تسلیم نشوید!
در مورد آقای حسین درخشان یک چیزی ورای سیر پر فراز و نشیب سیاسی - امنیتی ای که در همه ی این سال ها طی کرده، برایم جالب است. ایشان زندان هم که بود، من زیاد در مورد این بعد روحیه اش فکر می کردم. اینکه فردی که قرار است 20 سال زندان بماند، ازدواج می کند، رمان می نویسد، زبان خارجه می خواند، فیلمنامه می نویسد و ...

اینکه کسی مدل زندگی کردنش را بر شرایط، هر چند سخت و حتی به زعم خیلی ها ناعادلانه، تحمیل می کند، نه اینکه اجازه دهد شرایط بر زندگی اش تحمیل شود...

اصلش همین شجاعت است که فرد را به نقد گذشته اش و زیر و رو کردن همه ی آنها می کشاند و ابایی هم ندارد که بازگشتش از همه ی آن مواضعی را که یقینی گفته، علنی فریاد بزند.

البته نقش همسرشان هم خیلی پررنگ هست یقینا؛ زن ها پشتیبان های خوبی هستند اگر بخواهند و اگر عاشق شوند...