زنی که آل خلیفه را به اسرائیل نزدیک میکند + عکس
هدی عزرا نونو سفیر یهودی بحرین در واشنگتن یکی از کانالهای دیدارهای انجام شده بین مقامات منامه با صهیونیستیها است. وی کسی است که نشست خالد بن احمد آل خلیفه را با مقامات ارشد آیپک و یهودیان آمریکا ترتیب داده است.
متغیرات شتابان منطقهای در سال جاری در سایه بحران سوریه و یمن که بسیاری از کشورهای منطقهای را تحت تاثیر قرار داده، حاشیه امنیتی برای سرکوبگری های رژیم آل خلیفه در بحرین ایجاد کرده است. البته با وجود ادامه سرکوبگری های داخلی و سکوت جامعه بین الملل در این رابطه، شاخصهای داخلی اوج گیری مطالبات مسالمت آمیز مردمی و روند صحیح انقلابیون در دوری از خشونت با وجود تحریکات و فریبکاری های دولت این کشور و متغیرات خارجی ادامه پیدا کرده است.
بحرینیها یک شنبه پنجمین سالروز آغاز انقلاب مردمی خود که نخستین شعله های آن در 14 فوریه 2011 از زیر خاکستر استبداد و سرکوب زبانه کشید، را گرامی داشتند. آن ها میدان الولوة در قلب پایتخت را به عنوان نماد این اعتراضات در نظر گرفته بودند، اما نیروهای سرکوبگر آلخلیفه با حمایت نظامیان بینالمللی موسوم به سپر جزیره حتی به این میدان نیز رحم نکرده و در نیمه مارس سال 2011 آن را تخریب کردند.
روند پنج ساله انقلاب مردمی در بحرین با شهادت دهها نفر و بازداشت هزاران نفر از جمله رهبران مخالفان ملی همراه شده که تعدادی از آنها همچنان در زندانهای مخوف آل خلیفه هستند. شیخ علی سلمان دبیر کل جمعیت الوفاق بحرین و ابراهیم شریف دبیر کل سابق جمعیت وعد دو تن از مهمترین این افراد هستند.
رژیم آل خلیفه همواره در سالهای گذشته همزمان با نزدیک شدن به سالروز 14 فوریه ادعاهایی مبنی بر فضای باز سیاسی در کشور مطرح میکرد تا شاید بتواند جلوی اعتراضات مردمی را بگیرد، اما این بار این ادعا را نیز مطرح نکرده است، چرا که اعتقاد دارد تنها با زور سرنیزه باید با مطالبات به حق مردمی در خیابانهای منامه و شهرهای دیگر این کشور مقابله کند. در مقابل مردم بحرین نیز ترجیح میدهند که میدان تظاهرات را ترک نکنند، این موضوع در روزهای گذشته و تظاهرات مردمی گسترده بر ضد خاندان حاکم نمود داشته است.
مردم بحرین به خوبی در سالهای گذشته متوجه شدند که تنها با دولت و اقلیت سرکوبگر در این کشور مواجه نیست، بلکه با رژیمی تقابل می کند که از حمایتهای اشغالگران سعودی و اماراتی و نیروهای نظامی اردن برخوردار بوده و سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و همچنین مؤسسات شبه نظامی رژیم صهیونیستی نیز به شدت از آن حمایت میکنند تا مانع از رسیدن ملت به این آزادی و عدالت و ثبات دایمی و استقلال واقعی خود شوند.
معترضان بحرینی با وجود اینکه خود را در عرصه تحولات بینالمللی بیپناه میبینند، دست از مبارزه بر حق خود برنداشته و تمامی شرایط و گزینههای امنیتی حاکمیت آل خلیفه را به چالش می کشند. آنها بر حق ملت بحرین در تعیین سرنوشت خود و رسیدن به راهکارهای ریشهای برای آزادی و عدالت در کشور تأکید دارند. آنها وابستگی به خارج و تبدیل شدن به پایگاهی برای حفظ منافع نظامی و استراتژیک خارجی به ویژه آمریکاییها را برنمیتابند.
معترضان سیاستهای شکستخورده اقتصادی دولت و اصرار حاکمیت اقلیت در برخورداری افراطی از منابع قدرت و پول و ثروت را محکوم کرده و خواستار دولتی مبتنی بر حفظ اصول شهروندی و عدالت و مشارکت و مسئولیتپذیری دولت به جای سیاستهای استبدادی و ایجاد فضای امنیتی هستند.
