به گزارش پارس روزنامه وطن امروز نوشت ؛جنجال ناشی از استیضاح وزیر علوم، باعث شد یکی از مهم‌ترین سخنان آقای دکتر روحانی در هفته گذشته به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد. آقای روحانی 2 روز پس از سخنرانی معروف ارسال منتقدان به جهنم، در سخنانی که ظاهرا با هدف توضیح و تصحیح آن اظهارات بیان شده بود، گفت محفلی از توطئه‌گران را شناسایی کرده و اطلاعات مربوط به تحرکات آنها را در اختیار دارد که هدف آنها تخریب دولت و اشاعه دروغ و تهمت درباره آن است. روحانی برای آنکه مقصود خود را مشخص‌تر بیان کرده باشد تاکید کرد تشکیل‌دهندگان این محفل توطئه، تا مدتی قبل در اتاق‌های فکر بوده‌اند و اکنون وارد اتاق عملیات شده‌اند. این سخنان بویژه از این حیث که نشان می‌دهد حسن روحانی با سرعت بسیار زیادی در حال احمدی‌نژادیزه شدن است، دارای اهمیت فراوانی است.
احمدی‌نژاد هم آن اواخر به این دلیل زبان به درشت‌گویی گشوده و در مقابل هر اقدام و پیشنهادی بنا را بر لجاجت می‌گذاشت که خیال می‌کرد مشتی توطئه‌گر گوشه‌ای نشسته‌اند و صبح تا شام در حال نقشه‌کشیدن علیه او هستند، بنابراین از لحاظ روانشناختی به نحو گاه غیر‌قابل درکی شرطی شده بود و در بیشتر اظهارات و تصمیمات خود بیش از آنکه به صلاح کشور یا حتی مصلحت و آینده خود بیندیشد، فرض را بر این می‌گذاشت که توطئه‌ای در کار است که باید به آن واکنش نشان داد.
همین باعث شد کل نظام اندیشگی و تصمیم‌سازی او حول محور مهار توطئه‌گران و فلسفه اخلاقش هم بر اساس مباح بودن هر اقدامی برای نشاندن آنها بر سر جای خویش استوار شود و نتیجه این شد که ظرف زمانی حدود 2 سال، حتی تصور تداوم این مشی و روند در دستگاه اجرایی کشور برای همگان بی‌معنا شده بود.
آقای روحانی که هنوز هم ادعا می‌کند آمده است تا کشور را از آنچه در 8 سال گذشته بر سر آن فرود آمده خلاص کند، با سرعتی خارق‌العاده در حال تبدیل شدن به احمدی‌نژاد ثانی است. وقتی به منتقدان می‌رسد درشتی کردن با آنان را جانشین هر نوع بحث و مذاکره و استدلال می‌داند. (جالب است که توجه کنیم آقای روحانی یک ژست امنیتی هم دارد که احمدی‌نژاد نداشت.) وقتی پای استیضاح وزیرش در مجلس به میان می‌آید، کارمندان و گماشتگانش همان می‌کنند که احمدی‌نژاد با مجلس کرد یعنی افشاگری و سند‌سازی با هدف متهم کردن مجلس به اینکه چون منافع شخصی‌اش به خطر افتاده و رانت‌هایش قطع شده قصد انتقامگیری از دولت را دارد! واقعا آیا رویه‌ای که دولتی‌ها در قبال استیضاح وزیر علوم در پیش گرفتند، کوچک‌ترین تفاوتی با رفتار احمدی‌نژاد در ماجرای استیضاح وزیر کار کابینه دهم داشت؟ زمانی هم که از حل نشدن مشکلات اقتصادی و بر زمین ماندن بار معیشت مردم سؤال می‌شود، آقای رئیس‌جمهور کل تقصیر‌ها را به گردن صداوسیما می‌اندازد که «خدمات دولت را پوشش نمی‌دهد(؟!)» و حال آنکه هر چیز از افکار عمومی پوشیده باشد این مساله پوشیده نیست که منتقدان دولت بویژه در موضوعات هسته‌ای و اقتصادی در صداوسیما ممنوع التصویرند و این نه فقط سیاست اعمالی بلکه سیاست اعلامی صداوسیما هم هست. از اینها که بگذریم، یک شیوه دیگر نگاه کردن به موضوع این است که فرض را بر این بگذاریم که واقعا آن محفلی که آقای روحانی را چنین به خشم آورده وجود خارجی دارد. در این صورت هم مدیریت موضوع بسیار ساده‌تر از آن چیزی است که آقای رئیس‌جمهور تصور کرده است. اگر آقای روحانی به پیشنهادهای زیر اندکی عنایت کند، از این محفل توطئه‌گر، هر چه هم کاربلد و مخوف و ماهر باشد، کاری ساخته نخواهد بود.
