به گزارش پارس به نقل از تسنیم، حسن روحانی، رئیس جمهور کشوردر انتهای دیدار با اهالی فرهنگ و ادب در تالار وحدت به سخنرانی پرداخت.

گزیده ای از سخنان حسن روحانی به این شرح است:

*برای من شبی به یادماندنی ست. چون مهمان اصحاب فرهنگ و هنر هستم. مهمانی شما را پاس می دارم. با اهل هنر از هنر گفتن دشوار است. معمولا دولتمردان و سیاستمداران و حتی فیلسوفان و روشنفکران چنلن با هنرمندان سخن گفته اند که گویی قصد تعیین تکلیف برای آنها دارند. آنان نگاه هنرمندان را چنان در قالب هنر محدود دیده اند که فکر می کنند هنر سفارش دادنی است.

*هنر قالب و معناست. هنر خلاقیت است. این نوع هم اندیشی برای بالابردن درک متقابل از همدیگر است. ذات هنر با مفهوم خیر و نیکی یکی است. قبل از عصر جدید هنر فراتر از آنچاه که امروز هست تفسیر می شد. هنر قبل از عصر جدید گفتگو، دیپلماسی و زندگی کردن بدون کینه بود. همه باید تلاش کنیم که هنرمندانه سخن بگوییم و با هم تعامل داشته باشیم. هنر با ارزش پیوند ذاتی دارد. هنر یعنی عروج فکر از سطح مادی به سطح متعالی. همان گونه که در عرفان اسلامی از هنر به عالم اعلا یاد شده است. هر هنرمندی می خواهد به معنا و عمق جهان بپردازد این هنرمند است که رودخانه را، بلبل ها را، شمع و پروانه را به سخن وا می دارد.

*اگر بگوییم هنر مرده را زنده می کند سخن به گزاف نگفته ایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیرارزشی بی معناست. هنرمند، ارزشی است که با کار خلاقانه به تعالی می رسد. هنرمند جهان را بازآفرینی می کند. هنرمند در مسیر هنر باید با مردم، با ذوق آنها و خواست آنها همراه شود.

*هنر بدون آزادی معنا ندارد و خلاقیت تنها در سایه حریت امکان پذیر است. امکان مسدودکننده ای نیز برای هنر وجود دارد. قبل از سانسور و دولت، خود جوامع بشری اولین چارچوب برای هنر هستند. آداب و رسوم اخلاق جامعه درک ها و فهم ها مرزبند یهایی برای هنر مشخص می کند.

*همه هنر همین است که فردوسی گفت: هنر مردمی باشد و راستی. گاهی اوج هنر ایرانی را در حافظ می بینم. هنرمند ایرانی می تواند مقتدایش حافظ باشد. حافظ سابقه تاریخی و ادبی ملت ایران است. با سینه ای مالامال از آموزه های دینی و قرآنی اما از جهل و خرافه و ریا بیزار.

*هنر شاعری یکی از قالب های باستانی این سرزمین است. شاعری هنر ملی ایرانیان است. حافظ با همه نقد و انتقاد به حکومت و جامعه در طول تاریخ کتابش همواره قدر و منزلت داشته است. گاهی کتاب حافظ آنچنان تعالی یافته که در کنار قرآن قرار گرفته است. حافظ رند و روشنفکر زمان خود بود. در عین ایمان و انتقاد هرگز از اعتقادش دست برنداشت وهرگز از انتقادش پشیمان نشد.

*هنرمند نه قرار است زینت مجالس و نه اپوزیسون باشد. نه قرار است نوک پیکان تحولات سیاسی و نه گوشه نشین باشد. هنرمند قرار نیست هر چه جامعه و دولت و روشنفکران بگوید به تصویر بکشد. هنرمند قرار نیست با کسی بجنگد و در ستیز باشد. هنرمند انسان اهل دل و فن است. هنرمند برای برخی از هنرهایی که برای ثبت و خلقشان به کمک دیگران نیاز دارد نباید دچار تردید و هراس شود.

*اگر هنرمند کار سفارشی انجام داد معنایش این نیست که ذوق و خلاقیت خود را تسلیم آن سفارش کند. او همچنان باید از ذوقش بهره بگیرد. شاهنامه به سفارش سلطان محمود سروده شد، اما درواقع این اثر گران قدر سفارش یک ملت بزرگ بود. آثار عظیم تخت جمشید و آثار اسلامی در اصفهان امروز نماد یک ملت است.

*هنر و آزادی رابطه مستقیم دارند. در غیر فضای آزاد هنر واقعی خلق نمی شود. ما در بخش هنری نمی توانیم با دستور هنر را بیافرینیم. هر نوع فضای امنیتی می تواند جوانه هنر را بخشکاند. هر گاه خشک مغری کوته نظر زمام امور را دست گرفته هنر مجال بروز نیافته. ما باید فضای مناسب را برای هنر فراهم کنیم.

*دولت برای خود رسالت ترویج فرهنگ و هنر را در نظر گرفته است و هنر فرمایشی را در دستور کار ندارد، البته در برخی موضوعات ملی مانند فرهنگ ایران و اسلام وظیفه دولت بیشتر است.