عوامل پیشروی تروریستها در عراق
آن ها از آموزشهای جنگ شهری در ترکیه، اردن، یمن و عربستان سعودی بهره بردهاند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن صابر- رصد، گروهک موسوم به داعش، شاخهای از القاعده، که توفیق چندانی از حضور خود در سوریه نیافت، در کمترین زمان ممکن به بخشهایی از عراق مسلط و برخی از استحکامات این کشور دچار آسیب شد. به اعتقاد برخی از ناظران سیاسی، مجموعهای از عوامل و دلایل سیاسی، اجتماعی و امنیتی موجب شد ائتلاف تروریستها برای پیشروی در مناطق شمالغرب و میانی عراق، اشغال مناطق جدید و ایجاد فشار بر بغداد با موفقیت همراه شود که مهمترین آن ها عبارتند از:
۱- وجود ساختار ناهماهنگ بعد از انتخابات
بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی که ائتلاف نوری مالکی پیروز انتخابات شد، ساختار قدرت موجود در عراق با شرایط جدید این کشور ناهماهنگ شد. باوجود تلاش دولت برای اعمال دموکراسی توافقی و استفاده از تمام گروهها در اداره کشور، شکاف و اختلاف در دولت که به سبب رقابت سه بخش شیعی، سنی و کردی حاصل میشود، سبب شد سهمخواهی از قدرت فراتر از سهم قانونی باشد. این امر به نوبه خود دامنه اختلاف را بیشتر و درنتیجه زمینه را برای بهرهبرداری تروریستها فراهم کرد.
۲- توسعه سازمانی تروریستها
گفته میشود به هنگام شروع حمله تروریستها به عراق، تعداد آن ها حدود پنج هزار نفر بودند. اما به سرعت ظرفیت خود را به ۱۵ هزار نفر افزایش دادند. این توسعه سریع سازمانی ناشی از استفاده از ظرفیتهای بومی بود. چرا که تصرف زندانها و آزادی زندانیان و پیوستن تعدادی از نیروهای خائن محلی و مخالفان مالکی به آن ها، امکان توسعه گسترده و توان عملیاتی کافی را برای مخالفان مهیا ساخت.
۳- وجود زمینههای تاریخی به نفع معارضان
عمده تهاجم تروریستها در مناطقی از عراق صورت گرفته که خاستگاه ارتش و نیروهای امنیتی بعثی و سران حاکمیت گذشته میباشد. چرا که بیشترین همراهی با داعش در این مناطق بوده است. به لحاظ قومیتی نیز نوعی هماهنگی و پیوند بین ائتلاف معارضان و این مناطق وجود دارد. ساکنان این مناطق تجربه قدرت و حاکمیت در کشور عراق را در سالهای متوالی در ذهن خود انباشته کردهاند و در حالی که در اقلیت بودهاند، بر اکثریت تسلط داشته و از قدرت بیشتر بهرهمند بودهاند. لذا نوعی زمینه اجتماعی به نفع ائتلاف تروریستی که در پوشش مذهب، اکثریت بعثی و کارگزاران و مسئولان رژیم صدام را سازمان داده، به وجود آمد که این زمینهها به نفع معارضان تمام شد.
۴- خیانت بخشهایی از نیروهای ارتشی و امنیتی
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا، تعدادی از فرماندهان ارتش این کشور به آمریکا وابسته شدند. لذا مقامات آمریکایی اجازه تغییرات بنیادین در ارتش را به نوری مالکی ندادند. بنابراین بخشی از فرماندهان صدام در مناصبات نظامی عراق همچنان حضور داشتند. بر همین اساس، عدم وفاداری بخشی از نیروی ارتش و نیروهای انتظامی و امنیتی به دولت قانونی عراق و ضعف انگیزه و حتی خیانت که تا پیش از این هم در مواردی روشن بود در موفقیت تروریستها تأثیر به سزایی داشت. بخشی هم ناشی از شیوه استقرار وجود خلاء در خط و حدهای تعیین شده برای استقرار نیروها و ناهماهنگی بین آنان بود. سقوط موصل در عین وجود دو لشکر عملیاتی و نیروی عظیم پلیس فدرال و عدم مقاومت جدی در مقابل تروریست حاکی از وجود چنین اشکالات اساسی در ساختار نظامی و امنیتی عراق است.
۵- تجربه عملیاتی و نظامی معارضان
معارضان مسلح تجربه نظامی و عملیاتی در سوریه را دارند. آن ها ترکیبی از نیروهای مسلح رژیم بعث و تروریستهای حرفهای هستند که تجربه حضور بعثیها در جنگ هشت ساله با جمهوری اسلامی ایران و اشغال عراق توسط آمریکا و متحدان او و هم تجربه جنگ در افغانستان را دارند. آن ها همچنین از آموزشهای جنگ شهری در ترکیه، اردن، یمن و عربستان سعودی بهره بردهاند. این ویژگیها به آنان سرعت عمل و چابکی داده که میتوانند مقاومتها را درهم شکسته و با ترکیبی از شیوه جنگهای کلاسیک و نامنظم حریف خود را مستأصل کنند.
۶- حمایت برخی از کشورهای منطقه از معارضان
سرعت گسترش تروریستها و سقوط سریع شهرها و روستاها در استانهای صلاحالدین و نینوا با تکیه بر دلارهای نفتی، سلاحهای مدرن و مجهز و همراهی برخی از رسانههای وابسته با آنان بود که جملگی آن ها را کشورهای حامی ائتلاف فراهم کرده بود. در همین راستا، عربستان سعودی وقاحت سیاسی ناشی از مداخله آشکار در امور داخلی عراق را به حدی رساند که این حرکت را یک انقلاب مردمی معرفی و دولت را از مقابله با آن برحذر داشت. در ترکیه نیز مقامات حزب عدالت و توسعه نیز مواضع متناقض در حمایت از تروریستها و استقلال کردستان ابراز داشتند.
۷- خیانت برخی از مسئولان محلی
پس از یورش داعش به عراق، النجیفی رئیس پارلمان عراق، بازی پیچیدهای را آغاز کرد. وی هیچ موضعگیری در خصوص حضور نیروهای تروریست نداشت. عواملی چون عدم مقاومت نیروهای مسلح و ابلاغ رسمی از سوی استانداری نینوا به مسئولان محلی برای عدم مقاومت در برابر آنچه مجاهدین خوانده بود و اتخاذ مواضع بیطرفانه از سوی اقلیم در برابر مهاجمان تروریست حاکی از وجود خیانت در صفوف دولتیها و مدافعان و نوعی پیوند با تروریستها بودکه در توفیق تروریستها نقش داشت.
حمایت ایران از مالکی نیز یکی از دلایلش است زیرا ایران دشمن خونی عراقیها است و اکثر مردم او را نوچه ایران میدانند .