استراتژی کلان ایران در عراق
صدام حسین را یادتان هست؟ هشت سال جنگ را چطور؟
ایران باید چکار کند تا در درجهی اول به خاطر خود ایران و در درجهی بعدی به خاطر عراق و منطقه «صدامیانی» دیگر بر عراق حاکم نشوند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- بامداد ایرانی- صدام حسین را یادتان هست؟ هشت سال جنگ تحمیلی به جامعهی ایران و عراق را چطور؟؛ اگر دولت را به معنای عام به معنای کل نظام سیاسی حاکم بر یک کشور بدانیم میتوانیم مدعی شویم که دولتهای موفق دارای استراتژی کلان (grand strategy) هستند که با جغرافیای سیاسی کشوری که در آن حکمرانی میکنند هماهنگی دارد. اما استراتژی کلان ایران چیست؟ آیا ایران استراتژی کلان دارد؟
دربارهی استراتژی کلان ایران (آن طور که هست یا آن طور که باید باشد) میشود جداگانه صحبت کرد. اما به نظر می رسد در استراتژی کلان ایران باید یک بند مهم «همیشه» حضور داشته باشد:
«ایران نباید اجازه دهد تهدید یا جنگ دیگری از ناحیهی عراق به ایران تحمیل شود».
هر دولتی که این استراتژی را نادیده بگیرد به جامعهی ایران خیانت کرده است. این ربطی به این موضوع ندارد که در ایران حکومت شاهنشاهی داشته باشیم یا لیبرال دموکراسی یا آنچه امروز داریم. هر حکومتی که در ایران حاکم باشد «باید» این نکته را در نظر داشته باشد که ایران از نظر ژئوپولیتیک از ناحیهی مرزهایش با عراق آسیبپذیر است:
جلگهی خوزستان که مجموعا از نظرهای(۱) تاریخی-فرهنگی و جمعیتشناسیک،(۲) ذخایر نفت و گاز و صنایع مربوط به بهرهبرداری از آنها و(۳) ذخایر آب کافی و خاک مناسب برای کشاورزی یکی از کلیدیترین استانهای کشور محسوب میشود (به واقع کلیدیترین) در مجاورت با عراق قرار دارد و برخلاف سایر قسمتهای ایران که مانند دژی مستحکم بر فراز کوه (فلات ایران) یا در پناه کویر یا دریا قرار دارند ناحیهای مسطح و بدون هیچ مانع طبیعی است. پاشنهی آشیل دولتهای مدرن ایرانزمین (ایران زمین را منظومهی فرهنگی-سیاسی-اقتصادی میدانیم که به تقریب در چند هزار سال اخیر در این قسمت از کرهی خاک حیات فعال اجتماعی داشته است) خوزستان است و حکومت متخاصم در عراق میتواند آنرا با تیری زهراگین هدف قرار دهد. چنانچه صدام حسین ملعون چنین کرد.
اما این استراتژی را با تاکتیکهای زیر میتوان حاصل کرد:
تاکتیک اصلی یک: ایران باید با دولتهایی که در عراق شکل میگیرند رابطهی دوستانه داشته باشد و پیوندهای سیاسی-اقتصادی-فرهنگی خود با این کشور را تقویت کند.
تاکتیک اصلی دو: ایران باید هر آنچه در توان دارد انجام دهد تا دولتهای متخاصم با ایران در عراق شکل نگیرند.
درست است که حملهی نظامی آمریکا به عراق رژیم صدام حسین را سرنگون کرد اما متاسفانه منجر به نابودی گستردهی سرمایههای سختافزاری و نرمافزاری جامعهی عراق نیز شد. نقش ایران در شکلگیری دولت بعد-از-صدام عراق کلیدی بوده است و از این منظر حرکت ایران در عراق نه تنها به ایجاد ثبات نسبی در این کشور کمک کرده بلکه با استراتژی کلان ایران نیز هماهنگی دارد. اما نکتهی مهم که نباید آنرا فراموش کرد این است که خوب یا بد دولت فعلی عراق منتخب جامعهی عراق است و از این نظر منافع ایران در عراق با روح دموکراسی در این کشور هماهنگی داشته است. این یک فرصت تاریخی است که منافع خارجی ایران در رابطه با یک کشور با روح دموکراسی در آن کشور هماهنگی داشته باشد و از این نظر وضعیت عراق برای ایران حاوی پارادوکسهای اخلاقی کمتری است. اما داستان ایران و عراق همیشه به این سادگی نیست. همانطور که منافع ایران ایجاب میکند چیدمان سیاسی در عراق به گونهای باشد که تهدیدی علیه ایران ایجاد نکند، قدرتهای مختلف جهانی و منطقهای هم مقاصد دیگری را در ناحیهی عراق دنبال میکنند. این مقاصد لزوما همگرا نیستند و به خصوص میتوانند با استراتژی مورد نظر ایران در عراق در تضاد باشند.
تحولات اخیر عراق و به چالش کشیده شدن قدرت دولت مرکزی این کشور از سوی گروههایی نظیر داعش مستقیما به امنیت ملی ایران مربوط میشود. به خصوص اگر منجر به تضعیف دولت فعلی و جا به جایی آنی یا تدریجی قدرت و ظهور «نظام سیاسی نو-صدامی» در عراق شود. با توجه به نقش پررنگ بازیگران جهانی و متحدان منطقهای آنها در تحولات عراق اشتباه خواهد بود اگر بخواهیم ریشه و محرک تحولات عراق را فقط در داخل عراق جستجو کنیم.
نقش بازیگران منطقهای روشنتر است اما بریتانیا و آمریکا به عنوان بازیگران جهانیای که در دوران معاصر در این منطقه نقش موثری بازی کردهاند چطور؟ آنچه تا امروز شاهد آن بودهایم سیاست «ظاهرا ملایم» دولتهای غربی و به ویژه آمریکا و بریتانیا نسبت به تروریسم آشکار داعش است. در جبههی سیاسی این کشورها ظهور داعش به بیکفایتی دولت منتخب و قانونی عراق منسوب میشود و در جبههی رسانهایشان جنگ ژئوپولیتیک داعش با دولت عراق «دعوای طبیعی قومی و فرقهای، فرضا جنگ شیعه-سنی» تصویر میشود.
اما سوال اساسی این است که ایران باید چکار کند که در عین حال که منجر به بدتر شدن اوضاع برای جامعهی بینوای عراق نمیشود امنیت ملی ایران را در چارچوب استراتژی تضمین امنیت جبههی عراق-خوزستان به صورت بلندمدت تامین کند؟ ایران باید چکار کند تا در درجهی اول به خاطر خود ایران و در درجهی بعدی به خاطر عراق و منطقه «صدامیانی» دیگر بر عراق حاکم نشوند.
ارسال نظر