پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مالک شریعتی- همه می دانیم که درداخل کشور چه مشکلات اقتصادی و ... داریم که باید به آنها رسیدگی شود اما نحوه نگاه به مشکلات و راه حل آنهاست که رویکردها و سیاستگزاری ها را شکل می دهد. مقایسه سخنان اخیر آقای روحانی در افطاری با برخی اصولگرایان با سخنان گهربار امام_خمینی (ره) این تفاوت دیدگاه در یافتن دشمن اصلی را به خوبی نمایان می سازد:

امام خمینی (1359/12/29):
«اخیراً به واسطۀ حوادثی ملت ما از دشمن‌های اصلی*، چه ابرقدرت شرق و چه غرب ـ که در *رأس همۀ آنها آمریکای جهانخوار است و تمام بدبختیهای بشر از جنایات آنان است و ما در حال جنگ با آنان هستیم و تمام گرفتاری‌ها و کمبودهایی که در کشور ما به چشم می‌خورد از آنان است ـ غفلت نموده و می‌رفت تا دشمن حقیقی از یاد برود و به جای آن دشمنی‌های خانگی بنشیند که با خواست خداوند متعال این حیله هم درهم شکست، و ما نباید فراموش کنیم که تقریباً ملت قهرمان ما با خیانتکاران سراسر دنیا طرف است و لازمۀ چنین مبارزه‌ای باید بیش از اینها گرفتاری داشته باشد. در جنگ دوم بین‌الملل با آنکه ما طرف جنگ نبودیم آنچنان قحطی شد که نان و مایحتاج عمومی به سختی پیدا می‌شد؛ و اکنون که ما در جنگ چنانی هستیم باید ملت ما تحمل لوازم مبارزه با قدرت‌های بزرگ را داشته باشد.»

دکتر حسن روحانی (1393/04/12):
«این اشتباه بزرگی است که دشمن را فقط به دشمن خارجی محدود کنیم. نباید دشمنان بزرگ داخلی نظیر رکود تورمی ، فساد اداری و بیکاری را از ذهن دور نگه داریم ؛ زیرا این دشمنان زندگی مردم را تحت فشار قرار داده و منجر به گسترش آسیب های اجتماعی می شوند که هیچ جناحی را نمی شناسد.»

امام خمینی (ره) مشکلات اقتصادی مردم و کمبودها و گرفتاریها را قبول دارد و در موارد زیادی هم مسوولان را به حل مشکلات خصوصا در طبقات ضعیفتر فرمان داده است ولی در عین حال تمام گرفتاری‌ها و کمبودهای کشور را از دشمن اصلی یعنی آمریکا می داند.

رئیس جمهور هم دشمن خارجی را به رسمیت می شناسد اما فقط در مقام آنکه بخواهد او را با دشمنان بزرگ داخلی مقایسه نماید.