کمال گرایی چیست و چگونه می توان به کمال گرایی غلبه کنیم؟
کمالگرایی میتواند از عوامل جدی ایجاد استرس باشد
کمالگرایی از صفاتی است که بهطور کلی مورد تحسین قرار گرفته است ولی باید این نکته را در نظر داشت که معنای دیگر کمالگرایی این واقعیت میتواند باشد که چیزهایی که به دست آوردهایم، ارضاکننده نیست یا به عبارت دیگر هیچ وقت راضی نخواهیم بود. در واقع از آنجایی که هیچ چیزی نمیتواند از همه نظر کامل و کافی باشد کمالگرایی (یا شاید به عبارت بهتر «کاملگرایی») باعث میشود هرچه به دست میآوریم کم و ناکامل بوده و درنتیجه احساس رضایتمندی نداشته باشیم. در نتیجه کمالگرایی میتواند از عوامل جدی ایجاد استرس باشد.
از کجا باید بفهمید که کمالگرا هستید؟
معمولاً بهخاطر ترس از محقق نشدن اهدافتان تحت فشار هستید
همیشه به دنبال «زمان مناسب» برای انجام کاری هستید
حس دائمی نارضایتی نسبت به کارهایی که انجام دادهاید در خود احساس میکنید
نسبت به اشتباهات کوچکی که تأثیر کمی بر هدف کلی زندگیتان دارد وسواس دارید
بهخاطر دستیابی به موفقیت مراقبت از خودتان را فراموش میکنید
راههای غلبه بر کمال گرایی
یاد بگیرید چطور انتقادپذیر باشید
هیچکس دوست ندارد مورد انتقاد واقع شود. اما بعضی از مردم انتقادپذیرند، یعنی:
– آنها برای اینکه چه کسی انتقاد میکند ارزش قائل هستند و این سوال برایشان پیش میآید که چرا آن شخص انتقاد میکند.
– هرچیزی که برای بهبودشان مفید است، تشخیص میدهند و به کار میگیرند.
– انتقاداتی را که مفید نیستند، به راحتی دور می ریزند.
بقیهی مردم انتقادناپذیرها هستند، یعنی:
– احساس میکنند هر انتقادی، بدون توجه به اینکه از طرف چه کسی است، حمله به شخصیت و نظر دادن در مورد ارزش فردی آنهاست.
– به جای اینکه سعی کنند از انتقادها چیزی یاد بگیرند، فقط به خاطر اینکه از آنها انتقاد شده احساس بدی دارند.
– در ذهنشان بارها و بارها به انتقاد پاسخ میدهند.
کمالگرایان در دستهی دوم جا دارند: انتقاد آنها را نابود میکند. پس برای اینکه از انتقاد فرار کنند، همیشه بیشتر و فراتر از انتظارات ظاهر میشوند. فکرشان این است که آنقدر دقیق باشند که جایی برای انتقاد باقی نماند.
اما میدانید که! هر چقدر هم سعی کنید کارتان را بدون نقص انجام دهید، مردم همیشه راهی برای مخالفت، انتقاد و اشاره به نکاتی برای بهبود کار شما پیدا میکنند. بنابراین، به جای اینکه سعی کنید به هر قیمتی از انتقاد فرار کنید، فکر نمیکنید اگر انتقادپذیر باشید راحتتر است؟
کمالگراها اهدافی انتخاب میکنند که رسیدن به آن اصلا امکانپذیر نیست
اهداف واقعگرایانه داشته باشید
کمالگراها اهدافی انتخاب میکنند که رسیدن به آن اصلا امکانپذیر نیست. بعد از چند ماه عصبانی و مستاصل میشوند چون هرچه تلاش میکنند، هدفشان هنوز خارج از دسترس است. راهحل این است که اهداف واقعی تعیین کنید.
اهداف واقعی هم در دسترس نیستند و برای رسیدن به آنها باید کمی تلاش کنید، اما احتمال دستیابی دارند. وقتیکه به یک هدف واقعی رسیدید، یک هدف واقعیِ کمی سختتر انتخاب کنید. همینطور پیش بروید و خیلی زود خواهید دید که چقدر پیشرفت کردهاید.
تفاوت بین تلاش زیاد و کمال گرایی را بدانید
اینکه میخواهید خودتان را بهتر کنید – چه بخواهید وزن کم کنید، چه بخواهید سرعت دویدنتان را زیاد کنید، چه بخواهید کتابهای بیشتری بخوانید یا سخنرانی عمومی بهتری داشته باشید- خیلی خوب است. اما تلاش زیادِ سالم با کمال گرایی متفاوت است.
برن برون، محقق و نویسندهی آمریکایی تلاش سالم را به عنوان تلاشی برای رسیدن به بهترینها تعریف میکند. یعنی، از خودتان راضی هستید و میدانید که میتوانید بهتر بشوید.
