به گزارش پارس نیوز، 

 

احمد شاکری می‌گوید: بن‌مایه ادبیات داستانی ما نگاه وارداتی از غرب است و غرب روایت‌های ادبیات سیاه دفاع مقدس را می‌پسندد که باعث شده این جریان در طول سال‌ها جولان بدهد. او این موضوع را برای آینده ادبیات دفاع مقدس خطرناک می‌داند.

این نویسنده درباره ادبیات دفاع مقدس اظهار کرد: ادبیات دفاع مقدس هم از نظر این‌که در طول حدود ۴۰ سال گذشته چه آثاری تولید شده و هم  از نظر  فهم شرایط کنونی ادبیات‌مان جزء موضوعات بااهمیت و کلیدی است. همچنین در تعیین آینده ادبیات داستانی کشورمان یک موضوع راهبردی است. ادبیات دفاع مقدس از نظر کمی و کیفی بسیار تاثیرگذار و ممتاز است و آینده ادبیات‌مان نمی‌تواند بدون توجه به ادبیات دفاع مقدس به نقطه مطلوب برسد، در نتیجه نیازمند بازخوانی آثار  ادبیات دفاع مقدس هستیم و ادبیات دفاع مقدس از نظر مبانی فکری و فلسفی ادبیات باید تحلیل شود.

او درباره این‌که ادبیات دفاع مقدس در طول‌ سال‌ها  تاثیرگذار بوده و برآیند مثبتی داشته است یا خیر، گفت: قضاوت درباره این موضوع نیازمند استقرا و تحدید کردن است. در مورد رمان می‌توانم بگویم دو جریان عمده در ادبیات وجود دارد؛ جریانی که ادبیات داستانی دفاع مقدس تولید می‌کند و مبانی و ارزش‌های دینی را دارد و جریان دوم ادبیات سیاه دفاع مقدس است که رویکرد متفاوتی به دفاع مقدس دارد؛ جنبه تقدس برای آن قائل نیست و  جنبه‌های تلخ و خسارت‌آور دفاع مقدس را می‌بیند. آن‌ها از  دفاع مقدس  به عنوان «جنگ لعنتی» و «جنگ بی‌حاصل» یاد می‌کنند و در مقابل جهاد فی سبیل الله قرار می‌گیرند و می‌گویند اگر کشته شوی و یا بکشی در هر دو صورت خسارت‌دیده و بدبخت هستی. این دو جریان در طول سال‌ها در کنار یکدیگر حرکت کرده‌اند اما به دلیل این‌که ادبیات داستانی ما بن‌مایه‌اش از ترجمه و نگاه وارداتی از غرب بوده است و غرب روایت‌های متناسب با ادبیات سیاه دفاع مقدس را می‌پسندد این جریان در طول سال‌های گذشته جولان داده و تا حدودی رونق گرفته که این موضوع برای آینده ادبیات دفاع مقدس خطرناک است.

احمد شاکری  سپس درباره  قدسی کردن ادبیات دفاع مقدس و این‌که آیا این موضوع در پرداختن به ادبیات داستانی به جنگ آسیب نمی‌رساند، بیان کرد: باید ببینم زمانی که از ادبیات داستانی دفاع مقدس می‌گوییم، مرادمان از این تعبیر ادبیات مقدس دفاع است یا ادبیات دفاع مقدس. تعبیر ما از ادبیات دفاع مقدس به معنای قدسی بودن ادبیات روایت‌گر از دفاع مقدس نیست اما چرا ما از عنوان ادبیات دفاع مقدس استفاده می‌کنیم؟ این تعبیر نشان‌دهنده نسبتی است که واقعه دفاع مقدس ما با عالم غیب، معرفت و معنا برقرار کرده است. در حقیقت قداستی که در این واقعه دیده می‌شود به خاطر دینداری و اعتقاد به مبانی دینی و التزام به آن‌هاست. در واقع ما از ادبیات قدسی استفاده می‌کنیم تا بگوییم این موضوع در مقابلِ ادبیات عرفی‌شده،  ماده‌گرا و  ادبیات جداافتاده از خدا و وحی و دین قرار دارد.

