پارس بررسی می کند:
ارزش کار، تولید و تجارت در سیره امام کاظم علیه السلام

امام کاظم علیه السلام علاوه بر اینکه در کلام و با سخن خویش دیگران را به کار، تولید و تجارت دعوت میکردند؛ به صورت عملی و حضور مستقیم در عرصههای مختلف کار، تولید و تجارت علاوه بر تمام مشکلات و مسئولیتهای طاقتفرسای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی داشتند کوشا و فعال بودند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- در نگاه ابتدایی به و تکبعدی به وظایف امام اینگونه به نظر میرسد که امام مسئول هدایت فکری و معنوی جامعه است، در حالی که دایره وظایف رهبریِ امام وسیعتر از امور عبادی و اخروی است و این ناشی از جامعیت دین مبین اسلام است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تضمین میکند. با نگاه و تدبر در سیره اقتصادی امام کاظم علیه السلام میتوان به نمونههایی دست یافت که ایشان اصول کلی در زمینه کار، تولید و تجارت را برای عامه مردم و پیروان خویش بیان نمودند.
در اسلام، به کار و تلاش اقتصادی اهمیت فراوانی داده شده است. آیات و روایات فراوانی در اهمیت و ضرورت کار و تجلیل از مقام کارگر نقل شدهاند. سیره عملی پیامبران و اولیای الهی نیز این بوده است که بار زندگی خود را شخصاً به دوش میکشیدند و هیچگاه برای تأمین ضروریات زندگی، خود را نیازمند و وابسته به دیگران نمیکردند. این امر در سیره امام کاظم علیه السلام نیز نمود کامل داشته است؛ به عنوان مثال ایشان اندیشههای انحرافی زهدمآبانه، که کار و تولید را در تضاد با کمالات معنوی و مصالح اخروی میدانستند یا افکار باطل اربابمآبانه، که کار را وظیفه افراد پست و پایین جامعه میدانند مورد نقد قرار میدادند و میفرمودند: «خداوند از فرد پرخواب و بیکار متنفّر است؛ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ» (اصول کافی، ج 5، ص 87). ایشان حرکت هر فرد به سمت کسب و تجارت در هر روز را به حرکت به سوی عزت تعبیر میکردند: «صبح زود به سوی عزّت خود یعنی بازار بشتاب؛ اغْدُ إِلَى عِزِّکَ یَعْنِی السُّوقَ» (اصول کافی، ج 5، ص 149). در روایتی دیگر، امام علیه السلام ارزش کار را اینگونه بیان کردند: «هر کس در طلب روزی از راه حلال اقدام کند تا خود و خانوادهاش را تأمین نماید مانند کسی است که در راه خدا جهاد کرده است؛ مَن طَلَب هذا الرزقَ مِن حِلّه لِیعودَ بِه علی نَفسِهِ و عیالِه کانَ کالمجاهدِ فی سبیلِ الله» (قرب الاسناد، ص 340).
امام کاظم علیه السلام علاوه بر اینکه در کلام و با سخن خویش دیگران را به کار، تولید و تجارت دعوت میکردند؛ به صورت عملی و حضور مستقیم در عرصههای مختلف کار، تولید و تجارت علاوه بر تمام مشکلات و مسئولیتهای طاقتفرسای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی داشتند کوشا و فعال بودند.
