به گزارش پارس به نقل از فرهنگ نیوز، پس از گذشت بیش از یک سال از عمر دولت تدبیر و امید، باید بررسی کرد دولت روحانی تا چه اندازه مسئولیت قول‌ها و وعده‌هایی را که به مردم داده، پذیرفته و به آن‌ها عمل کرده است.

هرچند نمی‌توان به‌راحتی از کنار تمام زحماتی که در دولت تدبیر و امید کشیده شده، گذشت اما در بسیاری حوزه‌ها نیز انتظارات مردم برآورده نشد.

شاید مردم هم به‌خوبی این مورد را درک کنند که عمل به بسیاری از وعده‌ها در طول یک سال شدنی نیست و آنان که وعده‌های بزرگ برای کوتاه‌مدت داده‌اند اشتباه کرده‌اند؛ اما دغدغه ای که این روزها ذهن بسیاری از دوستداران روحانی را به خود مشغول کرده، این است که چرا برخی حرف‌ها با عملکرد همکاران رییس‌جمهور در دولت متفاوت و متناقض است؟

موارد زیادی از این تناقضات را می‌توان نام برد؛ به‌عنوان‌مثال یک روز وزیر نفت مدعی می‌شود که پرونده کرسنت سیاسی است و فردا روز که ایران به‌واسطه همین سخنان آقای وزیر محکوم به پرداخت جریمه می‌شود، هیچ فردی مسئولیت آن را نمی پذیرد. سخنان متناقض وزیر ارشاد که البته کوس رسوایی‌اش فضای رسانه را کر کرده است؛ وی از یک سو مدعی می‌شود حامی هنر ارزشی است اما در عمل فیلم «شیار ۱۴۳» باید با هزار زحمت به جشنواره فیلم فجر راه یابد و از سوی دیگر «عصبانی نیستم» موردحمایت «ارشادیان» قرار می‌گیرد.

قیمت خودرو، ترافیک ابر شهر تهران، محیط‌زیست، کمبود آب، وضعیت حجاب و عفاف، حضور حامیان فتنه در دولت، عدم نظارت بر قیمت‌ها در بازار و ... تنها بخشی از همه غفلت‌های دولت در مسیر مسئولیت‌پذیری است.

البته به تمام این موارد می‌توان اتفاقات عجیب‌وغریب وزارت علوم را نیز اضافه کرد. زمانی که در آغاز به کار دولت، گزینه‌های پیشنهادی روحانی نتوانستند از مجلس رأی اعتماد بگیرند، سرانجام «جعفر توفیقی» به‌عنوان سرپرست به این وزارتخانه رفت. هرچند توفیقی با حکم سرپرستی به وزارت علوم رسیده بود اما موج تغییرات او در سطح ریاست دانشگاه‌ها موجی از اعتراضات و واکنش‌ها را در پی داشت اما نکته قابل تأمل دراین‌بین بی‌توجهی سرپرست وزارت علوم به همه این واکنش‌ها بود چراکه او همچنان بر موج تغییرات خود اصرار داشت.

اما پس از گذشت حدود یک سال اولین وزیر دولت روحانی با استیضاح مجلس روبرو و کلید وزارتخانه علوم را تحویل مجلس داد و روحانی نیز به‌طور موقت این کلید را به محمدعلی نجفی «آچار فرانسه» دولتش داد.

البته تغییرات نجفی کمتر از توفیقی در وزارت علوم بوده، اما نکته ای که در این بین برجسته به نظر می‌آید این است که «به‌راستی چه کسی مسئولیت تمامی این تغییرات در سطح دانشگاه‌ها را می‌پذیرد؟» با این اوصاف می‌توان مدعی شد یک «مشق آماده روی میز وزارتخانه‌ها» گذاشته شده و افراد تنها نقش مجری را ایفا می‌کند.

موید این ادعا سخنان رییس‌جمهور پس از برکناری فرجی دانا از وزارت علوم بود. آنجا که گفت: «قطعاً با برکناری وزیر علوم مسیر این وزارتخانه تغییری نخواهد کرد و فرد بعدی نیز باید همان سیاست‌های قبلی را ادامه دهد».
البته این تغییرات در وزارت علوم به گواه دستگاه‌های آمار سنجی نه تنها افزایش کیفیت آموزش عالی را دربر نداشته است، بلکه نمودار پیشرفتی که طی سال‌های گذشته چشم جهان را به خود معطوف کرده بود، با نزولی چشمگیر روبرو شده است و این نتیجه سیاسی شدن فضای دانشگاه است.

علی ایحال؛ نگارنده دراین‌بین به دنبال نقد فضای دانشگاه و بررسی چرایی این افت نیست، اما نکته ای که این روزها قرابت چندانی با دولت تدبیر و امید ندارد «مسئولیت‌پذیری» است.

تمثیل‌های فراوانی می‌توان بر این ادعا ردیف کرد. وزارت ورزش و جوانان با انتخاب هیئت‌مدیره‌های سیاسی برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس جو آرام آن‌ها را بر هم می‌زند و زمانی که کار به جنجال می‌رسد همه مسئولان مربوطه به یک «تأسف» خشک‌وخالی بسنده می‌کنند! معضلاتی که به‌واسطه یک عدم مدیریت به وجود می‌آید قطعاً با «متأسفیم» برطرف نخواهد شد!

ازاین‌دست موارد در سایر وزارتخانه‌های دولت از قبیل آموزش‌وپرورش، اقتصاد، فرهنگ و ارشاد، صنایع و کشاورزی، نفت و ... نیز بارها و بارها رخ‌داده اما همچنان مشکلات کشور بدون حضور مسئولان پاسخگو اداره می‌شود.

اگر اقدامی خوب مدیریت شود و نتیجه مطلوب حاصل گردد، همه خود را مسئول آن اتفاق خوب می‌دانند و با کت‌وشلوار در برابر دوربین حاضر می‌شوند و سعی می‌کنند سهم بیشتری از آن موفقیت را به خود اختصاص دهند؛ اما اگر آن روی سکه خودش را به آقای مسئول نشان دهد، قطعاً دیگر ایشان «فعلاً در جلسه هستند و وقت مصاحبه ندارند»!

به نظر می‌رسد مردم از دولتی که امروز بر سرکار است توقع دارند خود را متولی اتفاقات خوب و بد جامعه بداند. البته این توقع محدود به این دولت نبوده و نیست اما میزان مسئولیت‌پذیری در دولت‌های مختلف نیز متفاوت بوده و هست.