اعلام گزارش متوسط میزان هزینه و درآمد ماهانه خانوارها (شهری و روستایی سال 92) توسط مرکز آمار ایران در ابتدای هفته جاری دارای ابهاماتی بود که کارشناسان اقتصادی با تجزیه و تحلیل چنین آمار غیرشفافی از سوی مهم‌ترین مرجع قانونی آمارکشور، آن را به نقد کشیدند.

به گزارش پارس به نقل از وطن امروز، در گزارش مرکز آمار ایران متوسط میزان هزینه ماهانه یک خانوار شهری حدود یک‌میلیون و 717 هزارتومان و میزان درآمد یک ماه آن حدود یک میلیون و 703 هزارتومان اعلام شد درحالی که برآوردها نشان می‌دهد میزان درآمد ماهانه برای بیش از 70 درصد سرپرست خانوارهای ایرانی چنین رقمی نیست.

از سوی دیگر چون محاسبات آماری در این گزارش برپایه نمونه‌گیری از چند نقطه شهری و روستایی جمع‌آوری شده است، بدون اینکه تعداد افراد اعضای خانوارها مشخص یا سطوح مختلف هزینه‌ها چون تامین اجاره‌بهای مسکن، شهریه دانشگاه اعضای خانواده و برآورده کردن نیازهای ضروری پرهزینه نظیر خدمات بهداشت و درمان و... درنظرگرفته شود، بنابراین اعلام چنین آمارهایی نمی‌تواند برای مخاطبان قابل درک باشد چرا که ارزیابی اینگونه آمارهای غیرمنسجمی که از یک طبقه‌بندی خاصی برخوردار نیستند، سخت به نظر می‌رسد.

عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره اعلام آمار متوسط میزان درآمد و هزینه خانوارها و ابهام و اشکالاتی که در آن وجود دارد در این باره گفت: مرکز آمار ایران متوسط میزان درآمد خانوارهای شهری را یک‌میلیون و 717 هزار تومان اعلام کرده است در حالی که در گزارش ثبت اطلاعات خانوارها برای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها حدود 90 درصد جمعیت کشور درآمدی کمتر از یک‌میلیون تومان و تعداد قابل توجهی نیز درآمد حدود 600 هزار تومان را در اظهارنامه‌ها ثبت کردند، بنابراین اعلام درآمد ماهانه یک‌میلیون و 717 هزار تومان جای تردید دارد.

دکتر حسین راغفر با بیان اینکه اعلام آمار و ارقام غیرشفاف و طبقه‌بندی نشده از سوی مراجع معتبر سوالاتی را در اذهان متبادر می‌کند که هدف مسوولان از ارائه چنین آمارهای غیرمنسجمی چیست، افزود: البته تعیین درآمد واقعی در ایران کار مشکلی است چرا که خانواده‌ها احتمالا به دلایل مختلف از جمله علائمی که دولت‌ها به مردم داده‌اند واقعیت اصل درآمد خود را کتمان می‌کنند.

این اقتصاددان با خرده‌گیری از نحوه آمارگیری برای اثبات دقیق میزان درآمد و هزینه خانوارها در چند منطقه شهری و روستایی و تعمیم سراسری آن به کل کشور گفت: میزان درآمد و هزینه خانوارهایی که در طرح آمارگیری سال 92 از برخی نقاط شهری و روستایی کشور مشخص شده است نمی‌تواند فاکتور درستی برای نمایندگی کل کشور باشد چرا که در مناطق مختلف شهری و روستایی فراز و نشیب‌های درآمدی و هزینه‌ای وجود دارد و این موضوع محاسبات دقیق آمارگیری را با مشکل مواجه می‌کند، بنابراین چنین شیوه آمارگیری نمی‌تواند میزان میانگین هزینه و درآمد خانوارها را به درستی تعیین کند.

این کارشناس ارشد مسائل اقتصادی تصریح کرد: میزان درآمد سالانه خانوارها با دلار 3 هزار تومانی طوری که مشخص است ماهانه حدود 600 دلار برآورد شده که این رقم نمی‌تواند قابل اتکا باشد زیرا هزینه‌ها و درآمدها با هم همخوانی درستی ندارند. وی به رشد نرخ تورم سالانه در چند سال اخیر اشاره کرد و افزود: از آنجا که نرخ تورم طی این مدت افسارگسیخته بوده است در چنین شرایطی قدرت خرید مردم بشدت کاهش یافته و هزینه‌ها از میزان درآمدها سبقت گرفته‌ است. 

راغفر اضافه کرد: اعلام چنین آمار و ارقامی از میزان درآمد و هزینه خانوار با توجه به شرایط اقتصادی کشور خیلی نمی‌تواند گویا باشد چرا که این آمار برگرفته از میانگینی از آمار کل کشور بوده و بی‌شک با خطا همراه است. عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا اظهار داشت: در جای جای ایران خیلی‌ها به ناچار توسط کارفرمایان استثمار شده و با حقوقی ناچیز زندگی خود را به سختی و قناعت می‌گذرانند در حالی که عده‌ای در کلانشهر‌ها سودهای میلیاردی را با کمترین زحمت به‌دست می‌آورند، بنابراین فاصله درآمدها در شهرهای کوچک و کلانشهرها همچنین روستاهای دورافتاده با روستاهای برخوردار عمیق و فاحش به نظر می‌رسد و این رقم یک میلیون و 717 هزار تومان درآمد برای خانوارهای شهرنشین و رقمی حدود همین برای روستانشینان خیلی نزدیک به واقعیت نیست.

وی اضافه کرد: میانگین درآمد خیلی از روستاییان در سال شاید به کمتر از 10 میلیون تومان برسد در حالی که گزارش مرکز آمار درآمد روستاییان را رقمی حدود یک میلیون و 600 هزار تومان اعلام کرده است. راغفر تصریح کرد: تعیین آمار دقیق از نحوه درآمد و هزینه‌ها باید به‌گونه‌ای باشد تا میزان درآمد افراد در کلانشهرها نسبت به سایر شهرهای دیگر البته با تقسیم مناطق شهری و نحوه هزینه کردن آنها جداگانه محاسبه شود، چرا که هزینه اداره یک خانواده 5 نفره اکنون ماهانه حدود 2میلیون و 300 هزار تومان است در حالی که در کلانشهرها شاید رقمی فراتر از این رقم نیز نتواند تامین‌کننده هزینه‌های سرسام‌آور زندگی باشد.این استاد دانشگاه افزود: به نظر می‌رسد اینگونه آمار و ارقام‌ غیرشفاف از میزان درآمد و هزینه خانواده‌ها نحوه تصمیم‌گیری مدیران برای برنامه‌ریزی‌ها وسیاست‌گذاری‌ها را سخت و گمراه کننده می‌کند.