او همچنین خاطرنشان کرد: وصف قدسی بودن به دفاع مقدس اختصاص ندارد. هر موضوعی که مربوط به ادبیات متعهد به ارزش‌های انقلابی است واجد چنین خصوصیتی است. انقلاب اسلامی از این جهت که آرمانش تحقق و زمینه‌سازی برای تحقق حکومت مهدوی است و شعارش حمایت از مظلومین است و تجربه عاشورا را دنبال می‌کند انقلاب مقدسی است، لذا در پارادایم ادبیات انقلاب اسلامی هر روایتی که تولید می‌شود به موضوع قدسی توجه دارد.  

این نویسنده و منتقد در ادامه اظهار کرد: برخی از منتقدان می‌گویند نباید از واژه ادبیات دفاع مقدس استفاده کنید، بلکه این ادبیات، ادبیات جنگ است. با  استفاده از واژه «مقدس» هاله‌ای از قداست دور واقعه را  می‌گیرد و شما به واسطه آن نمی‌توانید به واقعه نزدیک شوید و همه حقایق را بگویید. دلیل دیگر  مخالفت آن‌ها این است که با  عنوان «ادبیات دفاع مقدس» ادبیات را قدسی جلوه می‌دهید بنابراین نقد ادبیات دفاع مقدس ممکن نمی‌شود. پاسخ این شبهه کاملا روشن است. همان‌طور که گفتم مراد ما از ادبیات دفاع مقدس ادبیات مقدس دفاع نیست.

شاکری تاکید کرد:  این‌که می‌گویند با  توجه به امر قدسی ممکن است واقعیت‌ها  را آن‌گونه که هست نتوان بیان کرد،  تعبیر دقیقی نیست. ما باید برای این موضوع به خود دفاع مقدس مراجعه کنیم. باید  ببینیم وصف مقدس را دارد یا نه همانند جنگ‌های دیگر بوده است، انگیزه کسانی که در جنگ شرکت می‌کردند چه بوده است.  آن‌گونه که تاریخ می‌گوید  دفاع مقدس ما، مقدس است. امام خمینی (ره) می‌فرماید: جنگ ما جنگ اسلام و کفر  و حق علیه باطل است. انگیزه سربازانی که در جنگ ما شرکت کرده بودند اسلام  بود. بیشتر سربندها، شعارها و نوحه‌خوانی‌ها درباره امام حسین(ع) و ائمه(ع) است. اگر در جبهه دشمن مفاسد اخلاقی دیده می‌شد، جبهه ما این‌گونه نبود. البته  استثناهایی هم وجود داشت؛ برخی  با انگیزه‌های مادی به جنگ آمده بودند، کسانی هم اهل گناه بودند اما تعدادشان به قدری کم است که در تحلیل کلی واقعه تاثیرگذار نیست.

او افزود: منظور ما از ادبیات دفاع مقدس این‌ نیست که هر کسی از  ادبیات دفاع مقدس می‌نویسد نباید از استثناها بگوید، یا این‌که هر کسی  در دفاع مقدس شرکت می‌کرده نماز شب‌خوان  بوده است.  ادعای ادبیات دفاع مقدس این نیست که شخصیت‌هایی که در دفاع مقدس بودند همه سفید و بی‌خطا بودند اما ادعا دارد که غلبه با این افراد است.

این منتقد با بیان این‌که دوگانه بین ادبیات دفاع مقدس و ادبیات واقع‌گرا، دوگانه واقعی نیست، اظهار کرد: این‌که اگر دفاع مقدس را با رویکرد مقدس روایت کنید نمی‌توانید واقعیت را بگویید، درست نیست. ادبیات دفاع مقدس در مقابل ادبیات سیاه دفاع مقدس و ادبیات عرفی‌گرا  قرار دارد. کسانی که منتقد ادبیات دفاع مقدس هستند و حتی عنوان دفاع مقدس را بر روی آن نمی‌پذیرند در نقطه مقابل داستان‌هایی در ذیل گونه ادبیات سیاه دفاع مقدس نوشته‌اند که در آن‌ها از شخصیت‌های نورانی صحبتی به میان نمی‌آورند. آن‌ها ادبیات دفاع مقدس را متهم به افراط می‌کنند در حالی‌که خودشان دچار تفریط شده‌اند.

