فرجی‌دانا:استیضاح حق نمایندگان است/مگر می‌شود به آشوب‌طلب‌ها مجوز بدهم

به گزارش پارس به نقل از تسنیم، مهمترین محورهای صحبت های فرجی دانا به این شرح است:

*  من برای پاسخگویی به دغدغه‌های نمایندگانی که با خلوص نیت دنبال حل مسائل هستند، اینجا حضور دارم.

* بعضا ممکن است از عملکردم نقاط ابهام و چالشی در ذهن ها ایجاد کرده باشد، امیدوارم بتوانم این نقاط تاریک را در ذهن ها روشن کنم. از خدا خواسته‌ام آنچه خیر است را بر زبان من جاری سازد.

- امروز متوجه شدیم حملات تازه‌ای به غزه از سوی صهیونیست‌ها صورت گرفته. یاد شهدای غزه را گرامی می داریم. با ذکر صلوات و قرائت فاتحه‌ای روح شهدای غزه را قرین رحمت گرداند. 

- اگر خطایی در سیاست‌گذاری‌های علمی رخ دهد، بعضا ده‌ها سال بعد آثار او نمایان می‌شود. از اینجهت می‌گویم که توجه دوستان را به یکی از موضوعات محوری استیضاح که کند شدن روند رشد علمی کشور است معطوف کنم. یک اسلایدی آماده کرده ام که ملاحظه کنید. بر اساس آمار سایت‌های اندیس کننده مقالات، ما به جای اینکه سهممان 1 درصد باشد، بحمدالله در سال 2014 در هشت ماه اول به 1.6 درصد رسیده است. این را می‌توان برداشت کرد که آنچه ما در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در 9 ماه گذشته انجام دادیم چنین اثر شگرفی به جای گذاشته. بنده قسمت اول عرایضم خدمت نمایندگان عزیز این است که نگذاریم سکه هایی به جای سکه های اصل رواج یابد. در سال 2014 آنچه که اندیسش مشخص می شود 6 ماه قبلش داوری شده. و بعضا نتیجه کاری است که 2 تا 4 سال قبل فرایندش آغاز شده است. 

تازه این به خود فرآیند تولید علم برمی‌گردد. میخواهم نتیجه بگیرم آنچه که الان بنده با آن در صحنه آموزش عالی دست و پنجه نرم می کنم نتیجه سیاست ها و عملکردهایی است که 4 تا 6 سال قبل بعضا آغاز شده. اگر رکودی می بینیم که هنوز دیده نمی شود، ولی بنده خوف آن را دارم که چنین رکودی ایجاد شود و تمامی سعی خود را میکنم که چنین رکودی را شاهد نباشیم، به واسطه سیاست ها و  کارهایی است که سالها قبل آغاز شده است. 

من تازه درباره خود تولید علم صحبت کردم. کسانی که تولید علم را انجام می دهند در نظر بگیرید. دانشجویان تحصیلات تکمیلی، 2 تا 2 سال و نیم در فوق لیسانس و 4 سال در دکترا. یک ورودی تحصیلات تکمیلی 7 سال بعد جایی است که میخواهد استادیار باشد. ما درباره یک فرآیند ده ساله صحبت میکنیم. برای کسی که تولید علم را انجام میدهد به صحنه بیاید. 

هرآنچه الان انجام می دهیم به 10 سال بعد برگردید. به دولت هفتم و هشتم برمیگردد. عزیزان بدانند ما در سال 65 - 66 به عنوان بورس شاگرد اول اعزام شدیم، بعد از برگشتن، 10 سال از زمان اعزام، تازه توانستیم در صحنه علم و فناوری نقش آفرینی کنیم. سال 76-77. نگاه کنیم که چه میگیریم با این قضاوت ها. چه جهت گیری هایی را داریم تبلیغ میکنیم. نکند درگیر قضاوتهای شتاب زده ناشی از برداشت های عامیانه شویم.

- اسلاید دوم را عرضه میکنم. استناداتی که به مقالات چاپ شده توسط ایرانیان در آی اس آی شده است. از سال 2000 که مقاله مان زیر یک استناد بوده، الان رسیدیم به این که به هر مقاله مان نزدیک 8 استناد می شود. غرور آفرین است. باید به همه آنها که این کار را کردند قدرشان را دانسته و تخطئه شان نکنیم.من مدافع برخور د علمی با فضای تولید علم و فناوری هستم.

