هوای فرهنگ را داشته باشید
این حق مردم است که در یک هوای پاک و تمیز تنفس کنند. هوایی که بدون بنزن و گوگرد و سرب و ... و دیگر عوامل سرطانزا و آلوده و یا ریزگردهای مهاجم، نه باعث بیماری که باعث فرح و سلامت مردم گردد؛ چرا که «هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برآید مفرح ذات» و نباید نفسی که فرو میرود مخل حیات باشد و مولد سرطان
به گزارش پارس علی اکبری در سر مقاله امروز کیهان نوشت: به همین دلیل است که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، این مهم را در اولویت امور خویش قرار داده و وقت و بیوقت از آلودگی بنزین پتروشیمی و سرطانزا بودن آن سخن میگوید و یک تنه در مقابل مستندات دیگر مراجع در انکار این ادعا ایستاده و اعلام میکند مشک آن است که ما بگوییم نه آن که خود ببوید و بر همین مبنا موضوع واردات بنزین بیکیفیت با عنوان یورو 4 را فراهم میسازد. در روزهایی که هوا پاک است، آفتابی میشود و توزیع این بنزین وارداتی را عامل پاکی هوا معرفی کرده و در روزهای غیرپاک، پشت ابرها مخفی شده و انگار نه انگار که رئیس سازمان محیط زیستی در این کشور وجود دارد.
فرهنگ مشابه هوایی است که در آن تنفس میکنیم و باید مراقب بود که این هوا آلوده نگردد و با عوامل آلودگی هوا مبارزه کرد. اگر همین رفتار برخی مسئولین دولتی در موضوع هوا و محیطزیست را به عرصه فرهنگ تعمیم دهیم مشاهده میشود ظاهرا مشکلی که در سازمان محیطزیست وجود دارد، در سازمان محیطزیست فرهنگی کشور نیز وجود دارد. برخی آقایان از دغدغه و نگرانی درخصوص فضای فرهنگی کشور سخن میرانند اما زمانی که به موارد و عوامل این آلودگی میرسیم، مواردی مشابه بنزین آلوده مطرح میگردد. اجازه دهید به برخی از این موارد اشاره کنیم:
بزرگترین تهاجم فرهنگی، حمله به شعار «ما میتوانیم» است. نمونههایی از اقدامات چند ساله کشورمان در عرصه علم و دانش و فناوری از قبیل دانش هستهای، فضایی، نانو، پزشکی، دفاعی و... نشان داده که میتوانیم خود را در عرصه برترینهای این حوزه در جهان مطرح سازیم و به اذعان مجامع جهانی که برخی این آمار را بیشتر از آمارهای داخلی قبول دارند، رشد دانش در کشورمان بالاترین است. با این حال روحیه قجری و غربزدگی در افکار و اظهارات برخی از مسئولین دولتی موج میزند. یکی از مسئولین اظهار میدارد ایرانی جماعت را چه به صنعت، ایرانی جماعت فقط در آبگوشت و قورمهسبزی تخصص دارد. مسئول دیگری از قدرت نظامی دشمن میگوید که با یک بمب، هستی ما را نابود سازد. برادر دیگری که به دلیل نامعلومی اخبار پیشرفت کشور را نشنیده سخن از دانش و تخصصی در علم پزشکی میگوید که شاید هشتاد سال دیگر به ایران وارد شود. حضرت امام خاطرهای از زبان آیتالله حائری نقل میفرمود که برای بالا بردن روشنایی چراغ لامپا باید یک فرد غربی این کار را میکرد و ایرانی را عاجز از این کار معرفی کرده بودند. حضرت امام در ادامه با کنایه به رزمآرا در مورد این که ایرانی جماعت را آفتابهساز معرفی کرده بود، میفرماید: «ما را در غفلت و در خواب نگه داشتند که ما هیچ یک از امور صنعتی را قادر بر تحققش نیستیم. ملت ما فقط لولهنگ میتواند بسازد. کار دیگر از او نمیآید. باور کرده بود این ملت بیچاره روی تبلیغاتی که قدرتهای پیشرفته و بزرگی کرده بودند. تبلیغات داخلی که وابستگان به آن قدرتها کرده بودند به اینکه ما باید همه چیزمان از خارج باشد؛ و ما باورمان آمده بود یا بسیاری از ما، که غرب یک نژاد برتر است... اعتقادمان این بود که اصلاً از ما کاری ساخته نیست. ارتش ما اگر بخواهد ارتش بشود مستشار لازم دارد. از آمریکا یا از اروپا باید مستشارانی بیایند تا ارتش ما را بتوانند سر و سامان بدهند. ما راجع به صنایع اصلاً نباید صحبتش را بکنیم. ما یک ملت لولهنگساز هستیم. ما نسبت به صنایع اصلاً نباید صحبت بکنیم. این صنایع دربست به عهده اروپاییها و آمریکاییهاست.» (صحیفه امام، ج 13، ص 533)
در موضوع فرهنگی دستهبندی خودی و غیر خودی به فراموشی سپرده میشود و دستهبندی هنرمند ارزشی و غیر ارزشی انکار میشود. خوب بود در همین ادعا نیز صداقت به خرج داده میشد زیرا در مرحله عمل ظاهراً برخی هنرمندان غیر ارزشی، مقبولیت و محبوبیت بیشتری در نزد برخی دولتمردان کنونی داشتند و به بهانه جذب حداکثری و دفع حداقلی، سیاست حذف حداکثری و جذب حداقلی در دستور کار قرار گرفتند. البته در جذب حداقلی نیز بعید است که توفیقی حاصل شود. از دعوت از عناصر تملقگو و مدیحهسرای رژیم پهلوی به عنوان شاعران انقلاب، دفن خوانندگان معلومالحال به عنوان هنرمند در قطعه هنرمندان به بهانه این که دارای خانواده فرهنگی بودهاند.
