پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- وحيد حاجي‌پور- جوان، حضور وزير نفت در برنامه تلويزيوني پايش و سخنان حاشيه‌دار وي در اين برنامه گرچه به مذاق بسياري از هم‌پيمانان وي و گروه خاصي خوشايند بود اما دربرگيرنده نكات فراواني است كه از شيخ‌الوزراي جمهوري اسلامي ايران بعيد بود آن هم در دولتي كه بيش از ساير دولت‌ها، روي«واژه»‌ها و ادبيات رسمي تأكيد ويژه‌اي دارد، البته اين تنها بخشي از ماجراست چراكه استدلال‌هاي وزير نفت براي پاسخ به اين پرسش‌ها كمي از دايره انتقاد‌پذيري مسئولان دولتي خارج بود.

1 ـ مردم كه «مرض» ندارند پيامك مي‌دهند؛ اين عبارت را بايد خارق‌العاده‌ترين ادبيات ممكن دانست كه از سوي يك وزير در رسانه ملي بيان مي‌شد. وزير نفت حين پيامك‌هايي كه درباره موضوع استخدام‌ها به اين برنامه ارسال مي‌شد، براي روشن كردن موضع خود و پاسخ به درخواست‌ها چنين گفت: «‌متأسفانه شرايط اشتغال در وضعيت بدي قرار دارد وگرنه مردم مرض ندارند كه پيامك مي‌زنند و سؤال مي‌كنند.»

كساني كه به اين برنامه پيامك زدند و درباره استخدام‌هاي شركت ملي نفت و تعلل اين شركت در روشن كردن وضعيتشان سؤال كردند غم دارند؛ غمي از جنس نان اما وزير نفت به جاي استفاده از عبارت‌هايي دلجويانه‌تر به شيوه‌اي تهاجمي با بيان اين مشكلاتي كه از دولت قبل به جا مانده است به همه تاخت و در نهايت گفت كه خودمان بيش از 50 هزار نيروي مازاد داريم و نبايد انتظار داشته باشيد كه استخدام شويد. گرچه حق با زنگنه است اما استفاده از اين ادبيات و به ويژه واژه «مرض» نه درشأن وزير نفت است و نه در شأن مردم كه صاحبان اصلي اين نظام هستند.

2- يكي از خبرنگاران در شبكه مجازي از وزير نفت پرسيد مي‌دانيد كه صادرات نفت در دو ماه گذشته كاهش يافته است كه زنگنه اين چنين پاسخ داد: «كاهش يافته است كه كاهش يافته است؛ شما خوشحاليد؟ من چه كاري بايد انجام مي‌دادم كه ندادم؟»

اين پاسخ وزير نفت نيز با ادبياتي تهاجمي و عصبي همراه بود و به شكلي پاسخ داده شد كه تعجب بسياري از بينندگان را موجب شد. وزير كم‌خنده و سرسخت نفت كه البته جزو خصوصيات اخلاقي بارز وي است به هيچ عنوان در قامت يك وزير پاسخگو حاضر نشد و در پاسخ به اين پرسش چنان جبهه‌اي گرفت كه تا كنون هيچ يك از وزراي سابق و فعلي نفت به اين شكل عمل نكرد‌ه‌اند به ويژه در دولتي كه معتقد است در نقدپذيري، پاسخ به مطالبات عمومي و مردمي با صبر و تأمل و البته «لبخند» برخورد مي‌كند.