- آیا تمام زنجیره تبدیل علم به ثروت فقط چاپ مقاله است؟ رهبر انقلاب اخیرا فرمودند درباره کاربردی شدن علم اهتمام کنید. ریاست جمهوری چندین بار در این باره تاکید کردند. 

ما وظیفه داریم حلقه پتنت را اولویت دهیم. نتیجه آن باید تجاری سازی شود. در سیاست های اقتصاد مقاومتی بسیار فعالانه عمل کردیم. یکی از جامع ترین برنامه های مقاوم سازی را فراهم و برای اقتصاد دانش‌بنیان تلاش کردیم. 

قانون مترقی که عزیزان در مجلس در سال 87 به عنوان شرکت های دانش بنیان تصویب کردند سالها خاک میخورد. معلق بود در اختلاف بین معاونت علمی و فناوری و وزارت علوم. دو شرکت تحت این قانون ثبت شده بودند. ما حکم و برنامه مان این است که باید به 20 هزار تا پایان برنامه پنجم برسانیم. ما اختلاف را برداشتیم، شیطان که از میان رفت، درست شد. اختلاف شیطانی است نباید بگذاریم اختلاف رخ دهد.

اگر خطایی در اجرائیات از من فرجی دانا سر زده است، با اقرار به او و رفتن به سمت اصلاح، از نصایح مشفقانه نمایندگان عزیز استفاده میکنم. 

در سال 84 قریب 950 موسسه آموزش عالی داشتیم که تبدیل شده به بیش از 2500 موسسه. این به خودی خود شاید رو به جلو باشد. خواهش میکنم دوستان نگاهی دیگر به آن بیندازند. 

اگر نتوانیم گام های خود را برای کیفیت بخشی به موسسات که تاکید رهبری و ریاست جمهوری است برداریم، در آینده دچار مشکل می شویم. در آینده ایران اسلامی خود را نشان خواهد داد. ما باید نگران آن آینده باشیم. ما مورد قضاوت تاریخ قرار خواهیم گرفت.

در غیرانتفاعی ها و در تعدادشان رشد بسیار زیادی داریم اما باید کیفی سازی شوند. 

تعداد دانشجویان دکتری ما به ازای هر عضو هیئت علمی از 4 به 7 رسیده است. آیا می توانند اساتید این کار را انجام بدهند و برسند؟

همت می کنیم تا راه درست را برویم. مجموعه دانشگاه های ما نزدیک 1300 میلیارد تومان به واسطه عدم تخصیص جاری در سالهای 90 و 91 بدهی داشته و دارند. این اثر فوری تر دارد بر چرخه تولید علم. همه آنچه در آزمایشگاه ها مصرف میشده از روی میزها حذف می شود با این روند. بعضا در دفتر کار من اشک در چشمشان حلقه می زند که یک دانشگاه  کوچک ما 30 میلیارد تومان بدهی دارد. 

اجازه می خواهم با توجه به اینکه در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی از جانب رهبر معظم انقلاب لقب گرفته است، اولین بخش از پاسخ های خود به موارد استیضاح را درباره مساله فرهنگ انجام دهم. 

