به گزارش پارس به نقل از خانواده سبز، مجید یاسر و همسرش مهشید حبیبی هر دو از بازیگران توانا به شما می روند که در آثار متفاوتی نقش آفرینی کرده اند، به همین بهانه از آنها خواستیم که در مورد چگونه آشنا شدن شان، مراسم خواستگاری، ازدواج و از همه مهمتر راز موفقیت زندگی مشترک شان برای ما بگویند با ما همراه باشید.


آشنایی من و همسرم در شبکه سه و نیم


آقا مجید می گوید: « من و همسرم مهشید حبیبی در پشت صحنه برنامه شبکه سه و نیم آشنا شدیم در آن مقطع ایشان به عنوان یکی از عوامل پشت صحنه فعالیت می کردند وقتی ایشان را دیدم حس کردم به لحاظ رفتاری به آنچه که در ذهن دارم بسیار نزدیک هستند و همان فردی هستند که همواره برای زندگی مشترک به دنبالش بودم. » یاسر می گوید: « من و همسرم با وجود اینکه سال ها از ازدواج مان می گذرد، اما نه تنها در طول این سال ها، از عشق و علاقه ما کم نشده، بلکه هر روز هم که می گذرد به نوعی به آن اضافه هم می شود، بخش زیادی از این موضوع را به درک متقابلی که بین ما وجود دارد ربط می دهم. »

نگاه به هنرمندان درست نیست


متاسفانه این شایعه بر سر زبان ها افتاده که هنرمندان به زندگی های مشترک شان پایبند نیستند و آمار طلاق در میان آنها بسیار بالا است در حالی که این نگاه و باور درست نیست، اکثر هنرمندان زندگی های مشترک بسیار خوب و بادوامی دارند یا حداقل افرادی که در اطراف من هستند مانند پژمان بازغی، مجید صالحی، شهاب حسینی، نادر سلیمانی و خیلی های دیگر، سال های سال است که در کنار همسرشان زندگی خوبی را تجربه می کنند. »

بابت خانواده همسرم خدا را شکر می کنم


تعامل با خانواده همسر، یکی از مسائلی است که در کیفیت روابط زوجین تاثیر بسزایی دارد چرا که متاسفانه برخی از افراد به دلیل اینکه روابط خوبی با خانواده همسرشان ندارند، رابطه میان خودشان هم دست خوش چالش می شود، اما خوشبختانه من از بابت خانواده همسرم حسابی شانس آوردم چرا که در طول سال هایی که با هم آشنا شدیم، رابطه بسیار خوبی با یکدیگر داریم و تعاملی که بین ما وجود دارد، کم نظیر است، چرا که در طول این مدت کوچکترین رفتاری را از جانب آنها ندیدم که ناراحت بشوم.

حکایت خواستگاری من


من و همسرم دوست داشتیم در روند آشنایی، خواستگاری و در نهایت ازدواج مان به گونه ای عمل کنیم که به سنت ها و خانواده های یکدیگر احترام بگذاریم، به همین خاطر با وجود توافقاتی که قبل از مراسم رسمی خواستگاری با یکدیگر به عمل آوردیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت کردیم، با هم به تفاهم کامل رسیده بودیم و مراسم خواستگاری ما یک جور جنبه تشریفاتی داشت، خانواده با هم صحبت کردند و در مورد مهریه و شیر بها و… صحبتی به میان نیامد.

به جای ماه عسل سر کار رفتم


قبل از برگزاری مراسم عروسی ام، برای بازی در پروژه « دربست تا بهشت» قرارداد امضا کردم و چون این پروژه به نوعی همزمان با مراسم عروسی ام بود از عوامل این فیلم خواستم تا زمان برگزاری جشن صبر کنند و من فردای برگزاری جشن صبر کنند و من فردای برگزاری مراسم سرکار حاضر می شوم و در عمل هم همین طور شد، ما به جای اینکه فردای عروسی به ماه عسل برویم، من سرکار رفتم و خوشبختانه چون همسرم هم همکارم بود، نه تنها ناراحت نشد بلکه به نوعی من را حمایت کرد، مراسم ازدواج مان به هیچ عنوان تجملاتی نبود و بسیار آبرومند برگزار شد.

برای مهریه حواس تان به جیب تان باشد


همان طور که اشاره کردم من و همسرم در مورد مسائل مختلفی از جمله مهریه با یکدیگر به توافق رسیده بودیم، به همین خاطر بر سر میزانی که هر دو روی آن اتفاق نظر داشتیم به تفاهم رسیدیم، نکته ای که در این میان وجود دارد این است که به نظرم میزان مهریه ارتباط مستقیم با استطاعت مالی دارد به همین خاطر مرد در حین خواستگاری باید دقت زیادی را روی میزان تعیین مهریه داشته باشد و این نکته را در نظر بگیرد که اگر همسرش آن را از او مطالبه کند، بتواند آن را پرداخت کند، متاسفانه به دلیل رودربایستی و تعارف هایی که در مراسم خواستگاری به وجود می آید، در این مورد معمولاً نگاه منطقی صورت نمی گیرد. در هر حال من سعی کردم اگر میزانی را به عنوان مهریه همسرم می پذیرم مقداری باشد که توان پرداخت آن را هم داشته باشم.

لذت زندگی با یک همکار


به نظرم وقتی زن و شوهر با یکدیگر همکار باشند تاثیر زیادی روی کیفیت زندگی آنها دارد چرا که باعث می شود این دو نفر، همدیگر را در مورد مسائل مختلف درک کنند و حرف های مشترک زیادی را برای گفتن داشته باشند، به خصوص در حرفه ای نظیر بازیگری که افراد تایم مشخصی را برای کار ندارند، در این شرایط اگر همسرتان همکارتان نباشد نمی تواند به خوبی شرایط شما را درک کند همکار بودن من و مهشید به هر دوی ما کمک کرد که برای ادامه زندگی دلگرم تر شویم و با حمایت از هم شرایط را برای رشد یکدیگر فراهم کنیم.