حسین علیزاده و مسعود کیمیایی را نمیشناسند؛ قلبم درد گرفت!
یک عکس از وحید خزایی، داوود هزینه، دنیا جهانبخت و ... را به نسل جوانمان نشان دهیم همه را میشناسند، یا کمی فراتر برویم کایلی جنر، کیم کارداشیان و ...
برنامه سلام صبح بخیر شبکه 3 سیما روز چهارشنبه 1 خرداد میزبان کیمیا علیزاده (عضو تیم ملی تکواندو) و همسرش حامد معدنچی (بازیکن سابق تیم ملی والیبال) بود. در بخشی از برنامه عکسهایی از شخصیتهای معروف کشورمان چون هادی ساعی (تکواندوکار)، بهنام محمودی (والیبالیست) را در مونیتوری بزرگ به این زوج نشان داده و نظرشان را راجع به آنها میگفتند، 2 عکس دیگر هم نشان داده شد که نشناختند حسین علیزاده (آهنگساز، نوازنده و موسیقیدان) و مسعود کیمیایی (نویسنده و کارگردان).
این نوشتار به هیچ عنوان در مواخذه یا شماتت این زوج ورزشکار نیست، که احتمالا به دلیل درگیری در مسابقات و تمرینات ورزشی (در سطح تیم ملی) فرصت آشنایی با چهرههای شاخص فرهنگی نداشتهاند، ولی به مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری کشور باید گفت که کلاهتان را بالاتر بگذارید که 2 جوان دهه شصتی و هفتادی کشور حسین علیزاده و مسعود کیمیایی را نمیشناسند!
از این اتفاق دردآورتر آن است که دوستی تعریف کرد هنگام تماشای فیلم «غلامرضا تختی» در سینما از پشت سرش شنیده بود که دختر خانمی از همراهش پرسیده: دکتر مصدق کیه؟
این زنگ خطری بزرگ برای خلایی در جامعه است که هر کدام از ما در گوشه و کنار اطرافمان شاهد چنین اتفاقاتی هستیم ولی در عوض کافی است که یک عکس از وحید خزایی، داوود هزینه، دنیا جهانبخت و ... را به نسل جوانمان نشان دهیم همه را میشناسند، یا کمی فراتر برویم کایلی جنر، کیم کارداشیان و ...
باید گفت متاسفانه این اتفاق نتیجه عملکرد نهادهای فرهنگی و هنری چون آموزش و پرورش، صدا و سیما، وزارت ارشاد، حوزه هنری و ... است که در تمام این سالها زمان، بودجه، هزینه و ... در اختیار داشتهاند ولی عاقبت چنین دستاوردی داشته است!
مگر چند حسین علیزاده یا مسعود کیمیایی در تاریخ معاصرمان وجود دارد که نگران ناشناس ماندن آنها نباشیم؟ مگر میشود شنیده نشدن آثاری چون نینوا، شورانگیز، آوای مهر، فریاد، راز نو و ... حسین علیزاده را در این مرز و بوم لرزه بر جانمان نیندازد؟ مگر میشود ناشناخته بودن فیلمهای تاثیر گذاری چون قیصر، گوزنها، دندان مار و گروهبان کیمیایی برای نسل امروز دلمان را به درد نیاورد؟
آیا دستهبندی های خودی و غیر خودی ، این جناح و آن جناحی و ... در به وجود آمدن چنین وضعیتی بی تاثیر بوده است؟ با خودمان روراست باشیم آخرین باری که مسعود کیمیایی را در تلویزیون دیدهایم چه زمان بوده است؟ کی برنامهای برای شناخت حسین علیزاده از رادیو پخش شده است؟ در کدام کتاب درسی به هنرمندانی چون علیزاده، کیمیایی و ... اشارهای شده است؟ (این 2 هنرمند را نماد این عارضه فرض کردم والا از این دست هنرمندان و چهرههای ماندگار بسیار است)
در عوض تا دلتان بخواهد شاهد هنرمندان خنثی، تکراری، معمولی و ... به بهانههای مختلف در برنامههای مختلف صدا و سیما و ... در زمانهای مختلف سال هستیم. هیچ گلایهای از حضور این هنرمندان هم نداریم اما اگر معادل 10 درصد این مهمانان را به هنرمندان تاثیر گذار و ماندگار این مرز و بوم اختصاص میدادیم قطعا با چنین اتفاقاتی مواجه نمیشدیم.
در این جهان امروز که انفجار ارتباطات و سلطه شبکههای اجتماعی بر زندگی همه ما سایه افکنده است، اگر تمهید و تغییری در حد اتفاقات کلان کشور اتخاذ نشود به سرعت هر آنچه که داریم و نداریم از یادها خواهند رفت.
مسئولین و مدیران، حتی پدر و مادران این تلنگر را جدی بگیرید والا به سرعتی فراتر از انتظارمان از یاد خواهد رفت که این کشور فرهنگ و هنری هم داشته است.
ارسال نظر