مبانی حقوقی تسلیح فلسطین
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، دکتر توکل حبیبزاده حقوق دان و (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام) در یادداشت شفاهی در کافه حقوق نوشت:
یکی از راهکارها جهت مبارزه با اسرائیل تهیه پیشنویس کیفرخواستی است که از طریقی از جمله از سوی سازمانهای غیر دولتی به دادستانی دیوان بین المللی کیفری می تواند ارسال شود چون همچنان که مستحضر هستید یکی از راهکارهای بین المللی مقابله با جنایات جنگی ، جنایت علیه بشریت و نسل کشی که هر سه آن ها با درجاتی در غزه در حال حاضر در حل ارتکاب است و ارتکاب یافته است می تواند مورد بررسی قراربگیرد.اصولا دیوان بین المللی کیفری صلاحیت اگرچه تکمیلی دارد یعنی پس از رسیدگی های داخلی صلاحیت آن اعمال می گردد ولی در این سه جنایت که اشاره شد دارای صلاحیت است و اصولا فلسفه تشکیل آن مبارزه با بی کیفری در قبال همین جرائم مهم سازمان یافته بین الملی است مطمئنا چون اسرائیل خود عضو دیوان بین المللی کیفری نیست و فلسطین هم علی رغم اینکه به صورت یک کشور غیر عضو، ناظر در سازمان ملل پذیرفته شده است ولی فعلا عناصر لازم کشور بودن را از نظر حقوقی قدری کم دارد و از سوی سازمان ملل به عنوان کشور تلقی نمی گردد در خواست عضویت آن در دیوان بین المللی کیفری نیز رد شده است بنابراین نه فلسطین به عنوان کشور محل وقوع این جرائم و نه اسرائیل به عنوان قدرتی که این جرائم را مرتکب می شود هیچ کدام عضو دیوان نیستند بنابراین تنها راهکار ارجاع این قضیه به دیوان بین المللی کیفری یکی شورای امنیت است که درخواستی داشته باشد مطمئنا شوری امنیت بدون تردید با وتوی امریکا و انگلستان و حتی فرانسه مواجه خواهد شد و نمی تواند در این زمینه نقشی را ایفا کند و مطمئنا شورای امنیت قدمی به پیش نخواهد گذاشت چون هنوز محکومیت صرف هم نکرده است می ماند دادستان دیوان بین المللی کیفری اگر چه هیچ اراده سیاسی در عرصه بین المللی دیده نمی شود که دادستان دیوان بین المللی کیفری تقاضایی داشته باشد و کیفرخواستی را تنظیم کرده و به شعبه مقدماتی تحویل بدهد با همه این اوصاف حقوقدانان کشورهای اسلامی می توانند پیش نویسی تهییه کرده و با ارائه آن به خود دادستان به دفتر دیوان اعمال فشاری به خود دادستان بیاورند این حداقل راهکار در عرصه بین المللی است
محاکم داخلی
در این بی عملی و بی تحرکی و عدم وجود اراده سیاسی در مجامع بین المللی به نظر می رسد بایستی به محاکم داخلی توجه بشود هر یک از کشورهای دنیا در صورتی که مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل که در ارتکاب این جنایات درگیر هستند و به گونه ای دخیل هستند به عنوان جنایتکار جنگی می توانند تحت تعقیب قرار بگیرند البته برخی کشورها صلاحیت گسترده ای برای دادگاههای خود قائل نیستند چون هم جنایت خارج از آن کشورها واقع شده و هم قربانیان و مجرمان این جرائم تابعیت آن کشور را ندارند ولی در برخی از قوانین کشورها اعمال صلاحیت گسترده جهانی پیش بینی شده مثلا زمانی کشور بلژیک همچنین صلاحیتی برای دادگاههای کیفری خود قائل بود البته تحت فشار کشورهای غربی و اسرائیل قوانین کیفری خود را تغییر داد بنابراین حقوقدانان می توانند بررسی انجام دهند که اگر در یکی از این کشورها صلاحیت جهانی پیش بینی شده باشد از این طریق در صورت یافت شدن این افراد در آن کشورها می توانند تحت تعقیب قرارگیرند و نفس صدور یک کیفرخواستی علیه این افرادی که مرتکب این جنایت شده اند خود اقدام بازدارنده ای است که البته خیلی از کشورها ، نهادهای قضائیشان به دلایلی که امروزه متوجه آن هستیم حاضر به این کار نیستند بنابراین راهکار موجود این است که به کشورهای هم جوار عربی اعمال فشار بشود از سوی حقوقدانها ، از سوی روزنامه نگاران، از سوی سازمانهای غیردولتی که کشورهای عربی هم جوار به ملت فلسطین در زمینه های مختلفی از کمک رسانی گرفته تا تجهیز و تسلیح آن ها و اقدامات دیگر کمک بکنند.
