آیا دولتیها نقش خود در کدورت دولت و مجلس را میبینند؟
رهبر انقلاب به دولت گفتند: «مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند» و حالا پایبند بودن مجلس بر یکی از خطوط قرمز نظام این روزها به واژه «لجبازی» تعبیر میشود.
به گزارش پارس،سایت الف نوشت: «مساله مذاکرات در سطح کلان نظام مطرح میشود و در حد تعدادی از نمایندگان، رسانه ها و دلواپسان نیست بلکه در حد کسانی است که هدایت، طراحی و اجرای آن را بر عهده دارند»
این سخنان نه اشتباه لفظی ست ونه از زبان اپوزیسیون نظام مطرح شده است. بلکه حسام الدین اشنا؛ مشاور فرهنگی رئیس جمهور -نه برای اولین بار- با این ادبیات نمایندگان مردم در مجلس را مورد خطاب قرار داده است.
در ماجرای طول و دراز انتخاب وزیر برای وزارتخانه مهم و حساس علوم، و در این روزها که چهارمین وزیر پیشنهادی دولت در انتظار رای اعتماد مجلس به سر می برد، بحث اختلاف بین دولت و مجلس بیش از پیش بر سر زبان ها افتاده است. فارغ از اینکه در نهایت این اختلاف نظر به کجا می انجامد، سوال این است که حق را باید به کدام یک از این نهادها داد؟ آیا مجلسی ها تلاش روحانی برای معرفی وزیر را عامدانه نادیده می گیرند و بحث فتنه را بهانه ای برای لجبازی با دولت قرار داده اند یا روحانی به دغدغه مجلس و ویژگی های مد نظر نمایندگان برای وزرا بی توجهی می کند و دنبال نمایش عدم همراهی مجلس با دولت است؟ و اینکه دراین بین چه کسی بر آتش این اختلاف می دمد؟
اوایل شهریور ماه امسال در دیدار حضرت آقا با رئیس جمهور و هیئت دولت سخن واضح و مبرهنی درباره رای اعتماد به وزرا گفته شد که با یادآوری آن می توان بخش مهمی از دلایل نمایندگان برای عدم اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت را دریافت. در آن مجلس رهبر انقلاب در خلال توصیه های خود به دولتی ها گفتند: « مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند» و این «همچنان» پایبند بودن مجلس بر یکی از خطوط قرمز نظام است که این روزها به واژه «لجبازی» تعبیر می شود و مجلس به خاطر آن، متهم به عدم همراهی میشود.
آنها که در صحبت هایشان چندان منصفانه موضع نمیگیرند، علت این اختلاف را به تفاوت جناحی و سیاسی مجلس و دولت ربط می دهند و آگاهانه یا ناآگاهانه اکثریت اصولگرای مجلس را مقابل رای مردم به دولت اصلاح طلب قرار می دهند. درحالی که اکثریت همین مجلس اصولگرا، در آغاز به کار دولت یازدهم و زمانی که روحانی کابینه پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کرد با رویکرد مثبت و با ابراز رضایت از تعجیل رئیس جمهور در این امر به کلیت کابینه رای اعتماد دادند. حتی یکی از وزراء عضو شورای مرکزی حزب مشارکت بود، ولی به دلیل اطمینانی که نسبت به وفاداریش به نظام وجود داشت، رای اعتماد گرفت. حالا بهتر نیست بپرسیم که درطول این یک سال و نیم چه رفتاری از دولت سرزده که رویکردها از آن فضای مثبت فاصله گرفته است؟
