دیروز برای مردم ایران عید ملی بود و برای دشمنانمان عزای عمومی! مردم برای تحویل گرفتن سی وششمین پرنده عاشقی از دستان مهربان خدا، صبح زود راهی خیابان ها شدند. وقتی اسرافیل در صور دمید و مردم را به سور عمومی دعوت کرد، اسرائیل به گور خزید و به خود لرزید! سور و شادمانی به وسعت یک کشور و به عظمت یک ایران!

دیروز قطره ها و جوی های کوچک به هم پیوستند و موج عظیم وحدت و همدلی از خزر به خلیج فارس و اروند رسید و ساحل والفجر ۸ را دوباره طوفانی کرد تا یاد آنها که تن به طوفان بلا داده بودند برای همیشه جاوید بماند.

دیروز همه سخنگوی نظام بودند! ۷۵میلیون سخن گو، عجیب اما واقعی است! و عجیب تر اینکه حرف همه آنها یکی بود! اصلاً مردم، به زیاد حرف زدن عادت ندارند. بیشتر اهل میدان عمل هستند. آنها سی وپنج سال است که عملاً آمریکا را تحقیر کرده اند، چگونه؟ با حضور پرشور در عرصه هایی که تابلوی آن، در یک کلمه « مرگ بر آمریکاست» .

دیروز در کوچه ها و خیابان های شهر عطری روح نواز پیچیده بود، پیرمردی در وسط جمعیت، که نه، در پیشانی جمعیت حرکت می کرد پیشانی اش مطلع انوار الهی و پیام آور فتح و ظفر و تجلی آمال انبیاء بود و خط زیبای ابرویش خط مستقیم و دربست به بهشت سعادت بود و ظرفیتی به اندازه جهان داشت!

پشتش به امام عصر (عج) بود و دست راستش روی دوش فرزندش سیدعلی. مردم او را دیدند! آنها را دیدند! همه دیدند حتی بچه هایی که تازه بدنیا آمده بودند! دیدند که او تکیه گاهش کجا بود و دستش حامی که بود!

چهره اش دلربا بود و درخت ها به احترامش در زمستان جوانه زدند و چشمانش با یک نگاه بذر امید را در دل ها رویاند و اینگونه شد که دیروز هر دلی نهالستان و باغستان امید بود.

پشت سر آنها چند قاب شقایق در دست چند پیرزن و پیرمرد باغبان بود عطرشان شهر را زنده می کرد و عکسشان عفت و عزم به زنان و مردان می داد. مردم دستان باغبان ها را می بوسیدند و از آن ها به تبرک بوی بهشت می گرفتند!

دیروز مردم آمده بودند تا باز هم به آنها که یادشان رفته بگویند که فقط از « انقلاب» می توان به « آزادی» رسید و بقیه راه ها سراب است، حباب است! اصلاً حرف بی حساب است!

دیروز هیئت شیرخوارگان علی اصغر (ع) با هیئت جوانان علی اکبر (ع) همه جا حسینیه زده بودند تا انقلاب و مردم به آنها تکیه کنند! شیرخوارگان علی اصغری نسل پنجم با کالسکه از روی تانک ها و ناوهای آمریکایی گذشتند و جدیدترین گزینه نظام را روی میز گذاشتند! و جوانان علی اکبری نسل سوم و چهارم برای ثبت نام بهشت صف بسته بودند تا نقد جانشان را به حساب معشوق واریز کنند تا به جای « یارانه» گرفتن، دل دادن « جانانه» را به رخ جهانیان بکشند و چشم حسودان را کور کنند!

دیروز دیوار بلند تحریم ها با موج انفجار مهیب « مرگ بر آمریکا» شکست و بر سر دشمن آوار شد تا بفهمند که نمی فهمند! نمی فهمند که تحریم تأثیری بر مردم ما ندارد! دیروز همه مردم از روی آمریکا رد شدند و تحریم ها را دور زدند! و دشمن مستأصل شد که مگر می تواند اسم ۷۵میلیون ایرانی را به لیست تحریم شده ها اضافه کند! ؟

دیروز بزرگترین جلسه تفسیر قرآن در ایران برگزار شد و مردم همه باهم سوره فتح و نصر را تفسیر کردند و نمره بیست را از علامه مفسر، بخاطر میزان ترین تفسیر دشت کردند!