فرجی دانا با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب در اول مرداد امسال در جمع دانشجویان گفت: از باب اینکه دوستان بدانند، می گویم، 2 بیانیه از تشکلی که همه ما قبول داریم به عنوان تشکل اصولگرا در دانشگاه یعنی بسیج دانشجویی. بیانیه اول در 31 تیرماه 88 در دانشگاه علامه طباطبایی داده شده و گفته شده "از اخراج غیرقانونی مسئول سابق بسیج دانشجویی یکی از دانشکده‌های دانشگاه، تا کار گذاشتن شنود در خوابگاه دانشجوی بسیجی، تا بازنشستگی غیرقانونی استاد سرشناس اخلاق و معارف اسلامی دانشگاه، تا تمرّد از اجرای حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر لغو حکم بازنشستگی غیرقانونی همان استاد، تا تمرّد از دستور صریح رئیس‌جمهوری، تا به‌کارگیری متملّقان بدنام با سوابق سوء سیاسی و اخلاقی در مسندهای اجرایی، تا به کار بردن تهمت‌هایی که منافقین و امثالهم در مقابل مخالفینشان استفاده می‌کردند برای از میدان به در کردن منتقدین توسط رئیس دانشگاه، تا غیربسیجی خواندن بسیجیان منتقد از سوی ایشان و اطرافیان ظاهرالصّلاحش، تا کارنامه پُر‌اشکال دانشگاه در حوزه پژوهش، تا کارنامه پُراشکال‌تر در تهیه نقشه جامع علمی کشور در حوزه علوم اجتماعی، تا از بین بردن اندک نشاطی که از دوره پیشین سرِ سالم به در برده بود در محیط دانشگاه، تا نگاه امنیتی به محیط دانشگاه، تا تخلّفات ریز و درشت اداری، تا مباح دانستن و دست یازیدن به هر وسیله‌ای –‌ازجمله تهدید و ارعاب و تطمیع و تهمت‌- برای خاموش کردن هر نوع انتقاد، تا انتقام‌گیری از هر منتقد، تا اعمال نفوذ در هر نهادی که امکانی داشته باشد برای کوتاه کردن دست تظلّم‌خواهی"

این فضایی است که این تشکل دانشجویی در سال 88 درباره فضای دانشگاه علامه طباطبایی مطرح می‌کند.

اما بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در سال 91 نیز در انتقاد به مدیریت دانشگاه می نویسد: محدودیت‌های اعمال شده نظیر محدود کردن مهمانان برنامه‌ها به اعضای هیات علمی دانشگاه تهران، سخت‌گیری در اعطای مجوز به برنامه‌های سیاسی، صدور بخشنامه مبنی بر ممنوعیت برنامه ی سیاسی در کوی دانشگاه در ایام انتخابات مجلس نهم و ... تنها بخشی از محدودیت‌های اعمال شده و نتایج مدیریت محافظه‌کارانه و غیرانقلابی دانشگاه است که دامنگیر همه ی تشکل‌های دانشجویی شده است... در مقابل، آنچه رخ می‌دهد تسهیل برگزاری برنامه‌های مبتذل و سخیف توسط مسئولان دانشگاه را شاهدیم. برنامه‌هایی نظیر نمایش مختلط در برنامه ی آیین ورودی‌های سال 90، تئاتر مبتذل "پابرهنه در پارک" در دانشکده ی ادبیات، برگزاری برنامه ی "شب چله" در دانشکده ی حقوق در ایام عزاداری سالار شهیدان، برنامه ی "رخدادهای بزرگداشت عید نوروز" در دانشکده ی علوم و برنامه ی مچ‌اندازی بین هواداران تیم‌های استقلال، پیروزی و تراکتور تنها بخشی از این برنامه‌هاست. و ...

آنچه اینجا گفته شده است آیا یک تذکر و سوال دریافت کرده است از  نمایندگان؟

- هماهنگی کامل با نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در کمیته نظارت بر نشریات دانشجویی و ... داشتیم.

- تلاش های جدی برای برگزاری کرسی های آزاداندیشی داشتیم که مورد غفلت نمایندگان قرار گرفته است.

-عزیزی آمار داد 40 تشکل مجوز گرفتند، این آمار 18 تشکل است که 9 تای آن بسیج و جامعه و ... هستند و مسیر قانونی برای همه شان طی شده است.

- هیئت 3 نفره که مجوز میدهد فقط 25 درصد اعضایش در دانشگاه های کشور عوض شده اند.

- روسای دانشگاه ها فقط 58 درصدشان عوض شده اند. 

چگونه ادعا می شود که ما به تشکل های آشوب طلب میخواهیم مجوز بدهیم؟ می شود کسی با میزان تعلق من به انقلاب، چنین رویکردی داشته باشد؟ این سیاه نمایی بیش از اندازه نیست؟

2500 دفتر بسیج 231 تشکل جامعه اسلامی و جنبش عدالت خواه و انجمن اسلامی و... حضور داشته اند.