 

 

بن‌مایه ادبیات داستانی ما نگاه وارداتی از غرب است و غرب روایت‌های ادبیات سیاه دفاع مقدس را می‌پسندد که باعث شده این جریان در طول سال‌ها جولان بدهد. این موضوع برای آینده ادبیات دفاع مقدس خطرناک است.

به گزارش مشرق، احمد شاکری می‌گوید: بن‌مایه ادبیات داستانی ما نگاه وارداتی از غرب است و غرب روایت‌های ادبیات سیاه دفاع مقدس را می‌پسندد که باعث شده این جریان در طول سال‌ها جولان بدهد. او این موضوع را برای آینده ادبیات دفاع مقدس خطرناک می‌داند.

این نویسنده درباره ادبیات دفاع مقدس اظهار کرد: ادبیات دفاع مقدس هم از نظر این‌که در طول حدود ۴۰ سال گذشته چه آثاری تولید شده و هم  از نظر  فهم شرایط کنونی ادبیات‌مان جزء موضوعات بااهمیت و کلیدی است. همچنین در تعیین آینده ادبیات داستانی کشورمان یک موضوع راهبردی است. ادبیات دفاع مقدس از نظر کمی و کیفی بسیار تاثیرگذار و ممتاز است و آینده ادبیات‌مان نمی‌تواند بدون توجه به ادبیات دفاع مقدس به نقطه مطلوب برسد، در نتیجه نیازمند بازخوانی آثار  ادبیات دفاع مقدس هستیم و ادبیات دفاع مقدس از نظر مبانی فکری و فلسفی ادبیات باید تحلیل شود.

او درباره این‌که ادبیات دفاع مقدس در طول‌ سال‌ها  تاثیرگذار بوده و برآیند مثبتی داشته است یا خیر، گفت: قضاوت درباره این موضوع نیازمند استقرا و تحدید کردن است. در مورد رمان می‌توانم بگویم دو جریان عمده در ادبیات وجود دارد؛ جریانی که ادبیات داستانی دفاع مقدس تولید می‌کند و مبانی و ارزش‌های دینی را دارد و جریان دوم ادبیات سیاه دفاع مقدس است که رویکرد متفاوتی به دفاع مقدس دارد؛ جنبه تقدس برای آن قائل نیست و  جنبه‌های تلخ و خسارت‌آور دفاع مقدس را می‌بیند. آن‌ها از  دفاع مقدس  به عنوان «جنگ لعنتی» و «جنگ بی‌حاصل» یاد می‌کنند و در مقابل جهاد فی سبیل الله قرار می‌گیرند و می‌گویند اگر کشته شوی و یا بکشی در هر دو صورت خسارت‌دیده و بدبخت هستی. این دو جریان در طول سال‌ها در کنار یکدیگر حرکت کرده‌اند اما به دلیل این‌که ادبیات داستانی ما بن‌مایه‌اش از ترجمه و نگاه وارداتی از غرب بوده است و غرب روایت‌های متناسب با ادبیات سیاه دفاع مقدس را می‌پسندد این جریان در طول سال‌های گذشته جولان داده و تا حدودی رونق گرفته که این موضوع برای آینده ادبیات دفاع مقدس خطرناک است.

احمد شاکری  سپس درباره  قدسی کردن ادبیات دفاع مقدس و این‌که آیا این موضوع در پرداختن به ادبیات داستانی به جنگ آسیب نمی‌رساند، بیان کرد: باید ببینم زمانی که از ادبیات داستانی دفاع مقدس می‌گوییم، مرادمان از این تعبیر ادبیات مقدس دفاع است یا ادبیات دفاع مقدس. تعبیر ما از ادبیات دفاع مقدس به معنای قدسی بودن ادبیات روایت‌گر از دفاع مقدس نیست اما چرا ما از عنوان ادبیات دفاع مقدس استفاده می‌کنیم؟ این تعبیر نشان‌دهنده نسبتی است که واقعه دفاع مقدس ما با عالم غیب، معرفت و معنا برقرار کرده است. در حقیقت قداستی که در این واقعه دیده می‌شود به خاطر دینداری و اعتقاد به مبانی دینی و التزام به آن‌هاست. در واقع ما از ادبیات قدسی استفاده می‌کنیم تا بگوییم این موضوع در مقابلِ ادبیات عرفی‌شده،  ماده‌گرا و  ادبیات جداافتاده از خدا و وحی و دین قرار دارد.

