فردی که منافقین هم او را «وحشی و متجاوز» خواندند+عکس
مهدی ابریشمچی از جمله افرادی به حساب میآید که با پذیرش ننگ ازدواج تشکیلاتی همسرش را به رجوی تقدیم کرد و پس از آن رفتار خشونت باری را در درون سازمان به نمایش گذاشت.
به گزارش پارس به نقل از دیدبان؛ همواره تلاش می کنند افرادی را در کنار خود نگه دارند که ضمن بی خطر بودن برای ایشان ،برای اهداف مد نظر مدیر دست به هر کاری بزنند،از قتل و ترور گرفته تا شکنجه و تجاوز.
گروهک منافقین نیز بعنوان یک تشکیلات فرقه ای همواره از این حیث خارج نبوده و ضمن اینکه رجوی هر بلایی را که اراده می کرد بر سر اعضای گروه می آورد ،افرادی را در کنارش می گمارد که ویژگی های شخصیتی شان برای اعضای پایین دست غیر قابل تحمل بوده است.
مهدی ابریشمچی از جمله این افراد به حساب می اید که با پذیرش ننگ ازدواج تشکیلاتی همسرش را به رجوی تقدیم می کند و پس از آن رفتار خشونت باری را در درون سازمان به نمایش گذاشت.
در نمایش شخصیتی همچون ابریشمچی باید به پای سخنان جداشده های منافقین نشست،متن زیر به یادداشت یکی از جداشده های منافقین درباره ابریشمچی اختصاص دارد:
در کنار مسعود و مریم رجوی تعداد زیادی از مسئولان و فرماندهان سازمان هستند که حقیقتا جرمشان از رجوی ها کمتر نیست و در بعضی از موارد بیشتر هم هست! این جمله من به این مفهوم نیست که بخواهم از بار گناه مریم و مسعود رجوی ذره ای کم کنم اتفاقا برعکس منظور من اینست که دست پرورده های رجوی میتوانند در بعضی نقاط از خود آنها هم منافق تر و بد ذات تر شوند!
یکی از این افراد مهدی ابریشمچی با نام مستعار شریف است. مهدی ابریشمچی از مسئولین قدیمی سازمان است که فعالیت خودش را در این سازمان از زمان شاه آغاز کرده بود. او اصالتا اهل آذربایجان ولی بزرگ شده تهران است و اگر اشتباه نکنم متولد ۱۳۲۶ است یعنی یک سال از رجوی بزرگتر است. اوهمیشه از نفرات اصلی و دست راست رجوی محسوب میشد و در تمامی تصمیمات سازمان بصورت مستقیم حضور داشت! او شوهر اول مریم رجوی است و از مریم یک دختر بنام اشرف دارد. مسئول تمامی روابط سازمان با دولت عراق مهدی ابریشمچی بود که در سازمان بآن مسئول روابط گفته میشد! تمامی اطلاعات ایران در دوران جنگ با عراق توسط مهدی ابریشمچی و تیمی که باو کار میکردند در اختیار عراق و ارگان های امنیتی آن کشور گذارده میشد!
مهدی ابریشمچی یکی از کسانی بود که همیشه بحث های باصطلاح ایدئولوژیک سازمان را تئوریزه میکرد و برای نیروهای سازمان به بحث مینشست او شخصیتا آدمی بسیار لات و بددهان بود و کسی بود که نخستین بار گفت که خانواده کانون فساد است و اگر روزی بقدرت برسیم تمامی بنیاد خانواده را از بین خواهیم برد! مهدی ابریشمچی یکی از شکنجه گران سازمان بود.