اسلایدی دارم که حراست دانشگاه برای اینکه مقایسه شود فضای حاکم بر دانشگاه در 5 سال گذشته، اینها را مقایسه کرده است.  درباره اعتراض های دانشجویی از سال 88 تا پایان تیر امسال، اگر کل اینها را 100 بگیریم در طول 5 سال، که البته سال 88 وضع ویژه ای بوده. اعتراضات دانشجویی در نیمه اول 92، 5 درصد بوده نیمه دوم 4 درصد و نیمه اول 93، سه درصد بوده است. این افزایش داشته؟ آیا نشان نمیدهد که تحولات دانشجویان را به سمت ساختارشکنی نمی برد؟

دانشجو در دوران جوانی است ممکن است اشتباه کند اما نباید برخورد جزمی کرد. دانشجویی که در 22 سالگی حکم سنگین انضباطی میگیرد می تواند ادامه حیات دهد؟

اسلاید بعد، نسبت تحرکات تنش زای افراد از 88 تا 93، در سال 88، 43 درصد تحرکات بوده در سال 91،  18 درصد،  و در دولت یازدهم 14 درصد بوده است. یعنی تحرکات تنش زا هم کم شده است. چرا ادعا میکنیم زیاد شده؟ از این سیاه نمایی چه حاصل می شود.

نسبت تحرکات غیرقانونی بدون مجوز، در سال 88، 34 درصد بوده. در کل 92-93 به 20 درصد کاهش یافته. سال 91، 26 درصد بوده است. نشان میدهد کمتر شده است.  آقای رحمانی فضلی مصاحبه کرده و گفته شهادت میدهم که آرامترین فضا را در دانشگاه ها داریم. 

- دانشگاه ها پشتیبان و نقطه قوت نظام هستند. استادان دانشگاه پشتیبان نظام هستند/ چرا فضای امنیتی ایجاد کنیم و چرا القا کنیم که ضد ما هستند؟ در یکسال گذشته سالمترین فضا با بیشترین نشاط در دانشگاه ها حاکم بوده است.

- دوستان تجمعی را مثال می زنند. در کنارش فیلمی مربوط به سال 88 پخش می شود. دکتر توفیقی فرمایشی دارند آنجا. صحبت های من در فیلمی که پخش شد هم ادامه دارد چرا قطع میکنید؟ ما از بی اخلاقی طرفی نمی بندیم.چرا بی اخلاقی میکنیم؟ 

افشاگری در دین ما هست؟ چه کسی گفته افشاگری حلال است؟ آبروی کسی را بردن وقتی مجال دفاع از خود ندارد کجای دین ماست؟ این تذهبون؟ در دین ما ستارالعیوب بودن حسن است.

حقیقتا نمیخواستم این آمار را بگویم. تجمعاتی را داشتیم، توهین می شود به مسئولان عالیرتبه نظام. در سال تحصیلی گذشته نصف چهارسال قبل شده. چهارسال قبل متوسط 10  مورد بوده‌، سال قبل 5 مورد شده است.

نباید به خاطر یک بی نماز در مسجد را ببندیم. 

هیچ کس تحمل نمیکند توهین به مسئولان عالیرتبه نظام را.  ولی وقتی رخ داد باید چاره جویی کنیم. 

در نشریات دانشجویی. آمار را ببینید. کل نشریات دانشجویی فعال 3681 نشریه است. عزیزان بسیج به ما میگویند یک سوم اینها متعلق به بسیج است. فعال است خدا روشکر. بیش از 3500 نشریه تخلف نداشته اند. قانون می گوید نشریات قبل از انتشار ممیزی نمی شوند. ما بیایم یک نشریه ای که 50 تا 100 شماره فقط از آن منتشر می شود و در هیئت رسیدگی با آن برخورد می شود را ملاک سیاه نمایی عرصه دانشگاه ها در نشریات دانشجویی قلمداد کنیم؟ خدا به ما غصب میکند. فقط 86 نشریه تخلف داشتند و با آن برخورد شده است. 

