دلایل نامگذاری عملیاتهای دفاع مقدس
نامگذاری عملیاتها و تشریح جزئیات حمله عراق به ایران از جمله مواردی بود که در گفتگو با جانشین فرمانده پادگان جوادالائمه (ع) مطرح شد.
به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، دفاع مقدس اتفاق های بسیاری را رقم زده که شنیدنش از هر کدام از رزمنده ها می تواند گره گشای بسیاری از ابهاماتی باشد که نسل امروز نسبت به جنگ تحمیلی پیدا کرده است به همین خاطر برای تشریح جزئیات حمله عراق به ایران و چگونگی نام گذاری عملیات ها با سرهنگ ستاد" سید خیرالله موسوی" جانشین فرمانده مرکز آموزش درجه داری جوادالائمه (ع) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران" نزاجا" به گفتگو نشسته ایم که متن آن به شرح ذیل است.
باشگاه خبرنگاران: مختصری از بیوگرافی خود و اینکه شما در طول ۸ سال دفاع مقدس در کدام عملیات شرکت داشتید را بیان کنید؟
بنده در سال ۱۳۴۴ در شهرستان رامهرمز استان خوزستان متولد شدم. سیزده ساله بودم که انقلاب اسلامی پیروز شد. در زمان آغاز جنگ دانش آموز بودم و مقطع دبیرستان را شروع کرده بودم.
خوزستان و خوزستانی ها در جنگ به نوعی تمامی اعضای خانواده اعم از زن و مرد و پیر و جوان، درگیر جنگ و مشکلات جانبی آن بودند، حتی برای فضای تحصیلی نیز در آن سال ها با کمبود مواجه بودند چون جنگ زده های خرمشهر و آبادان و سایر نقاط که دشمن اشغال کرده بود به شهر های دیگر استان آمده بودند و فضاهای عمومی مثل مدارس و دبیرستان ها در اختیار آنان بود.
خوزستانی ها با تمام وجود جنگ را حس می کردند. در این مقطع من در کلاس چهارم الف دبیرستان شهید باهنر (دکتر هشترودی سابق) که تعدادمان ۳۱ نفر بود مشغول به تحصیل بودم. در همان ابتدای سال تحصیلی در مورخه ۱۷/۷/۶۱ یادم می آید که شهید اسدالله عباسی بهبهانی ارشد کلاس ما، یک روز در کلاس به همه ما گفت دوست دارم که کلاس ما مانند سایر جوانان این مرز و بوم که به علت نیاز جبهه ها که به مناطق جنگی اعزام شدند ما هم داوطلبانه به جبهه اعزام شویم.
فردای آن روز عده ای زیادی از همکلاسی هایمان همراه با سایر داوطلبین شهرستان در قالب گردان شهید رایگانی به جبهه ها اعزام شدیم و غروب همان روز در سایت های چهار و پنج در منطقه چنانه در غرب شوش مستقر شدیم و پس از آموزش های اولیه سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی که در تاریخ ۱۸/۱۱/۶۱ در محور فکه انجام شد به عنوان گردان تحت امر تیپ ۱۵ امام حسن (ع) در آن عملیات شرکت کردیم.
در شب اول آن عملیات به علت اصابت ترکش به دست چپ مجروح شدم و پس از مداوا مجدداً در تاریخ ۲۱/۱۱/۶۱ که نیروهای ذخیره تیپ به منظور عبور از خط و انهدام دشمن در منطقه فکه" شیب میسان" وارد عمل شدند، شرکت نمودم که در آنجا نیز به علت اصابت گلوله توپخانه دشمن دچار موج انفجار از ناحیه کل بدن شدم و هم اکنون نیز جانباز ۲۵% هستم و همچنین در عملیات محدود در قالب تیپ ۱ لشگر ۹۲ متقارن با عملیات والفجر ۸ شرکت داشتم ضمناً در طول ۴۲ ماه جنگ که در کسوت ارتشی افتخار خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را داشتم مأموریت هایی مانند گشتی های رزمی و گشتی های شناسایی مختلفی را همدوش سایر
همرزمان عزیزم اجرا کردم که هر کدام مخاطراتی مانند یک عملیات رزمی بزرگ داشته است.
باشگاه خبرنگاران: در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه عاملی باعث شد تا عراق علیه ایران وارد جنگ شود؟
با توجه به اختلافات مرزی که بین ایران و عراق از قبل وجود داشت درنشست سران" اوپک" در سال ۱۹۷۵ در الجزایر شاه ایران و صدام که در آن موقع معاون رئیس جمهوری عراق بود با حکمیت الجزایری ها معاهد ه ای را امضا کردند که به" معاهده ۱۹۷۵" معروف شد.