وابستگی آل خلیفه به رژیم صهیونیستی
انقلابیون بحرین از وابستگی دولت خود به طرفهای خارجی اطلاع دارند،آن ها از سرنخ های مستحکم روابط رژیم آل خلیفه با رژیم صهیونیستی نیز خبر دارند. هدی عزرا نونو سفیر زن و یهودی بحرین در واشنگتن یکی از مهمترین کانالهای دیدارهای انجام شده بین مقامات منامه با سرکردگان رژیم صهیونیستی است. وی کسی بود که نشست خالد بن احمد آل خلیفه را با مقامات ارشد آیپک و کمیته یهودیان آمریکا که از شخصیت های صاحب نفوذ صهیونیستی در آمریکا هستند، ترتیب داده است.
بر اساس افشاگری سایت ویکی لیکس، خالد بن احمد آل خلیفه وزیر خارجه بحرین بارها آمادگی خود را جهت دیدار با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده است. او همچنین به بهانه پیشبرد فرآیند صلح خاورمیانه اعلام کرده که آماده دیدار با مقامات صهیونیستی است.
در همین راستا روزنامه هاآرتص به روابط محرمانه در سطح بلندپایه میان تل آویو و منامه طی سال های اخیر اشاره و خاطرنشان کرده که مقامات دو طرف بارها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل و کنفرانس اقتصادی داووس با یکدیگر دیدار کرده اند. در سال 2003 نیز اخباری مبنی بر افتتاح دفتر محرمانه حافظ منافع اسرائیل در بحرین در یکی از برجهای بندر مالی بحرین منتشر شده بود.
هدی عزرا نونو در کنار جورج بوش
هدی عزرا نونو در کنار حمد بن عیسی آلخلیفه
در همین رابطه سلمان بن حمد آل ثانی ولیعهد بحرین در 6 ژوئیه 2009 مقاله ای در واشنگتن پست با عنوان "اعراب باید با اسرائیلی ها سخن بگویند"، نوشت و طی آن از حکمرانان عرب خواست تا طرح سازش اعراب و اسرائیل را فعال کنند؛ وی در این مقاله ابراز امیدواری کرد تا سران جهان عرب به او اقتدا کنند.
پس از انتشار این مقاله در روزنامه مزبور، سفیر آمریکا در منامه با خالد بن احمد آل ثانی وزیر خارجه بحرین دیدار کرد و خالد آمادگی کشورش را برای ازسرگیری تماس با دولت نتانیاهو اعلام کرد. خالد گفت که بحرین آماده دیدار رو در رو با مقامات اسرائیلی در چارچوب کنفرانس بین المللی و انجام گفتگوی مستقیم با آنان به منظور به جریان انداختن رویکرد صلح با جهان عرب است. این رویکرد البته در پی انقلاب مردمی بحرین به صورت محرمانه دنبال می شود تا باعث افزایش خشم مردم از حاکمیت کنونی بحرین نگردد.
هدی عزرا نونو
فیروز میافزاید که حاضران در این نشست و کارمون در مورد اقدام مشترک برای بحرین و خاورمیانه به توافق رسیدند، این در حالی است که یکی از عناصر شورای مشورتی آکادمی مذکور ، ایهود باراک نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی است که بین سالهای 2007 تا 2013 وزارت جنگ این رژیم را نیز در اختیار داشته است.
در همین راستا ابراهیم کمال الدین رئیس سابق جمعیت مبارزه با عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی میگوید که کلمه "دشمن صهیونیستی " اخیراً از فرهنگ لغات عرب به ویژه در رسانههای آنها خارج شده است. همچنین کلمه فلسطین اشغالی نیز جایی در رسانهها ندارد و به جای آن عبارت جعلی دولت اسرائیل وارد شده است.
وی میافزاید که سفارتخانههای فلسطین در بحرین ، قطر و امارات ، همچنان به بهانه زیارت قبله اول مسلمانان ، سفرهای توریستی را برای سرزمینهای اشغالی تدارک میبینند. مناسبات بین رژیم آل خلیفه و صهیونیستها در دیدارهای مستقیم انجام شده بین شاه بحرین و سرکردگان رژیم اسرائیل مشخص و واضح است. ضیا البحرانی یکی از اعضای ائتلاف 14 فوریه میگوید که همچنان رژیم آل خلیفه ابعاد گسترده ای از ماهیت روابط خود با صهیونیستها را به علت ترس از واکنشهای مردمی مخفی نگه میدارد.
وی به این موضوع اشاره میکند که آل خلیفه در زمینه تغییر ترکیب مردم شناختی بحرین از سال 2000 تا کنون از تجربه صهیونیستها در فلسطین اشغالی استفاده کرده است، چرا که تشابه زیادی بین افکار صهیونیستی در تقابل با ملت فلسطین و دیدگاههای حاکمیت بحرین در تقابل با مردم این کشور اعم از شیعه و سنی وجود دارد. آنها در همین راستا در حالی به خارجیهای همگرا با افکار خود اقامت می دهند که به بهانههای مختلف شناسنامههای ساکنان اصلی بحرین را باطل و آنها را از سرزمینهای مادری خویش اخراج میکنند.