او همچنین خاطرنشان کرد: وصف قدسی بودن به دفاع مقدس اختصاص ندارد. هر موضوعی که مربوط به ادبیات متعهد به ارزش‌های انقلابی است واجد چنین خصوصیتی است. انقلاب اسلامی از این جهت که آرمانش تحقق و زمینه‌سازی برای تحقق حکومت مهدوی است و شعارش حمایت از مظلومین است و تجربه عاشورا را دنبال می‌کند انقلاب مقدسی است، لذا در پارادایم ادبیات انقلاب اسلامی هر روایتی که تولید می‌شود به موضوع قدسی توجه دارد.  

این نویسنده و منتقد در ادامه اظهار کرد: برخی از منتقدان می‌گویند نباید از واژه ادبیات دفاع مقدس استفاده کنید، بلکه این ادبیات، ادبیات جنگ است. با  استفاده از واژه «مقدس» هاله‌ای از قداست دور واقعه را  می‌گیرد و شما به واسطه آن نمی‌توانید به واقعه نزدیک شوید و همه حقایق را بگویید. دلیل دیگر  مخالفت آن‌ها این است که با  عنوان «ادبیات دفاع مقدس» ادبیات را قدسی جلوه می‌دهید بنابراین نقد ادبیات دفاع مقدس ممکن نمی‌شود. پاسخ این شبهه کاملا روشن است. همان‌طور که گفتم مراد ما از ادبیات دفاع مقدس ادبیات مقدس دفاع نیست.

شاکری تاکید کرد:  این‌که می‌گویند با  توجه به امر قدسی ممکن است واقعیت‌ها  را آن‌گونه که هست نتوان بیان کرد،  تعبیر دقیقی نیست. ما باید برای این موضوع به خود دفاع مقدس مراجعه کنیم. باید  ببینیم وصف مقدس را دارد یا نه همانند جنگ‌های دیگر بوده است، انگیزه کسانی که در جنگ شرکت می‌کردند چه بوده است.  آن‌گونه که تاریخ می‌گوید  دفاع مقدس ما، مقدس است. امام خمینی (ره) می‌فرماید: جنگ ما جنگ اسلام و کفر  و حق علیه باطل است. انگیزه سربازانی که در جنگ ما شرکت کرده بودند اسلام  بود. بیشتر سربندها، شعارها و نوحه‌خوانی‌ها درباره امام حسین(ع) و ائمه(ع) است. اگر در جبهه دشمن مفاسد اخلاقی دیده می‌شد، جبهه ما این‌گونه نبود. البته  استثناهایی هم وجود داشت؛ برخی  با انگیزه‌های مادی به جنگ آمده بودند، کسانی هم اهل گناه بودند اما تعدادشان به قدری کم است که در تحلیل کلی واقعه تاثیرگذار نیست.

او افزود: منظور ما از ادبیات دفاع مقدس این‌ نیست که هر کسی از  ادبیات دفاع مقدس می‌نویسد نباید از استثناها بگوید، یا این‌که هر کسی  در دفاع مقدس شرکت می‌کرده نماز شب‌خوان  بوده است.  ادعای ادبیات دفاع مقدس این نیست که شخصیت‌هایی که در دفاع مقدس بودند همه سفید و بی‌خطا بودند اما ادعا دارد که غلبه با این افراد است.

این منتقد با بیان این‌که دوگانه بین ادبیات دفاع مقدس و ادبیات واقع‌گرا، دوگانه واقعی نیست، اظهار کرد: این‌که اگر دفاع مقدس را با رویکرد مقدس روایت کنید نمی‌توانید واقعیت را بگویید، درست نیست. ادبیات دفاع مقدس در مقابل ادبیات سیاه دفاع مقدس و ادبیات عرفی‌گرا  قرار دارد. کسانی که منتقد ادبیات دفاع مقدس هستند و حتی عنوان دفاع مقدس را بر روی آن نمی‌پذیرند در نقطه مقابل داستان‌هایی در ذیل گونه ادبیات سیاه دفاع مقدس نوشته‌اند که در آن‌ها از شخصیت‌های نورانی صحبتی به میان نمی‌آورند. آن‌ها ادبیات دفاع مقدس را متهم به افراط می‌کنند در حالی‌که خودشان دچار تفریط شده‌اند.