جورنالیست همکارصدای آمریکا
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، اسد زم در صفحه اجتماعی خود نوشت:
زنی با لهجه «رشتی» با پلیس تماس میگیرد و از ترقهبازی جوانان همسایه شکایت میکند. من گفتگو را نشنیدم، ولی گویا زن که با اسم و فامیل واقعی خودش را معرفی کرده، شدیدا ترسیده و عصبی است.
اما اکنون در فضای مجازی فایل صوتیش دست به دست میگردد و لهجه «رشتیاش» اسباب تمسخر عدهای شده است.
خانم وبلاگنویسی از آرش سیگارچی شکوه کرده، که چرا فایل صوتی را در فیسبوکش گذاشته. گفته از شما که ژورنالیست هستید بعیده! سیگارچی پاسخ داده سخت نگیر، شوخی است و جمهوری اسلامی شادی را ازیاد مردم برده... و اراجیفی از این گونه.
وبلاگنویس مزبور از رفتار (بقول خودش) یک «جورنالیست» جا خورده و با عصبانیت متنی نوشته و آرش سیگارچی را نقد کرده.
من خانم وبلاگنویس را نمیشناسم. ولی راستش از این خانم و امثال ایشون بیشتر از امثال سیگارچی عصبانی میشوم.
سیگارچی "جورنالیست" همین جنابی است که در صدای آمریکا کار میکند و در عکس پایین مشاهده میکنید. در کنار مردی که ایران را محور شرارت نامید، و مقدمات حمله نظامی به کشور را میچید.
چیزی که منو عصبانی میکنه اینه که وبلاگنویس مزبور اعتراضی و حتی حساسیتی به این «جورنالیست» برای وطن فروشیش نداره. ایشون تعجب نکرده چرا در زمانهای که کشورش در معرض تهاجم نظامی است، و مردم کشورش در شرف قتل عام توسط یک ارتش جهنمی، باید یک ایرانی در ارگان تبلیغاتی همان دولت کار کند؟
یقینا در صورت تجاوز نظامی، سهم این عوامل تبلیغاتی در قتل و کشتار و خرابی کشور کمتر از آن سرباز ساده آمریکایی نخواهد بود.
ولی چطور به نظر این خانم چنین جنایتی زشت و کثیف نیامده است؟؟؟
برعکس، حتی به نظر میرسه در نگاه این طیف اجتماعی همکاری با بیبیسی و صدای آمریکا موجب بالا رفتن کلاس، و احترام هم میشود! وگرنه چطور ممکنه شما از چنین جانوری انتظار بیشتری داشته بوده باشی و از آن رفتار پیش پا افتاده او این قدر برآشفته بشی!؟ عجب!
ارسال نظر