ادعای واگذاری ممیزی به هنرمندان و جامعه و در عین حال مخالفت با اقدامات جوانان انقلابی و نوظهور در عرصه فرهنگ به بهانه توهین به فلان شخصیت سیاسی و یا تورق خاطراتی که ظاهراً کسی حق استناد به آن را ندارد. لغو همایش و اجلاسهای ضد استکباری به بهانههای واهی و انکار مسئولیت خود در این اقدامات و همزمان پشتیبانی از برنامههایی که تنها اسم و نامی از انقلاب و ایران دارند و در واقع توهین به ایران و ایرانی و سیاهنمایی اوضاع کشور و نظام اسلامی هستند. انتشار کتب افراد معلومالحال، مصاحبت و همنشینی با برخی از این نویسندگان غربزده به گونهای که حتی جرأت ندارند به ایشان بگویند لااقل آشغال سیگارشان را روی لباس ایشان نریزند و نهی از منکر «سیگار کشیدن» پیشکش. از انکار وجود دشمن تا مقابله با شعار استکبارستیزی که در گفتار و رفتار برخی از مسئولین و به ظاهر هنرمندان وجود دارد. حمله و تهاجم به اصل آسمانی امر به معروف و نهی از منکر به بهانه اقدامات مشکوک در اصفهان و عدم برخورد با رسانههای داخلی که خط این حرکت را به بیگانه دادند همان طور که در برخی امور دیگر نیز برخی رسانههای داخلی، تولیدکننده و یا بازنشر دهنده جنگ روانی دشمن شدهاند. آقایانی که ادعای واگذاری مسئولیت به مردم را دارند حتی از برخی اسلاف خویش نیز تندروترند و به عنوان نماینده جامعه مطبوعاتی کشور، خود را انتخاب مینمایند تا شاهد اوج دموکراسی باشیم. در حالی که بالاترین فرهنگ در یک جامعه احترام به قانون است، توسط برخی مسئولین به صراحت در مقابل احکام و مراجع قانونی ایستادگی میشود. آقایان دغدغه خود را رفع فیلترینگ و افزایش پهنای باند میدانند و به صورت اخلاقی جامعه را دعوت به حفظ حریمها مینمایند که تو را به خدا در این فضا از استفاده غیراخلاقی و یا تولید محتوای نامناسب خودداری فرمایید و خود را به غفلت میزنند که در این فضا، عموم مردم سالم رفتار میکنند و اقداماتی محدودساز از قبیل فیلترینگ برای حفظ سلامت این جامعه حداکثری و مقابله با اقدامات تبهکاران و مجرمان سایبری و یا سرقت اطلاعات شخصی افراد و نفوذ و گسترش فرهنگ منحط بیگانه است و اگر آقایان به جای تلاش برای رفع فیلترینگ، به حمایت از نخبگان سایبری کشور پرداخته بودند تاکنون مشکل مرتفع شده بود و شبکه اجتماعی داخلی و بومی در دسترس عموم افراد جامعه قرار گرفته بود.
به نظر میرسد دولت محترم باید نگاه دوبارهای به عرصه هوای فرهنگی که مردم مجبور به تنفس کردن آن هستند داشته باشد. باید با عوامل اصلی آلودهساز این هوا مقابله کرد و در این میان به جای شعار دادن و یا آدرسهای انحرافی و غیرحقیقی، باید با تلاش و همت مضاعف، مجاهدت نمود. نباید شرایط به گونهای باشد که علیرغم تذکرات علنی به مسئولین فرهنگی کشور، همچنان شاهد راهبردهایی باشیم که دغدغههایی غیر از رفع آلودگی از این فضا را دارند.
ارسال نظر