می شود من در این باره دغدغه نداشته باشم؟ کسی واقعا این حرف را می خرد؟

حقیقتا برای بنده به عنوان وزیر علوم مایه تاسف و تاثر است که نتوانستم آن مایه از شناخت از خود را در نمایندگان ایجاد کنم که تعلقم به منافع ملی و مباحث دینی مورد تردید قرار نگیرد. میدان دادن من به نشریات تجزیه طلبانه اتهام بزرگی است. برای من بسیار تلخ است. به این فضای سیاه نما تن در ندهید. ما با همدلی جلو می رویم. 

در صحنه علم و فناوری جهان که رقابت شدیدی برقرار است و اگر همه ما جمع شده و به سرعت آنها بدویم تازه فاصله مان حفظ می شود لذا باید بیشتر با هم همراه و همدل باشیم. 

در همین 10 روز  گذشته آیا همه فعالیت های ما تعطیل نشده است؟ استیضاح حق قانونی نمایندگان است اما چقدر می توانیم توقف های لوکوموتیو را متوقف کرده و بگوییم تندتر از بقیه می رویم و می رسیم. اینها نیازمند فضای اتحاد و همدلی است. وحدت کلمه رمز پیروزی است. 

بنده با  وجدان راحت اینجا هستم. چه بمانم و چه بروم میدانم از هیچ کوششی برای اینکه به عزیزان دغدغه دار پاسخ دهم، دریغ نکردم. 

در دانشگاه ها بخشنامه دادیم.برای جلوگیری از هرگونه اقدام غیرقانونی و توهین به مقدسات.

برخی دغدغه دارند که من در دانشگاه ها ترکه بردارم و راه بیفتم. این امکان پذیر است؟

درباره تغییرات روسای دانشگاه ها، اینجور جلوه گر شد که ما برای اخلال در روند آموزشی و پژوهشی هیئت سه نفره اعزام کردیم. چه طرفی می برد وزارت علوم از اینکه دانشگاه شلوغ شود؟ مگر من پاسخگو نیستم؟ دولت تغییر کرده تمامی دانشگاه ها مطالبه حداکثری داشتند که باید رئیس عوض شود. گفتیم حرفتان را شنیدیم و هیئت هایی را با مراتب علمی بسیار بالا اعزام  کردیم. 50 درصدشان استاد و 32 درصد دانشیار و بقیه استادیار بودند.

تجربه ریاست دانشگاه را 42 درصدشان داشتند. 22 درصد معاون دانشگاه بودند. 17.5 درصد رئیس دانشکده و بقیه هم از مسئولیت های ستادی برخوردار بودند. یک ساختار نظارتی در قانون پیش بینی شده است. دفترچه را در کمیسیون به نمایندگان نشان دادم. که گفته شده اول که به دانشگاه رفتید با رئیس و بعدش با معاونان و بعد با اساتید و بعد با رئیس  نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و بعد تشکلها. 

پنهان نمیکنم چند مورد عزیزان به خاطر کثرت مطالبات، کنترل از دستشان خارج شده است. من مطلع هستم و می دانید مطلعم. 54 هیئت رفتند، اگر 10 درصد اینها رفتند می شود 5 هیئت. آیا این مورد قبول نیست ما آرامشی را فراهم کنیم؟ نمیدانیم اگر در این چند مورد هم ملتهب نمی شد فضا بعدش دانشگاه ملتهب تر نمی شد؟

ما 36 حکم رئیس دانشگاه زدیم. 

آیا این رویه نبوده در ابتدای دولتها که همه روسای دانشگاه ها را عوض میکردند؟ تنها دولتی هستیم که مگر در موارد اقتضا، به تاریخ حکم روسای دانشگاه ها پایبندیم.

ما ذیل شورای انقلاب فرهنگی همه  حرکاتمان را تنظیم میکنیم. اگر کسی می گوید در دانشگاه ها رئیس دانشگاه با انتخابات تعیین می شود، میگویم اینگونه نیست. میگوییم ازاعضای هیئت علمی خودتان معرفی کنید با این موازین و به ما مشورت دهید. من خودم اسامی را باز میکنم و می بینم مقبولیت فلان فرد بیشتر است. 

بعد از مسائلی که درباره یکی از دانشگاه ها در شورای انقلاب فرهنگی رخ داد، گفتند باید عوض شود رای ندادند. اخیرا جایگزینی را پیشنهاد کردیم. رویه ای گذاشتیم که بنده و مسئول بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، افرادی که تایید می شوند را به صحن شورا می بریم. شورا برای ما حجت است. 

