به گزارش پارس  به نقل از فردا؛ اظهارات اخیر نوام چامسکی روشنفکر و فیلسوف آمریکایی در خصوص نقش دولت اوباما در گسترش تروریسم بار دیگر توجه اصحاب نظر را به مساله تروریسم دولتی آمریکا معطوف کرده است، مقاله ای زیر ضمن نقل قول بخش های بحث برانگیزی از اظهارات اخیر چامسکی بار دیگر ابعاد این مساله بحث برانگیز را به استناد به اظهارات افسران ارتش آمریکا و منابع معتبر دیگر مورد بررسی قرار داده است.

چامسکی: دولت اوباما در حال گسترش تروریسم در سراسر جهان است. اوباما در حال اجرای بزرگترین عملیات تروریستی است که شاید تا به حال در طول تاریخ وجود داشته است: عملیات ترور هواپیماهای بدون سرنشین تنها بخشی از تروریسمی است که توسط آمریکا در حال وقوع است.

مردم از کشوری که تنها در حال ایجاد رعب و وحشت و ترور است متنفرند، این عجیب نیست. تنها به طریقی که ما به عملیات ترور واکنش نشان می دهیم توجه کنید. این همان طریقی است که مردم دیگر به فعالیت های تروریستی [آمریکا] عکس العمل نشان می دهند.

چامسکی درست می گوید. کارشناسان موافقند که حملات بی رویه ی هواپیماهای بدون سرنشین، جنایت جنگی هستند.

ایالات متحده نه تنها در حال کشتار مردمی است که حتی هویتشان معلوم نیست، بلکه کودکان را نیز می کشد. ایالات متحده از تاکتیک القاعده که کشتن افرادی است که در مراسم تشییع جنازه ی کشته شدگان شرکت می کنند، استفاده می کند. و کسانی را که می خواهند به آسیب دیدگان و زخمیان کمک کنند، هدف حمله قرار می دهند.

چامسکی سابقاً به طور گسترده ای تروریسم ایالات متحده را مستند کرده است. همانطور که در ویکی پدیا آمده است:

چامسکی و هرمان مشاهده کردند که ترور در حوزه ی نفوذ آمریکا در جهان سوم متمرکز شده است و ترورهای ثبت شده توسط کشورهای تحت حمایت ایالات متحده در آمریکای لاتین رخ داده است. آنها مشاهده کردند ده کشور آمریکای لاتین که جوخه ی اعدام داشتند، همگی کشورهای تحت حمایت آمریکا بودند. آنها نتیجه گرفتند که افزایش جهانی تروریسم، نتیجه ی سیاست های خارجی ایالات متحده است.

در سال ۱۹۹۱، کتابی که توسط الکساندر ل. جورج ویرایش شده بود نیز در این مورد بحث کرده بود که دیگر ابرقدرتان غربی از ترور در جهان سوم حمایت می کنند. این کتاب نتیجه گرفته بود که ایالات متحده و متحدانش حامیان اصلی تروریسم در سراسر جهانند.

در واقع، ایالات متحده در آمریکای لاتین، عراق و سوریه جوخه های مرگ ایجاد کرده است.

مدیر اژانس امنیت ملی در زمان رونالد ریگان – ژنرال ویلیام اودوم گفته است:

از انجا که ایالات متحده سابقه ی طولانی در حمایت از تروریسم و استفاده از تاکتیک های تروریستی دارد، شعارهای ضد جنگ و تروریسم باعث شده اند که آمریکا در جهان، چهره ای ریاکار و متظاهر داشته باشد.

اودومو همچنین گفته است:

ایالات متحده با هر مقیاسی که در نظر گرفته شود، ید طولایی در تروریسم دارد. در سال ۷۹-۷۸ مجلس سنا تلاش کرد قانونی را بر ضد تروریسم بین المللی تصویب کند. در تمام اشکال این قانون، وکلا اظهار کردند که ایالات متحده تخلف کرده است.

واشنگتن پست در سال ۲۰۱۰ چنین گزارش کرد:

ایالات متحده، بر حسب تحلیل های سرّی سازمان سیا که توسط وبسایت ویکیلیکس منتشر شد، سالهاست که صادر کننده ی تروریسم بوده است.

یک مقام ویژه و مهم اف بی آی در لس انجلس گفت اکثر حملات تروریستی توسط سیا و اف بی آی صورت گرفته اند.

در ارتش آمریکا برخی عمداً قصد دارند که بیشترین ترس و وحشت را ایجاد کنند.

