تبعیض از زمین تا آسمان

واکنش‌ها به سقوط هواپیما / واکنش‌ها به سوختن اتوبوس‌ها

دروغ چرا! من تجربه هواپیماسواری‌ام بسیار کم است. شاید به تعداد انگشتان دو دست هم نشود. هم تا بخواهید اتوبوس سوار شده‌ام. چه از نوع بنزهای قدیمی و چه از این ماشین‌های جدید ِ ولو بی۹ یا اسکانیای عقاب.

هربار که خبر سوختن یا تصادف اتوبوس می‌شنوم دل هری پایین می‌ریزد و خودم را جای مسافران آنها تصور می‌کنم. اما وقتی هواپیما فرو می‌افتد کمتر احساس می‌کنم ممکن است من جای آنها باشم. در سال گذشته چندین بار اتوبوس‌های اسکانیا  در آتش سوختند و مسافرانش هم کشته شدند، اما کسی آنها نه تیتر یک کرد و نه سران سه قوه پیام دادند و نه از تردد اتوبوس‌های پرخطر ممانعت به عمل آمد. حتی در یک هفته سه اتوبوس آتش گرفتند اما اتفاقی ملی رخ نداد.

غرضم این است که این تبعیض در نحوه اطلاع‌رسانی و واکنش نسبت به وقایع همیشه برای من مساله بوده است. انگاری که جان مسافران اتوبوس‌ها و کسانی که مسیر جاده‌ای را برای مسافرت انتخاب می‌کنند ارزش کمتری برای رسانه‌ها و مدیران مملکتی دارد. کسی فکر نمی‌کند این میلیون‌ها پرایدسوار و اتوبوس‌سواری که در کشور تردد می‌کنند هم آدم‌ند!

 رسانه‌ها مقصرترند.