مسئولیت حمایت
یکی از نهادهای حقوقی که می توان از آن نام برد درخواست و اعمال مسئولیت حمایت است.ما در حقوق بین الملل نهادی داریم به نامن مسئولیت حمایت معنای آن این است که اگر ملتی تحت ظلم قرار بگیرد و به هیچ وجه ممکن از سوی قدرت حاکم بر آن سرزمین که در مورد غزه قدرت اشغالگر اسرائیل هست این حقوق اولیه انسانی آن ها مورد حمایت قرار نکیرد کشورهای دیگر حق دارند که به حمایت از آن ها برخیزند این نظریه در چند مورد اگر چه به صورت ناقص اعمال شده است در قضیه لیبی و در مورد منطقه پرواز ممنوع در زمان صدام در شمال و جنوب عراق کشورهای غربی به همین نظریه استنداد دادند بنابراین کشورهای دیگر از جمله کشورهای اسلامی می توانند به این نهاد استناد کنند.
تجهیز و تسلیح فلسطینیان
از اینجا اشاره ای می کنم به بحث تجهیز و تسلیح مردم فلسطین که این بحث دقیقا دو مبنا می تواند داشته باشد یکی در قالب مسئولیت حمایت است.وقتی ملتی شصت و پنج سال است که تحت اشغال نظامی به سر می برد و ظاهرا قرار نیست این اشغال نظامی پایان بپذیرد در قالب نظریه مسئولیت به حمایت کشورها وظیفه دارند اقدام بکنند یا از طریق سازمان ملل و درخواست از شورای امنیت باشد و اگر شورای امنیت به وظیفه خودش در فصل هفتم به منظور حفظ صلح و امنیت عمل نکند مطمئنا مجمع عمومی سازمان ملل می تواند در قطعمنامه اتحاد برای صلح جانشین شورای امنیت شده و قطعنامه ای در قالب مسئولیت به حمایت صادر کند .قطعنامه های مجمع نیز اگرچه لازم الاجرا نیستند اما قابل اجرا هستند و اگر کشورهای اسلامی دست به دست هم می دادند می توانستند در چنین فضائی که وجدان انسانی جریحه دار شده است همچنین قطعنامه ای از سازمان ملل گرفته و در صدد اعمال آن بر آیند.
اما در این شرائط که اراده سیاسی برای اعمال مسئولیت به حمایت از مردم فلسطین وجود ندارد تنها راهکار تسلیح خود این ملت است اما ایا این تسلیح مبنای حقوقی دارد؟بله.
در سه وضعیت ملتها برای تعیین حق سرنوشت خود حق مبارزه دارند ، حتی مبارزه مسلحانه.یکی در حالت اشغال نظامی است،دیگری مبارزه علیه استعمار است و سومی علیه رژیم آپارتاید است .مردم غزه و مردم کرانه باختری شصت و پنج سال است که تحت اشغال نظامی هستند و به عنوان ملت تحت اشغال نظامی حق مبارزه مسلحانه دارند که این حق مبارزه مسلحانه در قطعنانه های متعدد مجمع عمومی سازمان ملل تصریح شده است و کاملا حقوقی است.بنابراین کمک به مبارزات مردم فلسطین بر اساس قطعنامه های سازمان ملل مر مجازی است و اولین باری نیست که این مطلب عنوان می شود .کسی جرات نکرده است که این قطعنامه ها را اعمال کند و اراده سیاسی وجود نداشته است.البته همین مختصر موشک ها که مختصر بازدارندکی داشته است در فالب همین تسلیح و تجهیز است که می توان گسترده تر شود و کشورهای دیگر مجاز به این تسلیح هستند .
ارسال نظر