«اعتدال» در كشاكش دو نگرش
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، محمدجواد اخوان در روزنامه جوان نوشت:
گفتمانها و خردهگفتمانها معمولاً در بستر اجتماعي ساخته ميشوند و تسري آنها نسبت مستقيمي با كارآمدي و راهيابي آنها به حوزه قدرت دارد. از اين منظر خردهگفتمان اعتدال نيز – اگر قائل به تعريف آن در حوزه گفتماني باشيم- از اين قاعده مستثنا نيست. اينكه آيا شعار اعتدال منتظر به روي كارآمدن دولت يازدهم شده است يا آنكه دولت يازدهم با روي كارآمدنش به دنبال ترويج اين شعار؛ امر مهمي است كه البته از حوصله اين نوشتار خارج است. با اينحال از آن رو كه دولت وجهه همت خود را ترويج اين حركت و حركت در مسير اين شعار قرار داده است، تأملي كوتاه در آن لازم است.
واژه «اعتدال» را ميتوان از منظر لغوي ميانهروي و دوري از افراط و تفريط تعريف نمود. با اينحال آنچه دشوار مينمايد فهم دقيق اصطلاحي و مصداقي از آن است. دليل اين امر نيز ابهاماتي كه در مصداقيابي اين مفهوم و نيز سلايق گوناگون انسانها است. تقريباً همه افراد عاقل دوري از افراط و تفريط را ميپسندند، اما محل منازعه، مصاديق افراط و تفريط است. افراطيترين يا تفريطيترين افرادي كه ميشناسيم و از نظر ما افراطي يا تفريطي تلقي ميگردند، آنگاه كه به آنها اين لقب داده شود، از آن تبري جسته و خود را معتدل معرفي ميكنند. احتمالاً كسان ديگري را نيز يافته كه در جايگاه افراط و تفريط قرار دهند تا با قرار دادن خود در ميانه آن خود را معتدل قلمداد كنند. با اين اوصاف طيفبندي تفكرات و قرار گرفتن در ميانه طيفها لزوماً بهمعناي اعتدال نيست. اگر ابطال نگاه نسبيگرايانه را از ديدگاه تفكر اسلامي بپذيريم، روشن است كه اعتدال حقيقتاً بايد يا وجود نداشته باشد يا مابهازايي دقيق در جهان خارج داشته باشد. به اين معنا كه اعتدال يك امر نسبي نخواهد بود كه يك شخص يا جريان سياسي خود را مسئول تعريف و مصداقيابي آن بداند، بلكه معياري مبتني بر ارزشهاي ديني است و بر پايه آن قابليت شاخصسازي و تبيين دارد.
بر اين اساس دو تعريف كلان ميتوان از اعتدال را فهم كرد. تعريف نخست، تعريفي در چارچوب ارزشهاي ديني و گفتمان انقلاب اسلامي است و افراط و تفريطي كه اعتدال از آنها پرهيز ميكند نيز بر اين بنيانها تعريف و تبيين ميشود. غيريتسازي اعتدال با مفاهيم و مصاديق افراط و تفريط روشنگر حدود و ثغور آن خواهد بود. در چارچوب انديشه ديني از مصاديق عملي افراط و تفريط به عنوان «منكر» ياد شده است، از اين رو ميتوان امر به معروف و نهي از منكر را امر به اعتدال و نهي از افراط و تفريط دانست. دشمنشناسي، استكبارستيزي و ايستادگي در مقابل زيادهخواهي سلطهگران در همين قالب معنا مييابد اين نوع جهانبيني و نگرش به مفهوم اعتدال، آن را كاملاً در چارچوبهاي ديني قابلفهم ميكند.
تبيين ديگري كه از اعتدال ميتوان ارائه كرد، نگاهي سليقهاي و البته سياسي بدان است. اين به معناي پايين آوردن يك توصيه ديني در حد تابلوي يك جريان سياسي و وسيلهاي براي تأمين مقاصد آن است. در اين نگاه، هر شخص ميتواند مطابق ميل خود غير خود يا مخالفين خود را مظهر افراط و تفريط تلقي كند و با اين حربه آن را از ميدان به در كند. اين نوع تلقي ميتواند ابزاري براي تسويهحساب سياسي، پاكسازي ساختار مديريت كشور از نيروهاي غيرهمسو باشد، حتي پيامدهاي ناگوارتر آن، معرفي كردن آرمانها و ارزشهاي انقلاب يا اقدامات متناسب با آن بهعنوان مظاهر افراط است كه نتيجه آن يكي تلقي كردن سازشكاري و تسليم شدن در مقابل زيادهخواهيهاي دشمنان بهعنوان اعتدال است. اينها همه ممكن الوقوع و نتيجه عدم تعريف اعتدال در چارچوبي بنيادين و دست يازيدن به آن بهعنوان شعاري صرفاً سياسي است.
اكنون دولت يازدهم در آزموني دشوار قرارگرفته است. از يكسو همه ميدانيم اعتدال شعاري اسلامي است و علت اصلي تأييد و حمايت نظام اسلامي نيز همين امر ميباشد. در مقابل نيز هستند كساني كه آن را در حد شعاري جناحي و گروهي تقليل داده و مطلوب آنها صرفاً بهرهبرداري سياسي از آن است. اگر دولت يازدهم از فرصت راهبردي كه در پيش رو دارد با بهرهگيري از اين شعار در جهت رفع مشكلات مردم و تحقق اهداف نظام و انقلاب استفاده كند، ميتوان اميدوار بود كه اعتدال بهمعناي حقيقي كلمه و نه شعاري آن محقق شده است اما اگر جريانات سياسياي كه به دنبال اهداف خويش هستند و بعضاً نيز به دولت يازدهم بهعنوان پل پيروزي خود مينگرند، موفق شوند اعتدال را مستمسك پيشبرد مطامع سياسي خود قرار دهند، اعتدال به ضد خود تبديل شده، فرجامي جز اصلاحاتي كه دوم خرداد سردمدار آن بود، نخواهد داشت. اينچنين است كه رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند: « اعتدال، شعار بسيار خوبي است، ما هم تأييد ميكنيم اعتدال را؛ افراط محكوم است و بد است. سفارشي كه من ميكنم اين است كه مراقب باشيد جريانهاي مؤمن را با شعار اعتدال كنار نزنند؛ بعضيها اين كارها را دارند ميكنند، من ميبينم در صحنه سياسي كشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهيز از افراط، سعي ميكنند جريان مؤمن را كه درخطرها آن جريان است كه زودتر از همه سينه سپر ميكند، آن جريان است كه دولتها را در مشكلات واقعي بهمعناي حقيقي كلمه حمايت ميكند، كنار بزنند؛ مراقب باشيد. اسلام، مظهر اعتدال است. اين اَشِدّاءُعَلَي الكفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم اعتدال است؛ قتِلواالَّذينَ يلونَكم مِنَ الكفّار اعتدال است؛ امربه معروف و نهيازمنكر اعتدال است - اعتدال اينها است ديگر - معناي اعتدال اين نيست كه ما از كارهاي احساس وظيفهاي كه فرد مؤمن، جريان مؤمن، مجموعه مؤمن انجام ميدهد، جلوگيري كنيم.»
ارسال نظر