یادداشتی از دکتر علیرضا زاکانی
یک نمونه از اشتباه محاسباتی مسوولین سابق

به نظر خطر کنونی غلظت تفکر مرعوب است که دشمن را دوباره امیدوار به زیاده خواهی کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- دکتر علیرضا زاکانی(نماینده مردم تهران و دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی)- فرمایشات مقام معظم رهبری مدظله العالی با مسوولان نظام اسلامی حاوی پیام های بسیار مهم و شفافی بود که حکایت از دغدغه های معظم له در شرایط کنونی دارد، گرچه در گذشته نیز ایشان پیرامون این موضوع فرمایشاتی را بیان کرده بودند.
نکته دارای اهمیت این است که دو نگاه متفاوت در کشور بین مسوولان است.
افراد و گروه های باورمند و انقلابی با مشخصاتی همچون:
1. اعتقاد به وعده ها و سنت های الهی و تلاشگر برای بالا بردن قدرت و ساخت معنوی و مادی کشور با الگوی پیشرفت اسلامی
2. دارای خودباوری متکی بر ایمان و اعتقاد به توانمندی داخلی به همراه بهره گیری از همه فرصت های منطقه ای و بین المللی برای ساختن ایرانی اسلامی، آباد و پیشرفته
3. اهتمام به حفظ استقلال و عزت کشور
4. اعتقاد به تزلزل و سستی نظام سلطه به رهبری آمریکا و بدبین نسبت به تعهدات و وعده های او
5. معتقد به پیگیری اهداف بلند اسلامی و انقلابی در سراسر جهان با پشتیبانی از مستضعفین و مسلمین
6. مقاوم و حاضر در همه صحنه های انقلاب و مفتخر و بهره مندی از تجربه 35 سال مقاومت و پیروزی در برابر استکبار
7. و ...
عناصر تجدیدنظر طلب با نقطه نظراتی مثل:
1. توجه به ابزارهای صرف مادی و بی دقت به سنت ها و حمایت های الهی در حمایت از جبهه حق و معتقد به ساخت کشور با الگوی توسعه غربی
2. مرعوب نسبت به دشمن و یا حداقل نا امید از مبارزه با آمریکا و معتقد به نیازمندی دریافت کمک از او برای رشد و پیشرفت کشور
3. اعتقاد به همراهی با نظام ظالمانه موجود جهانی و ایفای نقش در آن برای ادامه حیات و یا داشتن حداقل اعتبار بین المللی در چارچوب نظام سلطه
4. خوشبین به وعده های نظام سلطه و امیدوار به انجام تعهدات او علی رغم همه جنایت ها و بهانه جویی ها و زیاده خواهی های آمریکا و همراهانش نسبت به ملت رشید ایران و همچنین عدم باور داشتن به شکست پذیری آمریکا و ضعف آن
5. عدول از اهداف بلند انقلاب اسلامی و پرهیز از حمایت مستضعفین و مسلمین جهان
6. منفعل نسبت به شرایط جهانی و منطقه ای و بی دقت نسبت به سرمایه های کلان ایران اسلامی و توفیقات مکرر جبهه حق در مصاف با استبداد ستم شاهی و استکبار جهانی
7.و...
بعنوان نمونه از تلقی گروه دوم، به دو فراز از کتاب مبانی نظری و مستندات برنامه چهارم توسعه که توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در تابستان سال 1383 در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی منتشر شد جلب می نمایم، گرچه نکات بسیار بدتری نیز دارد که در صورت بقای عمر به آن خواهم پرداخت.
1. امروزه بر همه مسوولان جمهوری اسلامی ایران ثابت شده که کشورمان در تقابل با قدرت آمریکا و اسراییل، با حالت انزوا و صرفاً متکی بر خود، قادر نخواهد بود مسایلی از قبیل فقر، بیکاری، عدم توسعه، عدم تولید، عدم صادرات و ... را حل نماید. صفحه 342جلد اول کتاب مبانی نظری..
2.برای موفقیت یک برنامه توسعه ای، بایستی در سطح بین المللی چهره ای همگرا، همکار و ایتلافی از خود نشان داد. هرگونه تعبیر نوازندگی خارج از ارکستر بین المللی، به خارج کردن جمهوری اسلامی ایران از فهرست کشورهای مطمئن برای سرمایه گذاری، و به اطلاق کشوری با درجه ریسک بالا، و به کشوری که صدور تکنولوژی به آن خطرناک است و از این قبیل تبدیل می شود، که وقوع چنین حالتی سم مهلک برای هر برنامه توسعه در نسخه قدرت ملی می باشد. صفحه 343 همان کتاب.
