افزایش تعداد خودرو در کشور از ۸.۵ به۱۴.۵ میلیون دستگاه
رويدادي که ايام تعطيل چند روز عيدفطر را به دردسر بيش از يک ميليون نفر، در مسافرت خانوادگي آنها مبدل کرد هشدار مهم و جدي است که به اختصار ميتوان نکاتي را يادآوري کرد.
1ـ ميگويند سال ۸۵ مجموعه خودرو در اختيار مردم رقم هشت ميليون و نيم بود در حاليکه اکنون در سال ۹۳ بيش از چهارده و نيم ميليون در کشور خودرو در مالکيت مردم و در تردد در جادهها هستند اين رشد تعداد خودرو در مدت ۸ سال تعجبآور است، اما نسبت آمادهسازي جادههاي درون شهري و بيرون شهري هيچ تناسبي با آن ندارد. اگرچه در داخل شهرها و در جادههاي برون شهري ساختن بزرگراهها در طول ۸ سال از سوي دولت مطلوب بوده است، اما همچنان نياز مبرم در تجديد زير ساخت جادهها، به خصوص از تهران به شمال به شدت ديده ميشود.
2ـ قرارداد ايران با چين براي ساختن بزرگراه تهران ـ شمال سرنوشت تلخي پيدا کرده است و بعد از سالها زيان اين قرارداد همچنان باقي است و هنوز ابهام بسيار در پرونده آن وجود دارد. مديران محيط زيست از تخريب جنگل در مسير ساخت اين جاده بارها خبر دادهاند در حاليکه تنها چند کيلومتر، آنهم به صورت ابتدايي اين پروژه عملي شده است و معلوم نيست حجم زيان مالي آن چقدر است؟
3ـ حمل و نقل ريلي که بسياري از دولتها در کشورهاي توسعه يافته سرمايهگذاري اصلي ارتباطات کشوري را بر آن استوار کردهاند، در کشور ما بسيار ناقص است و در برنامهريزي کلان کشوري جايگاه صحيح ندارد. فقر حمل و نقل ريلي، زيانهاي مالي، هزينههاي بالاي سوخت و اتلاف وقت براي مردم و رشد آمارهاي تصادفات را موجب شده است. الگوي کشورهاي اروپايي مانند کشور آلمان به خصوص در ايام تعطيلات براي جابجايي مردم مثال زدني است که از هزينههاي بالاي سوخت تا زيانهاي مالي و جاني، تصادفات و خستگي رانندگي و … جلوگيري ميکند. مردم ميپرسند، چرا از تهران مرکز کشور تا کناره ساحل درياي خزر و شمال کشور در فاصله نه چندان طولاني کمترين امکان از حمل و نقل ريلي براي مسافران وجود ندارد؟ آيا جابجايي ميليوني خودروها با قيمت سوخت و مصرف آن در تعطيلات و به صورت عمده از مرکز کشور (تهران) به شمال و شمال غرب در دولت به صورت پديده خسارت بار جاني و مالي بررسي شده و حساسيت مجلس براي تحول در زيرساخت براي حمل و نقل چگونه است که کشور ما در مقايسه با کشورهايي که پروژه ساخت حمل و نقل ريلي را جدي گرفتهاند. هنوز بسيار عقبمانده و فقير است؟
4ـ نويسنده سرمقاله روزنامه صبح تهران (ايران) اشاره قابل توجهي دارد و ميپرسد:« آيا شکست رکورد سفر به شمال و افزايش ۱۴ درصدي آن حتي نسبت به سفرهاي نوروزي به اين معناست که کالاي سفر در سبد خانوارها اهميت بيشتري يافته؟ اگر چنين است دليل آن چيست؟ تلاش سازماني همچون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري؟ توليد بيرويه خودرو يا پديده شهر گريزي و فرار از مشکلات کلانشهر بيدر و پيکري همچون تهران با هر بهانه کوچکي؟ ابرشهري که مردمش آن را شهر خود نميدانند بلکه قرارگاهي ميدانند براي کسب و کار همراه با تخريب اعصاب.
5- از سال ۸۵ که آمار مجموعه خودروهاي در اختيار مردم حدود هشت و نيم ميليون بود و امروز به چهارده و نيم ميليون رسيده است. تناسب ضريب رشد امکانات عمومي چگونه بوده است؟ چه کسي و يا مرکزي و نهادي تا ۵ سال آينده با اين رشد فزاينده توليد و فروش خودرو که رقم آن به بالاي بيست ميليون خواهد رسيد، براي آيندهنگريهاي ضروري و لازم مسئوليت دارد و يا مسئوليت ميپذيرد!
آنچه که در چند روز گذشته اتفاق افتاد، زنگ خطر بزرگي براي دولت و همه نهادهاي مسئول است. بايد اين ناهنجاري را جدي گرفت و در حد يک حادثه گذرا نديد و فراموش کرد. افزايش روزشمار جمعيت کشور و افزايش سريعتر نسبت افرادي که صاحب خودروي شخصي ميشوند، در آينده نزديک بحرانهاي ترافيکي بدتري ايجاد خواهد کرد. بايد کاري کرد تا کام مردم از اين تلختر نشود.
ارسال نظر