پروژه جدید گوگل تهدیدی برای شبکه ملی!
مسئلهی تکنولوژی و پیشرفت های آن علیرغم اینکه می تواند یک فرصت باشد، در مواردی تبدیل به تهدید میشود. مواردی که با کمی تامل و برنامه ریزی می توانند به فرصت های ارزشمندی تبدیل شوند.
به گزارش پارس به نقل از فرهنگ نیوز، توسعه و پیشرفت ارتباط در فضای مجازی نیز یکی از همین موارد است که علیرغم اینکه می تواند یک فرصت جدی باشد، در موارد زیادی مشکل به بارآورده است.
به همین منظور مصاحبه ای پیرامون فضای مجازی و راهکارهای سالم سازی آن با مهندس سیدعباس مرادی-دانشجوی دوره ی دکتری هوش مصنوعی دانشگاه تهران و از فعالان و صاحب نظران فضای مجازی-ترتیب داده شده است که متن آن پیش روست.
آقای مهندس؛ چندی است که کمپانی گوگل اقدامی در راستای حذف تبلیغات هرزه نگاری کرده است که نقل محافل خبری شده است. عده ای این اقدام را خلاف مسئلهی آزادی بیان دانسته اند. عده ای هم حمایت کرده اند. به نظر شما این اقدام گوگل میتواند به سالم سازی فضای مجازی کمک کند یا خیر؟
من با اصل پرداختن به این موضوع موافق نیستم. فرضاً در انتها هم دلیل این کار گوگل را متوجه بشویم. اما آیا این مسئله از گوگل است که برای ما سوال ایجاد کرده یا بخش های دیگر است؟ از نظر من این کاری که در حال حاضر گوگل انجام داده است؛ با هر منطقی هم که باشد به ضرر ما نیست، به نفع ماست.
اما چیزی که در این برهه از زمان حائز اهمیت است این است که کمپانی گوگل در حال برنامه ریزی برای ارسال ۱۸۰ عدد ماهواره به فضای اطراف زمین است تا بتواند اینترنت بدون محدودیت را به مخاطبان هرکجای دنیا که او مدنظر دارد ارائه کند. و این درحالی است که هم اکنون در کشــور در گیری هایی برسر «شبکه ی ملی اطلاعات» داریم! شما فرض کنید که ما شبکه ی ملی اطلاعات را هم ایجاد کردیم. وقتی شرکت گوگل ۱۸۰ ماهواره ی خود را به فضا فرستاد و اینترنت بدون محدودیت ارائه کرد؛ آنگاه شبکه ی ملی اطلاعات چه دردی را دوا می کند؟!
فیس بوک یک شرکت ساخت پهپاد خریداری کرده است تا بتواند اینترنت را با استفاده از پهپاد در اختیار مردمی که به اینترنت دسترسی ندارند قراردهد
فضای رقابت در حوزه ارتباطات و ارائه خدمات در سطح جهان چگونه است؟
در حال حاضر قراراست که فیس بوک خود را از یک شبکه ی اجتماعی و گوگل خود را از یک موتور جست و جو و خدمت دهنده به ارائه دهندگان اینترنت پرسرعت ارتقاء دهند. فیس بوک یک شرکت ساخت پهپاد خریداری کرده است تا بتواند اینترنت را با استفاده از پهپاد در اختیار مردمی که به اینترنت دسترسی ندارند قراردهد. ارائه اینترنت با پهپاد یک رویا نیست، دارپا (Defense Advanced Research Projects Agency) یعنی آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته ی دفاع با استفاده از جنگنده ها و پهپادهایش توانسته است اینترنت پرسرعت را در اختیار سربازان آمریکایی که به اینترنت کابلی دسترسی ندارند، قراردهد! گوگل نیز بلند پروازانهتر عمل کرده و شرکت ساخت ماهــواره خریده است. البته الان گوگل در برخی از شهرهای آمریکا اینترنت با سرعت یک گیگ ارائه میدهد و تصمیمش برای بسط این سرویس کاملا جدی است.
از سال گذشته تا کنون ما تلویزیونهایی را داشتیم که اینها دریافت کننده سرخود بودند. یعنی شما دیگر احتیاج به خریدن دریافت کننده ندارید و تلویزیون شما خودش ریسیویرFull HD دارد. فعلا این تلویزیون ها احتیاج به دیش و LNB دارند. اما خیلی طول نمی کشد که این تلویزیون ها از وجود دیش هم بی نیاز بشوند و بتوانند به راحتی با ماهواره ها در ارتباط قرار بگیرند.
و از آن نگران کنندهتر اینکه ما با مفهومی به نام (Digital Video Broadcasting - Satellite services to Handhelds) DVB-SH یعنی امکان برقراری ارتباط با ماهواره از طریق دستگاههای همراه و از طریق آن وصل شدن به شبکهی اینترنت مواجه هستیم .حالا شما ببینید سیاست فیلترینگی که گوگل در حال حاضر در پیش گرفته است حائز اهمیت است یا این مسئله؟
یعنی درست در وقتی که ما داریم در مورد شبکه ی ملی اطلاعات با هم جارو جنجال می کنیم و با کلمات اساسنامه ها بازی می کنیم؛ درست در نقطهی مقابل ما گوگل و فیس بوک در حال اجرای اینترنت فضایی هستند. یعنی انتقال دیتا دیگر نه از طریق کابل های زمینی و دریایی بلکه از طریق ماهواره ها صورت خواهدگرفت. یعنی آنها در تلاش اند که دنیا را قبضه کنند! اگر چنین شود؛ آیا اصلا مقوله ای به نام فیلترینگ دیگر معنا پیدا می کند؟!