کجا در نفی شورای عالی انقلاب فرهنگی گامی برداشتیم؟ چرا باید این کار را بکنیم؟ 

شایعاتی که گفته می شود، واقعا اینچنین است که شورای انقلاب فرهنگی به هیچکدام از روسای پیشنهادی ما رای ندادند؟ به 16 مورد رای داده اند. هیچ کار تقابلی با شورای عالی انقلاب فرهنگی نه شده است، نه می شود و نه خواهد شد.

در دولت قبل از 7 تا 90 ماه فردی سرپرست دانشگاه بوده است. خدمت آقای محمدیان هم این را گفتم. الان یک نفر که  6 ماهش شده 6 ماه و یک روز گویا ما صدمه جدی داریم به اسلام وارد میکنیم!! میخواهید بخوانم این فهرست را بخوانم؟  به هیئت رئیسه  میدهم که بررسی کنند. آیا کسی سوالی از وزیری که این کار را  کرد به عمل آورد؟ کسی به او تذکر داد؟

درباره انتصاب معاونین وزارت و مساله فتنه. ما 7 معاون داریم و بیش از آن هم مدیران مراکز هستند. 2 معاون که از دوره قبل ماندند و کارشان مقبول بوده. 2 نفر دیگر نیز مقبول هستند و قبل از من حکم گرفته بودند.  من کلا 3 حکم زدم. یک معاون فرهنگی که رزمنده است که طلبه آقا هستند. سیدضیاءهاشمی. 2 معاون دیگه و 2 مدیرکل که من فکر نمیکردم مدیران  کل هم استعلام بخواهند. در جلسه ای گفتم اگر همین الان وزارت اطلاعات بگوید هرکدام از اینها ارتباطی با فتنه داشتند. من خدمت آقای علوی نامه دادم در صحنه دولت. گفتم برای رفع دغدغه نامه دیگری به وزیر اطلاعات بنویسم. گفتم اگر در حوزه ستاد یا دانشگاه ها موردی از انتصاب فتنه گران هست اطلاع دهید. تعدادی از نمایندگان آمدند و  گفتند قبول نیست یکبار دیگر استعلام بگیر. حال آنکه توافقی بود که کرده بودیم. گفتند اینها را در موقعیت شغلی خودشان استعلام بگیر.   روز شنبه بعد ماه مبارک رمضان جلسه جمع بندی بود. آنجا عزیزان آمدند و گفتم بحمدالله پاسخ استعلام ها دارد می رسد. گویا خبر ناخوشایندی بهشان دادم. لذت می بریم اگر کسی صلاحیت نداشته باشد؟ 

من شهادت شرعی میدهم در این زمینه که اینها پیرو رهبری و دلسوز نظام هستند. استعلام ها به دستم رسید. در همان جلسه به دوستان گفتم. نامه به آقای علوی را به آقای رئیس میدهم. چون مهر محرمانه دارد و فردا ممکن است بگویند وزیر علوم اسناد محرمانه را افشا کرد!   سه مورد از استعلام ها آمده و یکی در راه است. 

عزیزان ما در دو طرف یک میز نیستیم. ما در یک طرف میزیم. میزی که علم و فناوری این کشور عزیز را رویش گذاشتیم همه باید با هم جلو ببریم. از این شایعه که تا فضاهای دانشجویی رفت. دانشجویان ما از کجا اینها را میگیرند؟ غیر از اینکه سیاسیون به آنها میدهند؟

من به آقای زاکانی گفتم جریانی میخواهد وزارت علوم را فشل کند. اگر این پیشرانه فشل شود... چرا باید همه تشکلهایی که دغدغه نظام دارند بهشان القا شود که وزارت علوم را جمعی فتنه گر دارند می چرخانند؟ من این مدارک را خدمت آقای لاریجانی می دهم.

لاریجانی: یک خروار نامه در اینجا جمع شده است از صبح تا الان.