یکم: قبل از هر چیز آقای رئیس‌جمهور باید جلوی عصبانی شدن‌های مکرر خود را بگیرد و با دیگران – ولو اینکه چشم دیدن آنها را نداشته باشد - با زبانی محترمانه سخن بگوید. اگر آقای رئیس‌جمهور به فضیلت زیبا، ملایم و هوشمندانه سخن گفتن آراسته باشد، توطئه‌گران در تخریب ایشان کاری سخت – اگر نگوییم محال - بر عهده خواهند داشت.
دوم: در مرحله بعد، اگر رئیس‌جمهور فقط کسری از حرمت و اعتباری را که برای نگرانی‌ها و خواسته‌های غربیان قائل است، برای سخنان مشفقانه منتقدان هم قائل باشد، کار برای منتقدان بسیار سخت خواهد شد. در پیش گرفتن استراتژی «نرمش در بیرون، تهدید در درون» از سوی رئیس‌جمهور و دولت محترم است که به توطئه‌گران کذایی میدان مانور داده است.
سوم: نکته دیگر این است که آقای رئیس‌جمهور درد توده‌های مردم و سامان دادن به معیشت و زندگی روزمره آنها را بر پیگیری مطالبات جماعتی که همه هنرشان داشتن صدای بلند و سر و صدا راه انداختن و جو‌سازی است مقدم بشمارد و به جای اینکه اعتبار خود را صرف بیان سخنان مملو از ایراد و اشکال در حوزه فرهنگ بکند، انرژی  دولت را در حوزه اقتصاد متمرکز کند. اگر دولت بار سنگینی را که اکنون در حوزه معیشت روی دوش مردم است سبک کند، من ضمانت می‌دهم که توطئه‌گران بزودی چاره‌ای جز تعطیل کردن محفل خویش نخواهند داشت.
چهارم: گام دیگر این است که آقای رئیس‌جمهور تکلیف خود را با جریان فتنه روشن کرده و از استراتژی یکی به نعل و یکی به میخ درباره جنایتی که در سال 88 علیه کشور و ملت شده، دست بردارد. در همین ماجرای استیضاح وزیر علوم روشن شد تیم وابسته به حزب مشارکت و سازمان مجاهدین، آقای فرجی‌دانا را به مهلکه کشانده‌اند. همین حالا در وزارت ارشاد یا در معاونت زنان ریاست جمهوری هم اتفاقاتی کم و بیش مشابه در حال رخ دادن است. آقای روحانی اگر به این درک برسد که به‌کارگیری جریان فتنه دولت را آسیب‌پذیر می‌کند و آن را گرفتار بحران‌های نوبه‌ای خواهد کرد، آن وقت محفل توطئه بعید است سوژه چندانی علیه دولت داشته باشد.
پنجم: و آخر از همه اینکه آنچه حقیقتا محفل توطئه‌گران را سوت و کور خواهد کرد این است که دولت آقای روحانی در مقابل حقوق و آینده ملت حساس و در مواجهه با دشمنان کینه‌توز کشور قاطع و بی‌ملاحظه باشد. اگر مردم ببینند دولت در مقابل اجنبی سر خم نمی‌کند، دشمن را به جای دوست نمی‌نشاند، حقیقتا از یاد نبرده که آمریکا دشمنی است که باید با آن دشمنی کرد و در هر توافقی نخست به این می‌اندیشد که عزت کشور تا چه حد حفظ شده است، آن وقت توطئه‌گران هیچ توانی برای ضربه زدن به اعتبار و آبروی دولت نخواهند داشت.