وقتی کوچولویی مث الان تو عکس که چارسالمه نمیدونی چه زندگی ای درانتظارته،کلی بالا وپائین،کلی تجربه،اما کاش تو روزایی که مثلا یه عصر پائیزه ودلت گرفته مث یه نوزده سالگی بدونی قراره بعدا یه گندم کوچولو داشته باشی،اگه بدونی دیگه پائیز کنار پنجره همه چی برات رویایی میشه،به نظرتون عالی نبود اگه از آینده خبرداشتیم؟اون موقع هرگز وهرگز غصه ی چیزای بی اهمیتو نمیخوردی.موافقین؟
#آزاده_نامداری.
پ.ن.تولد مامان گندم درچار سالگی