پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمود هرندی- رصد، نقش ترکیه در معادلات خاورمیانه، این روزها زیر ذره‌بین تحلیل‌گران قرار دارد و کم نیستند صاحب‌نظرانی که آنکارا را متهم به حمایت از تروریسم در منطقه می‌کنند.

سه سال قبل وقتی که ترکیه در رأس کشورهای مخالف دولت بشار اسد قرار گرفت، سایر کشورها فکر نمی‌کردند که ترکیه برای به کرسی نشاندن حرف خود در منطقه، دست به دامان تروریست‌هایی شود که جنایت‌های بسیاری را در خاورمیانه به بار آوردند. با این وجود گذشت زمان نشان داد که تئوری‌های نوعثمانی‌گری می‌تواند چه نتایجی برای منطقه آسیای جنوب غربی به بار آورد. آنگاه که برخی رسانه‌ها می‌نوشتند ترکیه چگونه با خرید نفت از داعش به تقویت تروریست‌ها کمک می‌کند و یا مرزهای خود را برای انتقال تروریست‌های وارداتی از اروپا بازمی‌گذارد، کمتر تحلیل‌گری گمان می‌داشت که ترک‌ها در تروریست‌پروری حتی از برخی تندروهای عرب منطقه هم پیشی گرفته‌اند. با این وجود حالا که بحران داعش به مرزهای ترکیه رسیده و کُردهای مخالف آنکارا قربانی خشونت‌های این گروه شده‌اند، پیداست که خلافت‌گرایی تروریست‌های بعثی – تکفیری شباهت زیادی به مدل خلافت عثمانی دارد.

تظاهرات پیاپی کُردها در کشورهای مختلف علیه دولت ترکیه، افکارعمومی جهان علیه این کشور را بسیج کرد

اقدامات ترکیه در سوریه هرچند به‌دلیل مقابله با دولت اسد ابتدا مورد حمایت برخی کشورهای غربی قرار گرفت، اما آنگاه که دامنه تحرکات داعش چنان گسترده شد که امنیت اروپا را نیز هدف قرار داد، غربی‌ها نیز شروع به مخالفت با ترکیه کرده و این امر موقعیت آنکارا در میان کشورهای غربی را تضعیف کرد. واشنگتن که می‌پنداشت می‌تواند با کمک ترکیه، بازی به راه افتاده در منطقه را به سامان برساند، حالا عملا شاهد افول موقعیت آنکارا و خشم افکارعمومی جهان از این کشور است. کشوری با محبوبیت شکننده داخلی و موج مخالفت‌های بین‌المللی که عملا قدرت مانورش در خاورمیانه را محدود کرده است.

تظاهرات پیاپی کُردها در کشورهای مختلف علیه دولت ترکیه، افکارعمومی جهان علیه این کشور را بسیج کرد و وضعیت کوبانی، چنان نقش ترکیه در تقویت داعش را پررنگ ساخت که حالا کمتر تحلیل‌گری درباره جایگاه ترکیه در پروژه تروریست‌پروری تردید دارد. شاید اگر آن روز که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌وگوی تلفنی با چاووش اغلو، همتای تُرکش، به او توصیه کرد که اوضاع منطقه را پیچیده‌تر نکند، دولت ترکیه به پند ظریف توجه می‌کرد، امروز موقعیت ترکیه چنین در معرض هجمه‌های تبلیغاتی قرار نگرفته بود.

آنکارا حالا که به سبب خطای محاسباتی در بازی سیاسی، دچار کاهش شدید محبوبیت جهانی شده، باید هزینه‌های این افول موقعیت را بپردازد. نمونه پررنگ چنین هزینه‌ای، ناکامی دولت اردوغان در رسیدن به کرسی غیردائم شورای امنیت بود. همان کرسی مهمی که این روزها آنکارا برای دستیابی به اهداف منطقه‌ای خود بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داشت.

روز جمعه  مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق آرا کشورهای ونزوئلا، مالزی، آنگولا، اسپانیا و نیوزلند را برای دو سال به عنوان عضو غیر دائم شورای امنیت این سازمان انتخاب کرد تا ترکیه با شکست از رقیب اروپایی‌اش یعنی اسپانیا، نتواند به خواسته خود دست یابد.

در این رأی‌گیری ترکیه نتوانست آرای لازم را کسب کند و ناکام ماند. کشورهای اروپایی پیش‌تر نیوزلند را که به عنوان نماینده این قاره معرفی شده بود، انتخاب کرده و رقابت برای تعیین نماینده دیگر این قاره میان ترکیه و اسپانیا بود. در مراحل اول و دوم رأی‌گیری اسپانیا و ترکیه توانستند حد نصاب لازم را کسب کنند. اما اسپانیا در سومین دور رأی‌گیری با ۱۳۲ رأی در برابر ۶۰ رأی ترکیه با یک اختلاف معنادار نسبت به رقیب خود، به عضویت این شورا در آمد. ترکیه در دور دوم رأی گیری ۱۰۹ رأی کسب کرده بود اما در سومین دور آرای آن به شدت کاهش یافت. به گمان صاحبنظران، این ریزش آرا، نتیجه یک شکست سیاسی برای دولت ترکیه محسوب می‌شود که به علت عملکردش در ماه‌های گذشته در مقابل گروه‌های تندرو اسلامی در سوریه و به خصوص نیروهای داعش با انتقادهای زیادی روبرو است.

بنابراین کشوری که می‌خواست با حمایت پنهان از داعش، اهداف منطقه‌ای خود در احیای نوعثمانی‌گری را جامه عمل بپوشاند، حالا با موضع منفی کشورهایی روبرو شده که مایل نیستند آنکارا به‌خاطر رویاپردازی‌های سیاسی – تاریخی، جهانی را با بحران تروریسم مواجه سازد. کشورهای اروپایی نگرانند که مواضع ترکیه، عملا آتش تروریسم را از آسیا به اروپا کشانده و شکاف‌های قومیتی و تعصبات نژادی و بحران‌های سیاسی در میان کشورهای غربی را تشدید کند. این نگرانی آنگاه بیشتر می‌شود که اروپا می‌داند برخلاف گروه‌های تروریستی دیگر، داعش، اعضای اروپایی بسیاری در درون خود دارد و همین امر پتانسیل گسیل خطر به اروپا را افزایش می‌دهد و این همان دغدغه‌ای است که این روزها بیم غرب از ترکیه را بیشتر از قبل ساخته است. همان نگرانی که باعث ناکامی ترکیه از راه‌یابی به شورای امنیت شده است.

بنابراین در چنین فضایی ترکیه دو راه بیشتر در مقابل خود نمی‌بیند. یک راه، تداوم حمایت از داعش و به جان خریدن فشارهای بیشتر بین‌المللی و افول محبوبیت همزمان در جهان اسلام و جهان غرب است که حتی ممکن است شرایط سیاسی داخلی در این کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد. راه دوم نیز بازگشت از مواضع افراطی اخذ شده و همکاری‌های منطقه‌ای برای سامان دادن به موقعیت پرآشوب منطقه‌ای است که شاید این روند، بهتر بتواند منافع ملی این کشور و منافع منطقه را حفظ کند.

چه آنکارا راه اول را در پیش گیرد و چه راه حل دوم را، از این واقعیت گریزی نیست که از دست دادن کرسی غیردائم شورای امنیت، محصول سیاست‌های نادرست سیاستمداران تُرک بوده و این پیام قاطع را به آنکارا می‌دهد که جهان، برهم زدن نظم جهانی به دلیل سیطره‌جویی‌ دولت‌ها را تحمل نخواهد کرد.