3- يكي ديگر از پرسش‌ها نيز جنبه انتقادي داشت اما رسانه آن مشخص نبود كه زنگنه چنين گفت: «از نوع سؤال مشخص است كه از همين رسانه‌هاي مشرق و تسنيم است!» اين نيز يكي ديگر از شاهكارهاي زنگنه در پايش بود كه بدون آنكه به پرسش، پاسخ شفافي دهد به اين شكل در مواجهه با سؤال برخورد مي‌كند. آقاي وزير اين ديگر چه نوع برخوردي است؟ مگر نه آن كه شما بايد به پرسش‌ها پاسخ داده و در راستاي تنوير افكار عمومي در رسانه ملي حضور پيدا كنيد؟ به فرض، اين پرسش از منتقدترين رسانه عليه شما مطرح شده است، شما نبايد به آن پاسخ دهيد و در صورت بروز ابهامي در موضوعي خاص، درصدد زدودن آن برآييد؟ مرز‌بندي با رسانه‌ها و تبديل رسانه‌ها به رسانه‌هاي «خودي» و «غيرخودي» در خط فكري برخي دولتمردان يازدهم به خوبي ديده مي‌شود كه اين گونه جهت‌گيري‌هاي سياسي و غير‌منطقي در برنامه‌اي زنده، بيش از ان كه صراحت لهجه وزير را نشان دهد روايت روشني است از پاسخگو نبودن آقاي زنگنه به دغدغه‌هاي مردم كه قطعاً طيف سياسي غير هم فكر با دولت نيز جزو آنان هستند. از شما به عنوان «ظريف دوم» دولت ياد مي‌شود اما چطور است كه وزير امور خارجه به همين گروه خبرنگاران منتقد دولت كه شما مدنظرتان است با شكيبايي و آرامش پاسخ مي‌دهد ولي شما در مواجهه با سؤال و نه نقدي، اينگونه به پرسش شونده برچسب مي‌زنيد؟

4 ـ خبرنگاري ديگر پرسيد شما روزانه يك مدير را بركنار كرديد و زنگنه پاسخ داد: «اگر بركنار شده‌اند بايد بركنار مي‌شدند، عده‌اي خارج از نفت به نفت آمدند و عده‌اي ديگر صلاحيت حضور در نفت را نداشتند». اين هم يكي از نكته‌هاي عجيب سخنان وزير نفت بود چراكه ايشان در سال 1376 پس از ورود به وزارت نفت، بسياري از مديران وزارت نيرو را به نفت آوردند كه از قضا نه نفتي بودند و نه تخصصي در نفت داشتند و سياسي‌كاري در وزارت نفت را رواج دادند. قطعاً آن روزها يادتان است و مي‌دانيد هر وزيري كه به نفت مي‌آيد هم‌قطاران خود را به اين وزارتخانه دعوت مي‌كند كه در تمامي دولت‌ها ديده مي‌شود. ما نيز بر اين اعتقاديم در دوره اول وزارت نفت در دولت دهم، اينگونه مديران دسته‌دسته به نفت آمدند و مديراني بي‌كفايت بر مسند مديريت نشستند كه اين روزها بركنار شدند اما همه اين مديران بي‌صلاحيت نبودند. بسيار زشت و زننده است كه وزير نفت «افتاده را پاي مي‌زند» و مديران بركنار شده را تحقير مي‌كند كه برخي از آنها داراي چنان تخصص و كارايي بودند كه فقط و فقط به دليل نظرات كارشناسانه و مخالف نظرات شما از كار بركنار شده‌اند و مديري در رأس كار آمده است كه در شكست يكي از پروژه‌هاي مهم افزايش توليد گاز، نقش اصلي را ايفا كرده است يا مدير ديگري كه در دوران مديريت سابق خود يكي از مديران ضعيف بوده است اما اينك مدير ارشد نفت ناميده مي‌شود.

از وزير نفت كه لقب «شيخ الوزرا» را به دوش مي‌كشد انتظار مي‌رود در اظهارات، پاسخ به نقد‌ها و همچنين نوع ادبيات كمي تجديدنظر كند و در مقابل هر پرسشي از هر رسانه‌اي، با تأمل بيشتري پاسخ دهد حتي اگر اين پرسش‌ها بالذاته دروغ بوده است همان رويه‌اي كه برخي وزراي دولت نهم و دهم در مواجهه با سؤالات خبرنگاران منتقد در پيش مي‌گرفتند آن هم با كمترين تجربه وزارت!