در دنیای مدرن و عصر تحولات دموکراتیک پرستش شخصیت و رهبرعقیدتی در تشکیلات رجوی نشانه روشن یک ذهن بیمار و حماقتی آشکار است
بعد از سال ۱۳۷۲ و اینکه بحث های طلاق اجباری در سازمان عمومی شده بود و تناقضات در بین حتی مسئولین سازمان بالا گرفته بود سازمان یک طرحی را اجرایی کرد و آن این بود که هرکس که بر سر مسائل انقلاب درونی سازمان مشکل داشت و در یک کلام مریم را قبول نداشت باو انگ نفوذی زدند و او را در قرنطینه ای که بچه ها بآنجا خروس آباد میگفتند جمع کردند و مورد شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار دادند و آنچنان شکنجه میکردند که طرف بصورت سوری هم که شده اعتراف کند که نفوذی است و وقتی کتبا می نوشت که نفوذی بوده دیگر با دست بازتری اورا میزدنند و شکنجه میکردند بطوریکه نزدیک به ده تن از بچه ها در خروس آباد زیر شکنجه کسانی چون مهدی ابریشمچی از بین رفتند ودر بیابانهای اشرف دفن شدند!
اسم خروس آباد هم از اینجا در آمد که میگفتند بلایی بر سر بچه ها میآورند که خروس از اذان گفتن میماند و مانند مرغ تخم میکند! خود شخصا بخوبی بیاد دارم در اوایل سال ۱۳۷۰ یا ۱۳۷۱ بود در نشستی که به نشست انقلاب معروف بود یکی از بچه ها بلند شد و گفت من احساس میکنم که (برادرمسعود) بخاطر شکل ظآهری (خواهر مریم) بوده که او را برای ازدواج انتخاب کرده وگرنه اگر به صلاحیت و توان حل مسئله بود مسئولین خواهر دیگر بودند در سازمان که از مریم هم بلحاظ تشکیلاتی بالاتر بودند که به یکباره مهدی ابریشمچی عصبانی شد و دیگر آن ظاهر شیک و موجه خودرا کنار گذاشت و با لحنی لمپنی و لاتی برگشت گفت که آره اصلا رهبر ما عاشق زنه! و یک حرف دیگر هم زد که به دور ازادب است که بخواهم اینجا بازگو کنم! همان جا با اینکه سن کمی هم داشتم ولی این برخورد او برایم بسیار عجیب و سوال برانگیز بود اما بعد از گذشت سالیان بخوبی دریافتم که مهدی ابریشمچی یک لحظه خود واقعیش را نشان داده است!
مهدی ابریشمچی در عین حال که بسیار آدم از نظر خودش زرنگی بود ولی بسیار آدم تعادل قوایی بود. در زمان صدام خدا را بنده نبود و هرکاری که دلش میخواست در قرارگاه های سازمان میکرد و هر چه میتوانست به زیر دستان خودش زور میگفت که نفس کسی هم بالا نمیآمد چرا که میدانستند ته خط با اداره امنیت عراق طرف هستند. اما از بعد از سرنگونی صدام حسین و استقرار نیروهای امریکایی مانند موش شده بود. من خود شخصا زمانی که اولین ملاقات فرماندهان امریکایی با مسئولین سازمان در قرارگاه اشرف برگزار شد جزء اکیپ حفاظتی مسئولین سازمان بودم. بعد از ملاقات که تمام شده بود مهدی ابریشم چی را دیدم که با حالتی نزار و بسیار از موضع پایین کنار یکی از فرماندهان امریکایی راه میرفت و با انگلیسی دست و پا شکسته باو التماس میکرد که ما از ابتدا مخالف صدام بودیم و به نیروهایش دستور دهد که به ما حمله نکنند! همان لحظه چیزی که از ذهنم گذشت این بود که نگاه (برادر شریف) !!! و بعد از اینکه قبول کرده بودند که تمامی سلاحها را تحویل دهند همین مهدی ابریشمچی در نشستی گفت که سر امریکایی ها کلاه گذاشتیم و باآنها توافق کردیم!