فرجی دانا: همیشه در مسئولیت ها و مشی زندگی برایم مهم بوده که این انقلاب ساده و بدون هزینه به دست ما نرسیده است، مصلحت این انقلاب و نظام بر هر چیزی مقدم است. کسانی را از آنها خواستم بیایند که می دانستم تجربه کار ستادی دارند. نمی شود لوکوموتیو، ببخشید پیشران، را دست آدم ناشی داد. آقای حداد هستند و من باید حرمت نگهدارم و بگویم پیشران به جای لوکوموتیو(خنده)

پایبندی مدیرانم به ولایت فقیه و علاقمند به سرافرازی اسلام و اثبات کارآمدی نظام را گواهی میدهم. من آنها را با اصرار وادار به پذیرش کارهای ستادی دشوار کردم. امروز نیز این عزیزان  که پس از طی فرآیند استعلامشان مشخص شده مشکل فتنه‌ای در کار نیست، اگر بدانند بودن آنها بهانه ای برای انشقاق بین مجلس و دولت می شود با طیب خاطر و در جهت ایجاد تفاهم با مجلس حاضر به هرگونه گذشت و همکاری خواهند بود. من اختیارم در اینجا برای تصمیم گیری درباره این دو سه مورد را به آقای لاریجانی که خود دانشگاهی هستند، میدهم. ایشان حکم باشند و صحبت ایشان فصل الخطاب در این زمینه. 

لاریجانی: آقای فرجی دانا شما خسته شدید آبی بخورید و استراحت کنید تا من عرضی کنم. چون بحث تمام نشده رای گیری از مجلس کنیم که جلسه را ادامه بدهیم تا به نتیجه برسد؟ 270 نفر حضور دارند برای ادامه جلسه رای گیری می‌کنیم.

لاریجانی: زیادی رای آورد.

ادامه سخنان فرجی دانا: یکی از مسائلی که مطرح شده موضوع دانشجویان ستاره دار است. دانشجویان تحصیلات تکمیلی، پس از شرکت در کنکور یک مرحله گزینش دارند. سالهای سال است که این مصوب است. مصوباتش به 64 برمیگردد. شورای انقلاب فرهنگی آئین نامه را نوشته و هیئت مرکزی گزینش دانشجو را مرجع صدور حکم قرار داده. مطمئنا قانونگذار این اشراف را داشته  که حق ادامه تحصیل در قانون اساسی ما برای همه آحاد ملت تصریح شده و کسی را نمیشود محروم کرد مگر به حکم قانون.

این هیئت مرکزی، ترکیبش سالهای سال عوض نشده است. دبیرش هم عوض نشده. در آمدن دولت جدید هم همان ترکیب سالهای قبل است. یکی از اعضای هیئت 22 سال است که در این هیئت منشا خیر و برکت است. من هم در این هیئت هیچ تغییری ندادم چون دیدم آخرتشان برایشان مهم است و به هیچ چیز نمی فروشند. پس از استقرار دولت تعدادی درخواست رسید به ستاد. 389 درخواست. پس از بررسی، هیئت مرکزی گزینش پس از اخذ استعلام، چون سه کلید واژه، درسال 64 گفته شده اگر وزارت اطلاعات وابستگی آنها را به گروه های محارب اعلام کند، و هیئت مرکزی نیز رای را بپذیرد ولی اگر علت چیز دیگری بود هیئت مجددا بررسی کرده و درباره وی نظر کند. این بعدا اصلاح شد و مصادیق واضح تر شد. در سال 67 سه کلید واژه می آید که چه کسانی محرومند چه کسانی با قید تعهد به دانشگاه می روند. اگر فرد از زمره معتادین به مواد باشد بند الف است، اشتهار به فحشا داشته باشد، و نیازی به تحقیق نداشته باشد. بند ج معاندین با نظام و نه معترضین است. اگر وزارت در استعلام بگوید مردود و یکی از این سه کلید واژه را به کار ببرد، هیئت مرکزی گزینش آن را بپذیرد. در غیر اینصورت هیئت اجازه بدهد با  تعهد بروند دانشگاه.