رژیم بحرین از آغاز انقلاب مردمی در این کشور تاکنون بیش از 35 میلیون دلار برای بهبود وجهه وحشیانه خود در جهان هزینه کرده است، این موضوع را علی عبدالامام فعال حقوقی بحرین تاکید کرده و مزدوری شرکت های دریافت کننده این پولها در مقابل زیبا نشان دادن چهره دولت بحرین با سیاهه ای طولانی از نژاد پرستی و شکنجه و تجاوز به حقوق بشر را محکوم می کند.
عوامل طولانی شدن انقلاب بحرین
گرچه عمده خیزش های مردمی در سال 2011 به براندازی حاکمیت وقت کشورهای منطقه منتهی شد، اما تاکنون در بحرین، عوامل متعددی مانع از به ثمر نشستن حرکتهای مردمی شده است که هر کدام به نحوی با وضعیت ژئوپولیتیک بحرین در ارتباط است.
درریشه یابی عوامل ناکامی انقلاب بحرین، ساختار جمعیتی، عدم مشارکت شیعیان در مراکز اساسی قدرت، تبعیض، مشکلات سیاسی ـ اقتصادی، اثرگذاری عربستان سعودی و استقرار مرکز فرماندهی ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده امریکا، از جمله عواملی هستند که زمینه بروز اعتراضات سیاسی در این کشور و ناکامی آن را از دیگر سو فراهم کرده است. سرفصلبرخی از عوامل ناکامی انقلاب مردمی بحرین در 5 سال اخیرا شامل موارد زیر است:
١. سرکوب شدید مردم توسط نیروهای نظامی آل خلیفه
٢. ورود نیروهای نظامی عربستان به بحرین و سرکوب معترضان
٣. عدم حمایت کشورهای غربی و قدرتهای منطقهای و جهانی از جنبش مردمی بحرین
٤. تزلزل سازمانها و مجامع بینالمللی به ویژه سازمان ملل متحد در حمایت از مردم بحرین
٥. تفاوتهای خاص جنبش بیداری مردم بحرین با سایر جنبشهای مردمی عرب که آن را به موردی خاص تبدیل کرده است .
در مورد حرکت مردمی بحرین باید به شرایط و ویژگیهای خاص آن توجه کرد؛ چرا که موجب تفاوت آن با سایر حرکتهای مردمی منطقه شده است و در نتیجه مسیری متفاوت برای رسیدن به هدف طی کرده است. از جمله عمدهترین ویژگیهای خاص جنبش مردمی بحرین عبارتاند از:
الف: یکدست نبودن معترضان بحرینی؛ با توجه به جامعه بحرین که متشکل از مردمی با قومیتها و مذاهب مختلف است، این جنبشها و حرکات نیز با توجه به ویژگی مردمی بودن آن، شامل همه این مردم میشود که در این صورت ایجاد شکاف و اختلاف در آن با سهولت بیشتری نسبت به جوامع یکدست تونس و مصر صورت میگیرد؛ همچنان که حکومت آل خلیفه نیز از این موضوع نهایت استفاده را میبرد. پس چیزی جز وفاق و وحدت مردم بحرین و ثبات آنها در رسیدن به هدف، در این مورد خاص کارساز نیست.
ب: موضوع دوم مشخص بودن احزاب و گروههای بحرینی مخالف حکومت است. انقلاب تونس، مصر و لیبی بدون رهبری خاص صورت گرفت تا آنجا که انقلاب تونس را «انقلاب بدون سر» نامیدهاند؛ هر چند گروهها و احزاب شخصی در این حرکتها دخیل بودند ولی به هیچ وجه نمیخواستند عامل محرک مردم شناخته شوند تا از این جهت اولاً بر حساسیت دیگران نسبت به خود بکاهند و ثانیاً در صورت شناخته شدن آنها به عنوان رهبر جنبش، با کوچکترین بازداشت و یا تبعید و زندانی شدن، احتمال خلل در روند جنبش مردمی زیاد میشد؛ و ثالثاً از بروز اختلاف، شقاق یا چنددستگی در حرکتهای مردمی جلوگیری شود.
ولی در بحرین از همان آغاز مشخص بود چه احزاب و گروههایی در ورای مردم قرار دارند تا آنجا که در طرح موسوم به «گفتوگوهای ملی» که برای تنشزدایی بین حکومت آل خلیفه و مخالفان برگزار شد، جمعیت الوفاق بحرین و حزب وحدت به عنوان مخالفان دولت، به رایزنی با حکومت پرداختند که در نهایت نیز این گفتوگوها به نتیجهای نرسید و از سوی همین مخالفان تحریم شد.
ارسال نظر