مهدی ابریشمچی بعد از طلاق از مریم رجوی با خواهر موسی خیابانی مینا ازدواج کرد. در زمان ازدواج آنها مهدی ابریشمچی نزدیک به ۴۳ سال و مینا فقط ۱۹ سالش بود! او تجسم همانی بودکه بعدها در نشستها ورد زبانش شده بود.(نرینه وحشی و متجاوز)! او آنچنان از زشتی ازدواج و داشتن زن و زندگی حرف میزد که پنداری خودش بادمجان یا گوجه فرنگی بوده و از زیر بوته عمل آمده است و هرگز در زندگی دور و بر زن و ازدواج نرفته است. در صورتیکه شخص او بعد از اینکه دیگر از مریم زده شده بود و جذابیتی برایش نداشت اورا به دوست خود پاس داد و رفت یکی دیگر را گرفت که بیش از ۲۰ سال هم از خودش کوچکتر بود!
در زمانی که مریم رجوی در فرانسه توسط پلیس این کشور دستگیر و به زندان انداخته شده بود مهدی ابریشمچی یکی از بالاترین مسئولین سازمان در خارج از کشور و اروپا بود. او مشخصا تمامی خودسوزیها را درکشورهای مختلف سازماندهی میکرد و جزء اصلی ترین کسانی بود که در این رابطه نظر آخر را میدادنند!
در یک کلام مهدی ابریشمچی یکی از خراب ترین و منحرفترین کسانی بود که در سازمان دیده بودم و قطعا در ایده استخر و رقص رهایی هم که مسعود رجوی در سازمان براه انداخته بود و هر غلطی که خواستند با دختران و زنان سازمان انجام دادند نقش داشته است که قطعا بایستی روزی پاسخگوی جنایات بد حد و اندازه خود باشد!!
کی از بستگان من در عملیات مرصاد بعنوان پزشک یار به جبهه اعزام شده بود . میگفت : این منافقین کثیف که حتی به فرزندان رشید کشورمان رحم نکردند و در اوهام خیانت کارانه اشان این عزیزان را دشمن غدار فرض کرده و آمده بودند به کشور گشایی بعد از اینکه تار و مار شدند و با افتضاح به سوی بعثی ها و صدام فلنگ را بستند . در چادر ها و سنگر هایشان که برجا مانده بود صد ها کارتن فقط قرصها و وسایل ضد بارداری ، انواع و اقسام مشروبات الکلی ساخت انگلیس و کانادا و لوازم آرایش فرانسوی کشف و معدوم گردید . به نظر من مسئولین رده بالا به هیچ عنوان نباید توبه این خائنین وطن فروش را بپذیرند . باید با تمام توان آنها را به اشد مجازات برسانند . علی الخصوص آن زنیکه هرزه بدنام مریم رجوی را .. مرگ بر منافق . مرگ بر به اصطلاح توابین منافق . مرگ بر تک تک اعضا این فرقه که به گروه از خودش کثفیتره داعش میگوید اسلامگرایان رزمنده . با ابولهب و ابوسفیان محشور شوید. انشااله.
کسانی که علیه مردم کشورشان با بدنام ترین انسانها مانند صدام همکاری می کنند تا هدف وسیله را توجیه کند اکنون به یکی از کثیف ترین گرو های تروریستی تبدیل شده اند که از مافیا و داعش بدترند زیرا این گرو ها برای امیال غیر انسانی و کسب مال و زن و ثروت همانند مغول عمل می کنند اما منافقین که هموطنان و هم کیشان خود را می کشند تا به اهداف خود برسند تنها در تاریخ یک اثر از خود باقی می گذارند تا به عنوان یک گروه جنایتکار کثیف و وطن فروش لامذهب مورد استناد قرار گیرند و باعث عبرت دیگران شوند . کافیست به چشمان بی روح و شیطانی این جنایتکار نگاه کنید تا به عمق کثافت وجودش پی ببرید
هرکس برعلیه کشورخود اقدام کند باید مجازات شود
خدا لعنتش کنه دارم یه فیلمنامه ضد این گروه منحرف مینویسم.