ایشان از همان دوران کودکی به کار و تلاش مشغول بود. در دورهای که هم سن و سالهای ایشان سرگرم بازیهای کودکانه بودند، آن حضرت به کارهای مفید میپرداختند؛ نقل است که هنگامی که ایشان در سنین نوجوانی بودند به چرای گوسفندان اشتغال داشتند (اصول کافی، ج 1، ص 311 ؛ الارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 219). پس از ازدواج و سرپرستی خاندان بنیهاشم، مهمترین و اصلیترین منبع مالی امام کاظم علیه السلام کشاورزی بود. اخبار و روایات متعدد تاریخی نشان میدهند که آن حضرت به شغل کشاورزی اشتغال داشتند و از این طریق امرار معاش میکردند و شغل دیگری برای آن امام گزارش نشده است. این اخبار عمدتاً مربوط به دوره امامت آن حضرت و مربوط به زمانی است که آن حضرت در مدینه تشریف داشتند. اشتغال حضرت به کشاورزی، هم به دلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی مدینه بود که برای کشاورزی مناسب است و هم به دلیل اهمیت خاصی که ائمه اطهار و اولیاء الهی به کشاورزی میدادند. تأکید و اهمیت اسلام بر کشاورزی بیانگر آن است که اسلام اقتصاد بر محور کشاورزی را بر سایر موارد ترجیح میدهد، ضمن اینکه هرگونه تولیدی که برای انسان مفید باشد و ثمرهای عقلایی بر آن مترتب باشد مورد قبول اسلام است. یک نمونه تاریخی که نشان میدهد امام خود شخصاً به کشاورزی اشتغال داشتند:
«علی بن ابی حمزه میگوید: امام کاظم علیهالسلام را دیدم که در زمین کشاورزی خود کار میکرد و عرق میریخت. عرض کردم: قربانت گردم! پس کارگران کجا هستند؟ فرمود: ای علی! بهتر از من و پدرم در این زمین، خود با بیل کار میکردند. عرض کردم: آنان را معرفی فرما. حضرت فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علی علیه السلام و پدرانم همه با دست خود کار میکردند. کشاورزی شغل پیامبران خدا و جانشینان آنان و مردان شایسته است (اصول کافی، ج 5، ص 76 ؛ بحارالانوار، ج 48، ص 115).
علاوه بر آنکه حضرت خود به کشاورزی اشتغال داشتند، و از درآمد محصولات کشاورزی، خود و خانواده و عائله را تأمین میکردند، به فقرا و محرومان و نیازمندان کمک مینمودند؛ به این صورت که با اهدای قطعه زمینی آنها را نیز به کشاورزی مشغول میساختند. برای نمونه، حضرت به یکی از غلامان، که در حق او احسان کرده بود، قطعهای زمین کشاورزی اهدا کرد (حیاه الامام موسیبن جعفر، ج 1، ص 368) در مورد دیگر، حضرت زمین کشاورزی خود را به غلامی بخشید و او را آزاد کرد (شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج 7، ص 215).
نکته اساسی و کلیدی که باید در پایان نوشتار به آن اشاره داشت این است که اصل مهم در تمام فعالیتهای اقتصادی از منظر اسلام که در سیره اقتصادی معصومین علیهمالسلام از جمله امام کاظم علیه السلام بیش از همه چیز مورد تأکید است، اهمیت دادن به عوامل صحیح و مشروع تولید میباشد. امام هرگونه توسعه اقتصادی و پیشرفت در تولید را تأیید نمیکند، بلکه محور فعالیتهای اقتصادی را قانون شرع معرفی میکند و هرگز از دایره احکام و موازین شرع خارج نمیشد. امام کاظم علیه السلام به یکی از یاران خویش میفرماید: « یَا دَاوُدُ إنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمِی وَ إِنْ نَمَى لَا یُبَارَکُ لَهُ فِیهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ کَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ؛ ای داوود، حرام رشد و توسعه نمییابد و اگر رشد یافت، برکت در او نیست و هر چه از آن انفاق شود، اجر داده نمیشود و هر چه از آن باقی بماند، وسیلهای است برای رفتن انسان به جهنم» (اصول کافی، ج 5، ص 125).
منابع
ابن ابیالحدید (1404ق)، شرح نهج البلاغه، قم: کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی
حمیرى، عبد الله بن جعفر (1413ق)، قرب الإسناد، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام
شریف قرشی، باقر (1389ق)، حیاه الامام موسی بن جعفر علیه السلام، قم: اسلامیه
شیخ مفید، محمد بن محمد (1413ق)، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم: کنگره شیخ مفید
کلینى، محمد بن یعقوب (1407ق)، اصول کافی، تهران: انتشارات دار الکتب الإسلامیه
ارسال نظر