اگر به ابتدای این نوشته برگردیم یکی از دلایل پیدایش این فاصله مشخص می شود. معمولا مشاورها مسیر را برای مشاوره گیرنده هموار می کنند. اما یک نگاه ساده به سخنان مشاور آقای رئیس جمهور، می تواند سرچشمه کدورت روابط مجلس و دولت را بر سر انتخاب وزیر علوم مشخص کند. در جریان استیضاح دکتر فرجی دانا، آقای آشنا نمایندگان را غیرمستقل خواند و البته شاید تسامح مجلس در دادن پاسخی درخور به این سخنان بود که قبل از جلسه رای اعتماد نیلی احمد آبادی، آشنا در صفحه گوگل پلاسش بنویسد: «نمایندگان محترم مجلس فردا انتخابی راه گشا را در پیش رو دارند؛ این عزیزان می توانند: میانِ رفتن زیر بار سلطه گفتمانی اقلیت مطلق پایداری و استقلال مجلس از افراط گرایان یکی را انتخاب کنند. میان راهبرد همراهی یا عدم همراهی قوا یکی را انتخاب کنند. میان خواسته دانشگاهیان و خواسته های باج خواهان یکی را انتخاب کنند. آقای دکتر نیلی احمد آبادی وزیر پیشنهادی ریاست جمهوری نه اهل فتنه است نه بی تجربه و نه ناشناخته او یک جرم بیشتر ندارد؛ دانشگاه را برای دانشگاهیان می خواهد نه برای سیاستمداران»
و گویی در جلسه فردای مجلس هرکس به نیلی احمدی آبادی رای ندهد چاره ای ندارد جز اینکه «اقلیت مطلق پایداری»، «غیرهمراه»،«افراط گرا» و «باج خواه» یا "کسانی که دانشگاه را برای خود میخواهند" باشد. اگر چه مجلس تحت تاثیر این سخنان قرارن گرفت و دست آخر نیلی رای نیاورد.
به واقع توهین به نمایندگان در آستانه تصمیمات مهم مجلس چه دلیلی می تواند داشته باشد جز برآشفتن مجلس و فراهم کردن بستری برای بروز یک اشتباه احتمالی و دستاویز قرار دادن آن اشتباه احتمالی برای نمایش مظلومیت دولت؟ و چرا در هیچ کدام ازاین موارد رئیس جمهور در برابر سخنان مشاور خود موضع نگرفت؟ البته نه تنها عدم موضع گیری رئیس جمهور بلکه رفتار خود وی نیز با مجلس چیزی جدای از رفتار آقای مشاور را نمی رساند. چه آن زمان که علیه نظارت قانونی مجلس بر دولت موضع گیری می کند و چه آن موقع که نسبت به کارت های زرد مجلس به وزرایش واکنشی نشان نمی دهد.
حتی اعضای دولت هم نشان داده اند که مانند برخی از حامیان افراطی دولت یازدهم به جای جستجوی علت اختلافات مجلس و دولت در بین رفتار و گفتار خودشان، مجلس را به چشم طیف اصولگرای دشمن خود نگاه می کنند والا چه توجیهی در کنایه سخنگوی دولت است که می گوید نمایندگان سوال بپرسند؛ اما مردم درانتخابات آتی رضایت یا عدم رضایت خود را اعلام می کنند!
با همه این اوصاف آیا باز هم باید مجلس را مقصر کدورت ایجاد شده بدانیم؟ حامیان دولت یازدهم به حق، رای خود به مشی سیاسی اصلاح طلبی را اکثریت می دانند و مخالفین نیز در برابر این اکثریت تمکین کرده اند. پس طبیعی است که این توقع وجود داشته باشد که دولتی ها نیز در برابر خواسته اکثریت اصولگرای مجلس -که همین مردم آنها را به بهارستان فرستاده اند- تمکین کنند و به جای ربط دادن دلایل کدورت ایجاد شده به حزب و جناح، کمی به رفتار خود و نگاه دوقطبی شان به جامعه سیاسی نگاه کنند و در کنار همه اینها سخنان رهبری راجع به خطوط قرمز نظام را از لابه لای متون نوشته شده و خوانده نشده به متن رفتار و گفتار عملی خویش بیاورند و به عبارت ساده تر اول یک سوزن به خودشان بزنند و بعد یک جوالدوز به مجلس!
ارسال نظر