مردان بعد از طلاق به حمایت بیشتری نیاز دارند تا زنان
مردان بیشتر از زنان در معرض آسیبهای جدی پس از طلاق قرار میگیرند
در دنیای مدرن امروز یکی از مشکلاتی که گریبان بسیاری از خانوادهها را میگیرد، جدایی زنوشوهرها از یکدیگر است. برخی از مردم فکر میکنند جدایی به مراتب برای آقایان راحتتر است تا خانمها، در حالی که اینطور نیست و بررسیها نشان میدهد زنان راحتتر با این موضوع کنار میآیند.
در این گفتوگو دکتر جهانیان، روانشناس سلامت، عضو مجمع روانشناسان آمریکا و عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد توضیح میدهد که جدایی چه مسائلی برای مردان ایجاد میکند؟ در جامعه امروز، به دلیل تغییرات ایجادشده در شیوه زندگی افراد و نحوه تفکرشان، آمار طلاق در کشورمان رو به افزایش است. بیشتر مواقع مردم فکر میکنند مردان پس از طلاق آسیب جدیای نمیبینند و همه مشکلات پس از طلاق گریبانگیر خانمهاست. آیا واقعا همینطور است؟
برعکس تفکری که عموم مردم دارند، باید بگویم مردان بیشتر از زنان در معرض آسیبهای جدی پس از طلاق قرار میگیرند و به افسردگیهای شدیدتری مبتلا میشوند. همین موضوع آنها را از محیطهای اجتماعی و حتی دوستانشان دور میکند. بنابراین مردان در طول این دوره، مشکلات جدیتری را تجربه میکنند، از ضربههای روانی جدایی بیشتر رنج میبرند و زودتر به ته خط میرسند. آنها آشفتهتر از زنان هستند و بیشتر به خودکشی فکر میکنند و احتمال خودکشی در آنها بیشتر است.
مردان معمولا پس از طلاق از نظر جسمی چه آسیبهایی میبینند؟
آنها معمولا به دلیل افسردگیای که سراغشان میآید، روحیه خود را میبازند و از نظر جسمی نیز دچار مشکل میشوند، مثلا کمغذا میشوند، در بدن خود احساس درد میکنند، تپش قلب پیدا میکنند، دائم حالت تهوع دارند و...
چرا قبول این موضوع؛ یعنی طلاق و جدایی برای زنان راحتتر از مردان است؟
زمانی که یک زن تصمیم قطعی به جدا شدن میگیرد، معمولا مدت طولانیتری درد و رنج را تحمل کرده و در مدتی که اختلافات خانوادگی را تجربه میکرده، احساسات منفیتری نسبت به ازدواج و همسرش داشته بنابراین جدایی برای زنان، فرایندی طولانی و دردناک است اما برای مردان معمولا بهصورت ضربه روانی تجربه میشود. زنانی که عزت نفس بالاتری دارند و از نظر مالی وابسته نیستند، راحتتر میتوانند ناامیدی را در خود شکست بدهند. ضمن اینکه زنان بیشتر آغازکننده روند طلاق هستند و چنین درخواستی دارند. همچنین زنانی که درخواست طلاق دارند، معمولا از ازدواج ناراضیترند و نسبت به شوهرانشان زمان طولانیتری درباره طلاق گرفتن فکر کردهاند.
آیا جدایی روی کار مردان و وجهه اجتماعی آنها اثر منفی دارد؟
خیلی زیاد. به همین دلیل میبینید بیشتر مردان پس از جدایی از همسرشان حتی شغل خود را از دست میدهند و کمتر میتوانند مانند گذشته در حرفه خود موفق عمل کنند. همین موضوع ناامیدی را در آنها افزایش میدهد. بیشتر مردان ترجیح میدهند جداییشان را در محل کارشان مخفی نگه دارند.
برخورد خانواده با مردی که از همسرش جدا شده باید چگونه باشد؟
معمولا واکنش خانوادهها متفاوت است. زنان برعکس مردان روابط دوستانه و اجتماعی خود را افزایش میدهند که همین موضوع خیلی به آنها کمک میکند و خانوادههایشان نیز آرامش بیشتری دارند و پذیراتر هستند اما این مساله در مورد خانوادههای مردان، برعکس است چون مردان مدتهای زیادی در خودشان فرومیروند و کمتر با اطرافیانشان ارتباط برقرار میکنند. خانوادهها باید آرامش محیط را حفظ کنند و از نظر عاطفی فرد را حمایت کنند تا کمتر احساس تنهایی داشته باشد و بهتر بتواند طلاق را بپذیرد و راهی برای زندگی در شرایط جدید انتخاب کند. به همین دلیل است که گفته میشود مردان پس از طلاق به حمایت بیشتری نیاز دارند و بهتر است برای درمان از مشاور در این زمینه کمک بگیرند.
