شناسایی «جشن مریم» با لباس مبدل
محمود جشن مریم به علت اینکه متولد عراق بود با لهجه عربی، فارسی صحبت کرده و به زبان و لهجه عراقی کاملاً مسلط بود. به همین جهت در مناطق مختلف با شجاعتی که داشت، برای شناسایی به داخل خطوط دشمن می رفت.
محمود جشن مریم در سال 1337 در عراق از خانواده ای ایرانی متولد شد. در سال 1354 و به هنگام اختلافات و درگیری محدود بین دو کشور ایران و عراق، رژیم بغداد تعداد بسیاری از خانواده هایی را که اصالت ایرانی داشتند، از جمله خانواده محمود جشن مریم را از عراق بیرون راند و آنها با آوارگی به ایران بازگشته و در اهواز، در محله ای عرب زبان و مهاجر نشین ساکن شدند.
تحصیلات ابتدایی را در اهواز گذراند و با شروع انقلاب به کمیته های محلی پیوست. با آغاز جنگ تحمیلی آماده دفاع از میهن اسلامی شد. با آمدن دکتر چمران به اهواز و تاسیس ستاد جنگ های نامنظم، به این گروه ملحق گردید و در جبهه های اهواز انجام وظیفه می کرد.
محمود جشن مریم به علت اینکه متولد عراق بود با لهجه عربی، فارسی صحبت کرده و به زبان و لهجه عراقی کاملاً مسلط بود. به همین جهت در مناطق مختلف با شجاعتی که داشت، برای شناسایی به داخل خطوط دشمن می رفت. شهید جشن مریم روش جالبی را در شناسایی مواضع دشمن بهکار میبست. او با سن مناسبی که داشت لباس سربازان وظیفه یا جیش الشعبی عراق را پوشیده و از مسیرهایی که از قبل شناسایی میکرد، وارد مواضع عراقیها شده و داخل اردوگاه آنها تردد می کرد. او با عبور از بین نیروهای عراقی تمام استحکامات آنها را بررسی می کرد.
شهید جشن مریم بعضی مواقع به تنهایی برای روزهای متمادی در پشت خطوط جبهه عراقیها مانده و به جمعآوری اطلاعات میپرداخت. گاهی این شناساییها دو نفره بود و افرادی فارسی زبان نیز ایشان را همراهی می کردند.
شهید محمد رجبی تعریف میکرد:
با جشن مریم به شناسایی رفته و در فاصله 20 متری خاکریز عراقیها زیر تیربار دوشکای دشمن داخل چاله خمپاره ای خوابیده بودم. محمود جشن مریم از کنار ما دور شده و از محلی دیگر داخل خاکریز عراقیها شد و از پشت نگهبان و تیربارچی عراقی بالا آمد. سر صحبت را با تیربارچی عراق باز کرد. بعد از مدتی به پشت خاکریز رفته و از محل دیگری به سمت نیروهای خودمان برگشت.
در عملیات شهید مدنی(27 شهریور ماه 1360)، با شهادت شهیدان محمد رجبی و رضا غلامی، فرمانده محورهای دهلاویه و چولانه، محمود جشن مریم در داخل نیروهای عراقی به همراه 11 نفر از دوستان همرزمش ساعت ها مقاومت کرد تا همه زخمیها و 30 نفر از شهدای این عملیات را به عقب انتقال دادند. امّا خودش به رغم جراحت و خونریزی شدید جهت تخلیه نیروها، تا آخرین نفس مقاومت نمود.
بعد از شهادت دکتر چمران، محمود جشن مریم جبهه را رها نکرد و به همراه برادرش در جبهههای سوسنگرد حضور داشت.
در عملیات رمضان فرمانده گردان تیپ کربلا بود این فرمانده دلاور به سلامت گردان خود را از خط دشمن در محور کانال ماهی عبور داد ولی خود زخمی گردید. امّا مقاومت شجاعانه بدنش تا صبح روز بعد نتوانست مانع عروج روح بلندش به بهشت رضوان شود. تا اینکه به علت خونریزی شدید در صبح عملیات رمضان (تابستان 1361) به یاران شهیدش در ملکوت اعلی پیوست.
ارسال نظر