به نظر خطر کنونی غلظت تفکر مرعوب است که دشمن را دوباره امیدوار به زیاده خواهی کرده است.
از سال 83 یعنی زمانی که همان مطالب مطرح شده تا الان 10 سال میگذره که اتفاقا اکثر این مدت دست دولتی بود که شعار میداد می میتوانیم و شما هم به شدت از او حمایت کردید. توانست؟ اگر نه چگونه اینقدر صریح میگویید اشتباه محاسباتی؟ شاید اشتباه نبوده؟
حمید عزیز اجازه بده نوشته شما را تکمیل کنیم. اولا اراده تمام دولتهای بعد انقلاب باور داریم خدمت بوده و آنچه که گذشت این است که ده سال پیش مسئولین وقت مابدون در نظر گرفتن گرفتاریهای 1+5 از جمله مشکلات اقتصادی و معضلات جنگها یشان در خاور میانه تعهداتی را پذیرفتند که در مقابل طرفهای ما هم تعهدات خودشان را انجام دهند. طوری که پیش آمد ما تعهدمان را انجام دادیم ولی انها هیچ یک را انجام ندادند. این یک ضرر بما وهم تحقیر بود که مارا اینقدر کم اهمیت انگاشتند. این یک اشتباه محاسباتی در سیاستگذاری بود. بعدا ایران تحقیر را زائل و عزت مان را تثبیت کرد و زمینه ای ایجاد کرد تا در مذاکرات جاری از موضع آکاهی و قدرت وارد شویم. بخواست خدا این بار گروه توانای مذاکره کننده های مان پس از ان تجربه پیشین مسئله را در جهت کامل منافع و عزت ملی پیش خواهند برد.
مادامی که ما قدرت نداریم، نمیتوانیم با ادعا کردن به هدفمان برسیم. اگر مثال روز بخواهم بزنم، به جام جهانی نگاه کنید، ما در مقابل قدرت های فوتبال حرف چندانی برای گفتن نداریم، درست است که از بین 200 کشور جهان، جزء 32 تیم هستیم ولی نمی توانیم به مدارج بالا برسیم. در واقع اول باید برویم از کار روی نونهالان و نوجوانان شروع کنیم، زیرساخت ها را فراهم کنیم و کم کم وارد عرصه رقابت با بزرگان فوتبال شویم. در موضوع هسته ای هم همینطوره، ما ابتدا باید زیرساخت های اقتصادی کشور را محکم کنیم و سعی کنیم در رشته هایی خودمان را قوی کنیم که کسی روی آن حساسیت ندارد، بعد در اثر این فعالیت ها از نظر اقتصادی قوی شویم و آن وقت می توانیم در مسائلی مثل انرژی هسته ای فعالیت کنیم و کسی هم نتواند برای ما تعیین تکلیف کند.
اقا حمید : انچه که شما در20/ 4/ 93 نوشتید درست مطابق عقل است . اما بعضی ها مثل ویتنامی های فقیر وقتی مقابل بزگترین وثروتمند ترین ارتش تاریخ قرارگرفتند یا حزب اله معدودی از معدود اقلیت لبنان با سلاح های سبک که مقابل ارتش کاملا مجهز هوائی و زمینی اسرائیل فرار گرفتند و پیروز شدند ومثالهای تاریخی دیگر ، ظاهرا به این عقلانیت عمل نکردند . درحقیقت میدانیدکه استکبار به هیچوجه خشنود نیست ایران باوجود امکانات بالقوه صاحب قدرت اقتصادی شود .بنابر این با ریختن محصولات صنعتی با کیفیت ترو لوکس تر و مورد نیاز بداخل کشور و صنعت مونتاژ و ترفندهای دیگر مارا از داشتن تولیدات داخلی ودر نتیجه اقتصادقدرتمند محروم میکنند و دلیل مخالفت هایشان با موضوع هسته ای ما هم محروم کردن ما از اصل دانش تولید و تحمیل اراده استثماریشان است . در این مقام تلاش ما در مذاکرات هسته ای تثبیت اراده و استقلا ل در تصمیم گیری ملی است در مقابل محرم کنندگان مستکبر تا بعد بتوانیم با همت دست جمعی به انچه نظر شما و همه دوستان است برسیم . با یاری خدا و بعد همت همه