بیشتر مردان پس از جدایی از همسرشان حتی شغل خود را از دست میدهند
مردی که از همسرش جدا شده چگونه میتواند از شر افکار منفی رهایی پیدا کند؟
همه افراد پس از تجربه طلاق، چه بخواهند وچه نخواهند دچار افکار منفی میشوند. بنابراین به هیچ وجه نمیشود به آنها گفت که فکر و خیال منفی نکنند. نیازی هم به سرکوب کردن آنها نیست.
آنچه که اهمیت دارد این است که افراد نباید از فکر کردن درباره طلاق فرار کنند، بلکه لازم است زندگی قبلی خود را به خوبی تحلیل کنند و مسوولیت رفتارها و اشتباهات خود را بپذیرند. این کار هم میتواند به سازگاری آنها برای آینده کمک کند و هم آنها را برای زندگی بعدی آماده کند زیرا اگر نقصهای گذشته را بررسی نکنند و دائم تمام مشکلات را گردن همسر بیندازند، حتی اگر دوباره زندگی جدیدی را آغاز کنند، این زندگی هم برایشان خیلی سخت میشود.
مردان بعد از طلاق بیشتر خودخوری میکنند، در حالی که زنان با گفتوگو تنشها را از خود دور میکنند. درست است؟
بله، همینطور است. زنان با گفتوگو هم خودشان را از نظر روانی خالی میکنند و هم راهی برای بازگشت دوباره به زندگی پیدا میکنند اما مردان در این مواقع از حرف زدن خودداری میکنند. به همین دلیل پیدا کردن شخصی همدل و امین که بتوانند با او گفتوگو کنند و ناراحتیهای خود را بیان کنند، بسیار موثر است.
حتی گاهی اوقات ترس از سرزنش و قضاوت باعث میشود فرد تنهایی را انتخاب کند و تعاملات خانوادگی خود را نیز محدود کند. این کار احساس غمگینی و طرد شدن را تشدید میکند. درمان این است که فرد تعاملات خانوادگی را حفظ کند و فعالیتهای اجتماعی مانند بیرون رفتن با دوستان و... را از سر بگیرد.
به نظر شما افراد برای ازدواج مجدد چقدر باید صبر کنند؟
این فرایند نیازمند زمان است و ازدواج مجدد بلافاصله بعد از طلاق، احتمال شکست بسیار بالایی دارد و فرد را بیشتر آشفته میکند. پس صبر کنید تا زمانش فرا برسد. حتی توصیه میشود 1 تا 2 سال بین ازدواج اول با ازدواج دوم فاصله بیندازید. این مساله هم در مورد مردان مصداق دارد و هم در مورد زنان چون اگر ازدواج دوم از روی احساسات باشد منجر به شکست دوباره خواهد شد.
اگر در این میان فرزندی وجود داشته باشد چه باید کرد؟
به سن وسال فرزند بستگی دارد اما باید حتما از مشاور کمک گرفت. مشاور میتواند در پذیرش راحتتر طلاق و سازگاری بعد از آن به فرد بسیار کمک کند. همچنین مشورت با مشاور در مورد فرزندان و نحوه برخورد با آنها، میتواند کمککننده باشد.
برخی مردان پس از جدایی دیگر به هیچ خانمی اعتماد نمیکنند و حس انتقامجویانه در برابر خانمها دارند. در این مواقع چکار باید کرد؟
یکی از بدترین تبعاتی که میتواند یک مرد را بعد از طلاق درگیر کند، اعتماد نکردن دوباره به خانمها یا به طور کلیتر هر آدم دیگری است. شاید مردها بتوانند خودشان را از همه دردهایی که پس از طلاق به آن گرفتار میشوند، نجات دهند اما از این مورد( بیاعتمادی) با ذهنیت محافظت از خودشان در برابر عذاب بیشتر خلاص نخواهند شد. همین مساله باعث میشود آنها از شکل دادن به زندگی دوباره و رابطهای مجدد که میتواند به زندگیشان سر و سامان بدهد، پرهیز کنند.
فعالیتهای ورزشی و سفر میتواند به آنها کمک کند؟
بله،خیلی زیاد. مردان باید پس از جدایی حتما فعالیتهای ورزشی داشته باشند چون با ماندن در خانه هیچ چیز عوض نخواهد شد. در مورد سفر هم باید بگویم راه مناسبی است اما باید به هزینههای آن نیز فکر کنند. برخی مردان برای آرام کردن حس انتقام و خشمی که دارند معمولا بیمحابا پول خرج میکنند که این مساله در بلندمدت آنها را دچار مشکل میکند، بنابراین با برنامهریزی مناسب میتوان مشکلات را به درستی حل کرد.
ارسال نظر