از طرف دیگر، کمال گرایی از احساسی میآید که میگوید که هیچچیز به اندازهی کافی خوب نیست. کمالگراها فکر میکنند اگر به استاندارد X یا Y برسند، آخرش میتوانند حس خوبی به خودشان داشته باشند.
به بیان دیگر، تلاش سالم یعنی برای خودتان ارزش قائل شوید و سعی کنید از همهی پتانسیلهایتان استفاده کنید. کمال گرایی یعنی به خودتان بگویید که برای به اندازهی کافی خوب بودن باید به چیز خاصی برسید، و با این حرف به خودتان بیاحترامی میکنید.
فقط به مقصد فکر نکنید، از مسیر هم لذت ببرید
خیلی از ما عادت کردهایم که از کارِ درحالانجام لذت نبریم، چراکه با خودمان میگوییم: «وقتِ کِیف کردن ندارم، آخه باید این کار رو زودتر تمومش کنم.» اما اگر در انجام هر کاری (تدارک جشن تولد، نقاشی دیوار منزل یا مثلا تمرین متن سخنرانی) لذت یا هدف کارِ درحالانجام را پیدا کنید، احتمالا میتوانید آن کار را باکیفیتتر انجام بدهید. اگر پرفشار و مضطرب کار کنید، میدان دیدتان تنگتر و تنگتر خواهد شد، تا جایی که ممکن است بیهوده درگیر جزئیات بیاهمیت شوید. اما کسی که از انجام کارش لذت میبرد، میدان دیدش گستردهتر میشود و اشتیاقش در انجام کار باعث نتیجهی بهتر خواهد شد.
ارتباط برقرار کنید، اما مقایسه نه
خیلی از ما بهخاطر مقایسهی خودمان با کسانی که از آنها در ذهنمان اسطوره ساختهایم، دچار کمالگرایی میشویم. این احساس کمالگرایی از آنجایی نشات میگیرد که زندگی فلان شخص بهخصوص را ایدئال و بینقص تصور میکنیم. اگر شما هم چنین عادتی را در خودتان سراغ دارید، بدانید که بهجای این طرز فکرِ دور از واقعیت باید چشمتان را روی خودِ واقعی آن شخص باز کنید. شاید زندگی شخص موردنظر دارای جنبههای خیلی جذابی باشد، اما این واقعیت را فراموش نکنید که حتی چهرههای معروف هم لحظات سختی در زندگیشان داشتهاند که شما از آنها بیخبرید. پس اگر قرار است خودتان را مقایسه کنید، خودتان را با انسانهای واقعی مقایسه کنید؛ نهفقط با تصاویر لحظات خاصشان. اما بهتر است که اصلا دست از مقایسههای اینچنینی بردارید و از خودتان بپرسید که میل دارید کدام خصوصیت شخص مقابل را در خودتان داشته باشید. آیا ازدواجش، شغلش یا حس شوخطبعی اوست که برای شما جذاب جلوه میکند؟ غبطه نخورید و خودتان را بهخاطر نداشتن خصوصیت موردنظر نرنجانید. در عوض، بهدنبال راهکاری باشید تا گونهای از خصوصیات پسندیدهای را که در شخص مقابل میبینید، در خودتان پرورش بدهید.
خلاصه اینکه با کمالگرایی از بسیاری فرصتها محروم خواهید شد و کارهایی را که میتوانید خوب اما نه ایدئال انجام بدهید، هرگز به انجام نخواهید رساند. برای اینکه کمالگرایی از سرتان بیفتد، به هیچ نسخهی عجیبوغریبی نیاز ندارید، فقط کافی است کمی طرز فکرتان را تقویت کنید یا تغییر دهید. قطعا به نفع خودتان و زندگیتان است که از قیدوبند کمالگرایی آزاد شوید تا ببینید چقدر در انجام کارها بهتر خواهید شد.
استاندارهایتان را پایین بیاورید
یکی از مشکلات کمالگراها این است که استاندارهایشان خیلی بالاست. کمی استانداردهایتان را پایین بیاورید. به جای تصمیم برای انجام دادن ۱۰۰ درصدیِ یک کار، به یک تلاش ۹۰ درصدی هم راضی شوید. بعد ببینید چه اتفاقی میافتد:
– آسمان به زمین آمد؟
– رئیستان از اینکه پروژه به اندازهی کافی خوب نیست، ناراحت شد؟
– کسی شکایت کرد؟
– مشتری ناراضی بود؟
– عواقب جبرانناپذیری داشت؟
اگر همه چیز در تلاش ۹۰ درصدی شما خوب بود، سعی کنید استانداردتان را تا ۸۰ درصد پایین بیاورید. باز هم مشکلی وجود نداشت؟ پس باز هم کمی استاندارتان را پایینتر بیاورید.
اجازه ندهید کمال گرایی زندگی شما را خراب کند. از اجرای این نکات شروع کنید و از زندگی نهایت لذت را ببرید.
ارسال نظر