اقتصاد بازار آزاد برای مردم کشورهای درحال توسعه رفاه نمیآورد
استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه سیدنی معتقد است که گسترش بازار آزاد برای نظام اقتصادی کشورهای درحالتوسعه هیچ رفاهی را به همراه ندارد.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم، پروفسور تیم اندرسون با تأکید بر ناکارآمدی «بازار آزاد» در کشورهای در حال توسعه گفت: در حقیقت «بازار آزاد» نامی است که نظام اقتصادی غالب برای سوءاستفاده از دیگر کشورها، به کار میگیرد. در این میان کشورهای کوچک و درحالتوسعه میتوانند فارغ از این چارچوب، تجارت آزاد منطقهای را بین یکدیگر ساماندهی کنند.
نباید این نکته را از نظر دور داشت که وقتی صحبت از «بازارهای آزاد» به میان کشیده میشود، غولهای اقتصادی قصد دارد تا وانمود کنند که واژگانی چون قدرت امپریالیستی، اقتصاد نامتقارن و انحصاری وجود خارجی ندارند. تظاهری که برخلاف واقعیت فعلی است.
وی همچنین عملکرد نظامهای اقتصاد سنتی و منطقهای را در بحران اقتصادی جهانی انعطافپذیر توصیف کرد و گفت: بسیاری از اقتصادهای منطقهای انعطافپذیری خود را در طول قرنها نشان دادهاند و توانستهاند در مقابل بحرانهای مختلف بیشتر از کشورهای دیگر ایستادگی کنند. به طور مثال کشورهای ملانزی Melanesian (مانند پاپوآ، گینهنو و جزایر سلیمان) را در نظر بگیرید. این کشورها در بحران غذایی سال 2008 که سختی آن برای هر کسی مشهود بود و خیلیها این بحران را نقطه پایان نظام اقتصادی این منطقه میدانستند، توانستند ساختار اقتصادی خود را تاکنون حفظ کنند. وقتی این موضوع اهمیت بیشتری مییابد که بدانید این کشورها با چالشهای دیگری، در سطح سیاسی و در برآورده کردن تعهدات خود نسبت به بخش آموزش و بهداشت همدست به گریبان هستند.
اندرسون به چالشهای اصلی در مسیر توسعه اقتصاد آمریکا لاتین اشاره کرد و افزود: چالشهای اصلی توسعه در آمریکا لاتین را میتوان پایین بودن پویاییهای سیاسی، پیشبرد ساختار دموکراتیک و اجتماعی در سالهای اخیر، بهویژه دستاوردهای عملی در آموزشوپرورش، بهداشت و رفاه اجتماعی دانست. علاوه بر این چالشها میتوان واکنش نخبگان و طبقات فرهیخته را در مقابل از دست دادن برخی از امتیازات نیز بهحساب آورد. سازمانهای وحدتگرا و منطقهای که تحت رهبری هوگو چاوز ایجاد شدند کمک بزرگی در وضعیت امروزی این چالشها کردهاند.
سردبیر مجله مطالعاتی اقتصاد آمریکای لاتین در پاسخ به این سؤال که آیا کشورهای آمریکای لاتین میتوانند از مشارکت ترانس پاسیفیک منتفع شوند، گفت: مشارکت ترانس پاسیفیک (TPP) یک ابزار طراحیشده برای منافع شرکتهای بزرگ وابسته ایالاتمتحده آمریکا و کسانی است که از نزدیک به این شرکتها مرتبط هستند. هدف کلی این مشارکت اعطای امتیازات بزرگ به سرمایهگذاران خارجی است نه ملتهای آمریکایی. این مشارکت هدفهای دیگری نظیر گسترش رانت انحصاری (بهعنوانمثال، ثبت شرکتهای بزرگ و قانون کپیرایت) و از بین بردن نظم اجتماعی را نیز دنبال میکند.
وی ادامه داد: این مشارکت پس از شکست طرحهای مشابه در سازمان تجارت جهانی باهدف خوشبینانه توافق بر سرمایهگذاری، تمدید حقوق مالکیت معنوی، شرکتهای بزرگ کشاورزی شکل گرفت اما این هدفها هیچوقت به واقعیت تبدیل نشدند. تعدادی از این جاهطلبیها در موافقتنامه قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTT) آورده شده است (بین کانادا، مکزیک و ایالاتمتحده آمریکا) اما در کشورهای امریکای لاتین طی موافقتنامه منطقه آزاد تجاری آمریکا (FTAA) در سال 2005 توافقی حاصل نشد. مردود شدن پیمان منطقه آزاد تجاری آمریکا، به تشکیل گروههای جدید منطقهای در آمریکای لاتین کمک کرد و گروههایی مانند اتحاد بولیواری برای مردم آمریکا ما (ALBA)، اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی (UNASUR) و جامعه آمریکای لاتین و حوزه کارائیب (CELAC) شکل گرفتند.
او چالشهای اصلی پیش روی «حقوق توسعه» در کشورهای درحالتوسعه را در یافتن و حفظ اراده سیاسی برای حفاظت از زمین و فرهنگ خلاصه کرد و افزود: این مؤلفهها باید برای طولانیمدت حفظ شوند که در عمل دولت چنین عمل نمیکنند. علاوه بر این، تعهد به سرمایهگذاری بر روی مردم بهعنوان عامل سرنوشت سازی که توسعه آن، توسعه واقعی انسانهاست، بسیار تعیینکننده است.
ارسال نظر