126نفر مردودی های 90 و 91 با تصمیم هیئت به دانشگاه رفتند. دوستان نگران بودند. آقای لاریجانی در اسفند گفتند وزارت بررسی کند لیست را و اگر مواردی هست در ذیل این  کلیدواژه ها به وزارت علوم برگرداند. مواردی که وزارت اطلاعات به ما اعلام کرده بود انجام شده بود. دوستان دغدعه داشتند که این 126 نفر را هنوز معلوم نیست وزارت اطلاعات بررسی کرده باشد. من استعلام کردم که یک کپی را به ریاست محترم مجلس می دهم. جواب این است که عدم اعلام موارد به معنای عدم وجود مورد می باشد. این را وزیر محترم اطلاعات امضا کرده است.

عزیزان  گفتند هیچ گامی برای برطرف کردن عزیزان دغدغه دار انجام ندادیم. همه این مسیرها را پس برای چه رفتیم؟ 

مر قانون ملاک ما برای عمل و حرکت است. من از شما رای اعتماد گرفتم که کاری خلاف قانون نکنم. 

عزیزان می پرسند این هیئت که عوض نشده چرا قبلا آن رای را داده؟ آیا من باید پاسخگوی عملکرد وزیر قبلی باشم؟ بهشان  گفتم شما نماینده بودید از وزیر قبلی می پرسیدید که چرا حق 126 نفر را دو سال ضایع کردید؟  من باید پاسخ دهم؟ 

نکته دیگری که عزیزان فرمودند، درباره فردی که ایمیلی را برای 400 نفر فرستاده. فکر میکنند محتوای ایمیل مورد تایید وزارت علوم یا فرجی داناست. این فرد چون هیئت بدوی در آن دانشگاه نبوده، پرونده اش آمده در هیئت بدوی وزارت علوم و اخراج شده. ما با کسی شوخی نداریم و به ضدانقلاب باج نمی دهیم. سندش را می دهم به آقای رئیس مجلس.

لاریجانی: امروز شدیم صندوقچه اسرار آقایان.

ادامه سخنان فرجی دانا: فردی حکم گرفته از مرجع بدوی و تجدید نظر، من اتفاقا این را از دوستان گرفتم. به بازخرید محکوم و در حقیقت اخراج شده است. دیوان عدالت اداری ایشان شکایت کرده و توقف اجرای حکم گرفته تا زمان رسیدگی. بازهم رئیس دانشگاه با توجه به اینکه مصلحت نمیدانسته وی در دانشگاه باشد به او گفته حقوقت را بگیر ولی حق نداری تا زمان صدور حکم نهایی در دانشگاه باشی.دفترش هست ولی آیا باید دفتر را با خاک یکسان کرد؟

درباره استادان اخراجی. از دو کمسیون برایمان نامه آمد. آموزش و کمیسیون امنیت ملی.  دانشگاه ها از دیوان عدالت اداری اگر حکم بگیرند باید اجرا شود. به همه دانشگاه ها نامه نوشتیم و گفتیم فهرست استادان اخراجی برگشته را بدهید.   دو کمیسیون به حرکت درآمدند که موضوع ضد امنیت ملی دارد رخ میدهد. ولی تعداد این استادان به انگشتان 2 دست نرسید. اینها هم با حکم دیوان عدالت اداری به دانشگاه ها برگشته اند. این پرونده بازگشت استادان اخراجی آنقدر وسیع مطرح شده که من در نمازجمعه خودم شنیدم که خطیب محترم گفت که شکی نیست که وزارت علوم دارد این جور اساتید را برمیگرداند. من توضیحات را به خطیب محترم ارسال کردم.

عده ای گویا تکلیف شرعی می بینند که چهره وزارت علوم را مشوه  جلوه دهند. چه سودی می برند؟ مگر میشود عده ای از یک قوه از تضعیف قوه دیگر سود ببرد؟ 

هر جا می روم مطالبی قبل از من رفته اند و گفته اند. 

بله اشتباه داریم. من اشتباه دارم و محتاج راهنمایی هستم. درباره حکمی که دادم اینجور جلوه دادند که هیچکاری نکردیم. 

ما روسای دانشگاهی داشتیم که حکم انفصال دریافت کرده بودند به خاطر عدم حکم قانون دیوان عدالت اداری. برای من هیچ افتخاری نیست که بگویم حکم دیوان را اجرا نمیکنم. ما باید خاضع باشیم.