دو کارشناس به نام های اتان مک کورد و جاش استیبر گفتند که برنامه ی آنان به عنوان « ایجاد ترس و ترور» اینست که عموم مردم از آمریکا بیش از گروه های شورشی وحشت داشته باشند.

در مصاحبه ای با اسکات هورتون، هورتون استیبر را اینگونه تحت فشار قرار داد:

یکی از سربازهای قدیمی شما در گردان مشترک گفته است افراد شما روش عملیاتی استانداردی دارند و حدس من اینست که این واکنشی به برخی حملات ای اف پی بوده است. از این پس اگر یک بمب کنار جاده منفجر شود، هر کس جان سالم به در برد، بیرون می آید و به تمام جهات و به هر کسی که در آن نزدیکی باشد شلیک می کند. آن سرباز گفته است که این یک دستور از بالاست. آیا این درست است؟ شما می توانید این را توجیه کنید؟

استیبر پاسخ داد:

بله، این دستوری است که از طرف خود کازلاریک صادر شده است و فلسفه ی این کار همان طور که فینکل در کتاب توصیف کرده است این است که ما همه تحت تهدید کاملاً دائمی بودیم و کاری که او کرده است پاسخی به این تهدید و وحشت بوده است. فلسفه این کار اینست که اگر هر زمانی یکی از بمب های کنار جاده منفجر شود و شما ندانید کار چه کسی بوده است، به ما دستور داده شده است که با به رگبار بستن هرکس که در آن نزدیکی است واکنش نشان دهیم و با این کار آنها را بترسانیم و نقش فعالی در بازداشتن مردم از ساخت این بمب ها داشته باشیم…

تروریسم اینگونه تعریف شده است:

استفاده از خشونت و تهدید و ارعاب برای ترساندن و یا به زور به کاری واداشتن، به ویژه برای رسیدن به مقاصد سیاسی.

پس مک کورد و استیبر درست می گفتند: این شامل تروریسم نیروهای آمریکایی در عراق نیز می شود.

ایالات متحده مستقیماً القاعده و تروریست های دیگر را در سوریه، لیبی، مالی، بوسنی، چچن، ایران و بسیاری کشورهای دیگر حمایت می کند و اسلحه، پول و تدارکات در اختیارشان می گذارد.

شکنجه- که ایالات متحده آزادانه در ده سال گذشته از این روش استفاده کرده است، به مثابه یکی از اشکال تروریسم تشخیص داده شده است.

در ویکی پدیا آمده است:

در سراسر جهان ۷۴% کشورهایی که از شکنجه استفاده می کردند، کشورهای تحت حمایت ایالات متحده بودند.

چند مثال خاص:

سازمان سیا تایید کرد که در دهه ۱۹۵۰ ایرانیان را استخدام کرده بود تا تظاهر به کمونیست بودن کنند و با بمب گذاری های مرحله ای کشور را علیه نخست وزیر منتخب مردم بشورانند.

نخست وزیر سابق ایتالیا، یک قاضی ایتالیایی، رئیس سابق سازمان ضد جاسوسی ایتالیا تایید کردند که ناتو با کمک پنتاگون و سیا در دهه ی پنجاه میلادی، در ایتالیا و کشورهای دیگر اروپا اقدام به بمب گذاری کرده و کمونیست ها را متهم نموده است، به این منظور که حمایت مردم را برای جنگ با کمونیسم به دست آورد.

همان طور که یکی از دست اندرکاران این برنامه سرّی اظهار داشته است: « شما باید به شهرندان، مردم، زنان، کودکان، مردم بی گناه، مردم گمنامی که کاملاً از هر بازی سیاسی دور هستند حمله کنید. دلیلش بسیار ساده است. آنها می خواهند عموم مردم در ایتالیا را مجبور کنند که علیه دولت واکنش نشان دهند و خواهان امنیت بیشتر شوند. » (ایتالیا و کشورهای دیگر اروپایی که در معرض خطر ترور بودند قبل از اینکه بمب گذاری ها رخ دهد به ناتو پیوستند)

همان طور که دولت آمریکا تایید کرده است، اسنادی که به تازگی افشا شده اند نشان می دهند که در دهه ی ۶۰ میلادی، ستاد مشترک آمریکا، برنامه‎ ی انفجار هواپیماهای آمریکایی (با استفاده از یک برنامه دقیق که شامل سوییچینگ هواپیما می شد) را ترتیب داد و همچنین مرتکب اعمال تروریستی در خاک امریکا شد و کوبایی ها را متهم به این اقدامات نمود، به این منظور که حمله به کوبا را توجیه کند.