شبکه ی ملی اطلاعات حتی اگر ایجاد هم بشود، بازهم در خطر است و به تنهایی نمیتواند آنچه که ما میخواهیم را برآورده سازد. البته این به معنای آن نیست که شبکه ی ملی اطلاعات نباید باشد و خوب نیست! شبکه ی ملی اطلاعات در بسیاری از کشورها پروژه ی موفقی بوده است. هم اکنون بسیاری از کشورهای اروپایی به خاطر ماجرای شنودها و عدم وجود امنیت اطلاعاتی در شبکه ی اینترنت، برای شبکههای بومی خود که در ادبیات ما همان شبکه ملی اطلاعات است، برنامه ریزی کردهاند. برخی کشورهای آسیایی نیز شبکه ی ملی دارند. ولی ما هنوز برای شبکه ملی اطلاعات کاری نکردهایم.
بُعد فرهنگی فضای مجازی است که نگران کننده است و اگر این ماجرای اینترنت فضایی گوگل تحقق پیدا کند نگرانی بیشتر هم می شود
چرا پروژه شبکه ملی اطلاعات به طور جامع اجرایی؟ دلیل چیست؟
چون طرح شبکهی ملی اطلاعات بین وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی و مجلس شورای اسلامی در حال دست به دست شدن است! دیماه سال گذشته رییس مرکز ملی فضای مجازی گفت که تا دوماه آینده قرار است که وزارت ارتباطات طرح کلی شبکهی ملی اطلاعات را بدهد. خوب چه شد؟ الان این دوماه شش ماه شده و پای وزیر مخابرات را به مجلس باز کرده است.
پس ما باید شبکهی ملی اطلاعات حفاظت شده داشته باشیم و باید در ایجادش تسریع بشود. فردا دیر است! باید دانست آن چیزی که ما باید برایش دغدغه داشته باشیم، بُعد فرهنگی فضای مجازی است. این است که نگران کننده است و اگر این ماجرای اینترنت فضایی گوگل تحقق پیدا کند نگرانی بیشتر هم می شود. باید برای فضای مجازیمان شان فرهنگی قائل باشیم.
فضای مجازی ما وقتی فضای مجازی به درد بخوری است که انقلاب اسلامی را در مسیر تمدن سازی یاری کند.
دستیابی به این اهداف چه الزاماتی دارد و چگونه تحقق مییابد؟
برای این کار اول باید فضای مجازی فرهنگی را تعریف بکنیم و بعد، فضای مجازی را فرهنگی بکنیم.
برای تعریف فضای مجازی فرهنگی می توانیم به تعریف جامعهی فرهنگی مراجعه کنیم. چون فضای مجازی هم همان جامعه است منتها به صورت دیجیتالی. مقام معظم رهبری جامعه ی فرهنگی را جامعه ای تعریف می کنند که در آن آرزوهای فرهنگی وجود دارد. بعد از آن جامعهی فرهنگی را اینگونه تعریف میفرمایند « یعنی تولید کنندهی فرهنگ، منفجر کنندهی سرچشمه ی فرهنگ در دل ها و روح ها و استعدادها». پس فضای مجازی فرهنگی فضایی است که استعدادهای فرهنگی را وادار به کار کند و وقتی فضای مجازی، فرهنگی بشود خودبه خود محتوایی که در این فضا تولید می شود فرهنگی خواهد بود!
یعنی باید فضای مجازی طوری باشد که استعدادها اعم از نویسندگان و شعرا و ... درآن شناسایی و پرورش داده شود. فضای مجازی فرهنگی یک پایگاه برای پرورش استعدادهای سالم و مستعد در زمینه ی فرهنگ است و این همان چیزی است که رهبری در زمینهی فرهنگ مطالبه کردهاند. چنین فضایی می تواند آرزوها و آمال فرهنگی را در افراد جامعه احیا و مدیریت کند.
چرا ما به آموزش از طریق فضای مجازی فکر نمی کنیم؟ این فضا می تواند بستر خوبی برای آموزش به اقشار مختلف در سطوح مختلف باشد. استعدادها را شناسایی کند و به آن ها آموزش های لازم را بدهد. مثلا چرا ما برای استعدادیابی در زمینه های فرهنگی و هنری در کشور، شبکههای اجتماعی در فضای مجازی ایجاد نمی کنیم تا این استعدادها شناسایی شوند و در امور فرهنگی هنری در خود فضای مجازی به کار گرفته شوند؟ این امکان تنها از طریق اینترنت امکان پذیر است و رسانه های کلاسیک ظرفیت انجام این کار را ندارند. چون ارتباطشان تعاملی نیست.
آیا ما در بیرجند، بجنورد، بروجرد، بوشهر، چابهار، آستارا و... استعداد نداریم؟ داریم. اما امکانات اجازهی شناسایی و پرورش اینها را نمی دهد. استفاده از فضای مجازی باعث می شود بین یک فرد مستعد در تهران با یک فرد مستعد دیگر در اقصی نقاط کشور عدالت برقرار شود و همه به یک اندازه از آموزش بهرهمند شوند؛ با یک کیفیت.
این یک مثال به علاوه هزاران مورد دیگر پیشنهادهایی هستند که میتواند کمک کند به کشف و پرورش استعدادهای فرهنگی در کشور و سالمسازی محیط و محتوای فضای مجازی توسط همین استعدادها صورت خواهدگرفت.
ارسال نظر