دیروز مردم برای سلامتی نهال انقلابشان بازهم نذری دادند و در ایستگاه صلواتی، صدای صلواتشان تا عرش رفت و آسمان از لبخند خوشحالی پیامبر (ص) روشن شد و صدای دعای خیرش به گوش همه رسید. سر هر کوچه شیرینی عشق و نقل ظفر پخش می شد.

دیروز سبد عاطفه و ایمان مردم برای یکسال دیگر شارژ شد و مردم در صفی به وسعت مسیرهای راهپیمایی، آذوقه یکسالشان را از صاحب انقلاب گرفتند و فریاد زدند که ما غرق رحمت صاحب خانه ایم. آمدند تا به وندی شرمن و آن یکی کودن بگویند انقلاب را ارزان نخریده اند که ارزان بفروشند و آنقدر این حرف را عاشقانه گفتند که گوهرشاد، همسایه ولی نعمت ایران از شادی دختران آزاد و نجیب کشورش شاد شد و از همان دور، دست دعا برایشان تکان داد! دیروز ماهواره های هواشناسی از شناسایی هوای ایران عاجز بودند! اصلا هوای عاشقی که قابل سنجش نیست! هوای ایران از قلب خورشید گرمتر بود و چشم هر حسودی را ذوب می کرد!

حتی کلاغ های خبرچین دشمن هم در برابر شکوه ملت ایران لال شده بودند! آنها اگر بخواهند هم نمی توانند عظمت ملت ما را ترسیم کنند! پس به غار بدبختی خودشان خزیدند تا شب هنگام بر سر سفره شیطان در « بی بی سی» کاسه لیسی کنند و در دویچه وله لیچار بگویند. آنها لال می شوند چون می دانند که بار دیگر یک حنجره با قدرت ۷۵میلیون وات در مقیاس بیداری یک صدا نام نحس آمریکا را به زشتی صدا کردند و مرگ را برایش آرزو کردند! و اینگونه شد که آمریکا باز هم تحقیر شد به جز او، شریک هرزه اش، بریتانیای صغیر هم بار دیگر تحقیر شد و روباه پیر در چشم مردم ما از شغال هم پست تر شد!

مردم با آئین احمدی (ص) و روشنی که داشتند آمده بودند تا راه و رسم شهریاری را به دنیا بیاموزند و ثابت کنند که نژادشان رضایی (ع) است و از سرچشمه زلال محمدی (ص) و علوی (ع) که فخر آفرینش اند سیراب می شوند.

آمده بودند ثابت کنند که جواب معادله ۵+۱ هرچه باشد، از ۷۵میلیون کوچک تر است!

دیروز اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) آمده بودند تا ثابت کنند که اگر آن روز امامشان ۷۲ یار بیشتر نداشت امروز نایب امامشان ۷۵میلیون یار و فدایی فقط در عرصه ایران اسلامی دارد و کربلا دیگر تکرار نمی شود! نه کربلا تکرار می شود و نه خانه نشینی پیشوایشان!

همه فریاد زدند که ایران کوفه نیست و امان نامه کفر هرگز امضای یک ایرانی را نخواهد دید!

در ظهر روز بیست ودوم و گرماگرم جشن انقلاب، مردم قلب هایشان را در دست گرفتند و به پیشگاه صاحب و امیر انقلابشان پیشکش کردند و روبه قبله ایمان نماز عشق خواندند و هم قسم شدند که هرگز تندیس پر تبلیس ابلیس در آمریکا را با محراب ابروی جانان عوض نکنند و برعهدشان با لاله ها و باغبان لاله ها باقی بمانند و سردرپای ایمانشان بدهند.