(!)
این اقتصاددان با انتقاد از برخی عددسازی‌های غیرواقعی می‌گوید: در شرایطی که درباره عددسازی‌هایی بحث شده و آمار رشد اقتصادی و نرخ بیکاری فصلی مورد نقد قرار می‌گیرد باید توجه داشت اگر در مسیر توسعه باشید آن تحولاتی که درباره شاخص‌های توسعه‌ای در کوتاه‌مدت یا فصلی عنوان می‌شود، می‌تواند کارکرد واقعی پیدا کند. به عنوان مثال وقتی به شکل صوری بدهی‌های بخش تولید را تبدیل به وام می‌کنند دو نشان با یک تیر زده می‌شود. از یک طرف گفته می‌شود کاهشی در بدهی‌های معوق بانکی اتفاق افتاده است و از طرف دیگر افزایش تخصیص منابع به تولیدکنندگان را در گزارش‌های خود ذکر می‌کنند. به لحاظ صوری این حرف اشتباه نیست. بانک‌ها بدهی‌های گذشته تولیدکنندگان را تبدیل به بدهی حال کردند و به این ترتیب از فهرست معوقات بانک‌ها خارج شده است. بنابراین، این گفته آنها صحیح است اما این حرف راستی است که با واقعیت حسابدارانه منطبق نیست و نسبتی با واقعیت‌های اقتصاد ندارد.
مؤمنی اضافه کرد: الان این کاری نیز  که شورای عالی اداری در رابطه با احیای سازمان مدیریت کرده به همین شیوه انجام شده است. می‌بینیم این احیا صرفا در حد مجوز است و خود احیا نیست چرا که هیچ یک از مقدمات این کار فراهم نشده است. در 16 ماه اخیر ذره‌ای کار کارشناسی در خصوص احیای سازمان انجام نشده است. از این رو چطور می‌توانیم ادعای آن را داشته باشیم که سازمان مدیریت در حال احیاست. از آنجا که معاون اول رئیس‌جمهور گفتند که به رئیس سازمان برنامه دو هفته مهلت داده‌ایم که با کارشناسان درباره چگونگی احیا صحبت کنند؛ مشخص می‌شود حتی در حد یک مذاکره و نشست با کارشناسان هم مقدمات کار فراهم نشده است. اگر مسئله‌ای به آن پیچیدگی قابل تعیین تکلیف شدن و ارائه برنامه و نظر از سوی کارشناسان در دو هفته باشد؛ پس در این 16 ماه به سهولت قابل احیا بود و این همه زمان نیز از دست نمی‌رفت.
اقتصاددان اصلاح‌طلب اضافه کرد: فکر می‌کنم اگر آن شایعاتی که وجود داشت مبنی بر اینکه دولت به این جمع‌بندی رسیده که بدون برنامه بودن دست مجریان را باز خواهد گذاشت - که البته عمیقا امیدوارم صحت نداشته باشد - واقعی باشد؛ نمی‌توان انتظار احیایی در زمانی قریب را داشت.
مؤمنی خاطرنشان کرد: بسیار متأسف هستم از اینکه دولت این 16 ماه را از دست داده است ولی حداقل از این به بعد کمک کنیم که جدی گرفته شود و با استفاده از تجربیات تصمیماتی گرفته شود تا جایگاهی که برای نظام برنامه‌ریزی در نظر گرفته می‌شود از بنیانی استوار برخوردار بوده و با هر تلنگری قابل به هم ریختن نباشد. حداقل انتظاری که از دولت، مجلس و نخبگان می‌رود آن است که وقتی ما فهمیدیم حتی براساس گزارش‌های رسمی چیزی نزدیک به هزار میلیارد دلار به صورت غیربرنامه‌ای در اقتصاد تزریق می‌شود و در مقابل تغییر در جمعیت شاغل کشور نزدیک به صفر است، حریم برنامه‌ریزی را جدی گرفته و با آن سهل‌انگارانه برخورد نکنیم.