در این معاهده درباره مهم ترین اختلاف بین دو کشور که موضوع کشتی رانی در اروندرود بود توافق شد که طی آن حق کشتی رانی براساس خط تالوگ تعیین شود تا دو کشور بتوانند در" اروندرود" تردد کنند و از این طریق عراق بتواند به آب های آزاد راه پیدا کند.
سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی پیروز شد متعاقب آن در سال ۵۸ طی کودتایی در عراق" صدام" ، " حسن البکر" را سرنگون و خود جانشین وی شد.
صدام از زمانی که به قدرت رسید با توجه به تسلطی که بر امور مرزی و قراردادها داشت بر آن شد که مفاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را نفی کند.
قبل از پیروزی انقلاب، ایران ژاندارم منطقه و قدرت مطلق خاورمیانه بود و به عنوان حافظ منافع آمریکا در منطقه قدرت نمایی می کرد اما با سقوط رژیم شاه دست ایادی استکبار قطع شد و حوادث بسیاری از جمله تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران مشکلاتی را بین ایران وآمریکا به وجود آورد.
این مشکلات و همچنین مسائلی از جمله تشتت و چندگونگی آرا در درون کشور، موقت بودن دولت، اختلافات داخلی، وجود گروهک های نفاق، خیانت های بنی صدر، دو دستگی ها در صحنه های سیاسی باعث شد که صدام فکر کند که ایران به نقطه ضعف رسیده است از طرفی موضوع غائله ی کردستان، گروه های معاند و غائله خلق عرب در خوزستان و بلوچستان منجر شده بود که توان ما در این مناطق متمرکز شود ضمن اینکه از نظر نظامی دچار ضعف های آشکاری بودیم.
فرماندهان عالی رتبه ارتش به علت وابستگی به دربار و غرب فرار کرده بودند، خدمت سربازی در ارتش به یک سال تقلیل یافته بود و تمامی کارکنان ارتش بدون توجه به تخصص آنان به شهرهای موطن خود منتقل شده بودند در نهایت این مشکلات باعث شده بود آمادگی رزمی ارتش بی نهایت تضعیف شود علاوه بر آن مشکلات داخلی کشور و همچنین آمادگی کامل رژیم بعث عراق چه از نظر نظامی و از نظر اقتصادی و همچنین خوی وحشی گری صدام پس از به قدرت رسیدن در عراق به منظور رسیدن به مقام شامخ رهبری اعراب باعث شده بود تا زمینه آغاز جنگ تحمیلی به ایران فراهم شود.
هوس تجزیه خوزستان و فتح ایران اسلامی و براندازی نظام نوپای ایران چشم صدام را از توجه به واقعیت ها و قدرت های پنهان درون جامعه اسلامی دور نگه داشته بود بنابراین وی در تلویزیون با پاره کردن مفاد قرداد ۱۹۷۵ الجزایر و با حضور ملک حسین پادشاه اردن که به روایتی اولین شلیک جنگ علیه ایران را انجام داد جنگ را در ۳۱ شهریور ۵۹ با تمام قوا و با حمایت استکبار غرب و شرق علیه ما آغاز کرد.
باشگاه خبرنگاران: آیا در طراحی جنگ صدام بازیچه حامیان غربی بود یا تصمیم گیرنده اصلی؟
همان طور که در سوال قبل یاد آوری شد عدم اعتقاد صدام به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و کشور گشایی، و رهبری جهان عرب دلایلی بود که عراق را برای حمله به ایران در هر مقطعی ترغیب می نمود بنابراین صدام با آگاهی کامل از وضعیت ایران و قطع ارتباط ایران با آمریکا و غرب بر آن شد تا از این فرصت به دست آمده به زعم خودش نهایت استفاده را ببرد و مجامع جهانی را نیز با خود همراه کند.
باشگاه خبرنگاران: چرا جنگ بعد از دفع تجاوز و بازپس گیری خرمشهر ادامه یافت و ۸ سال طول کشید؟
سرهنگ موسوی: عراق قصد داشت طی یک هفته ایران را اشغال کند و صدام نیز در سخنرانی هایش قبل ار شروع جنگ گفته بود که خوزستان را فتح خواهد کرد و ظرف یک هفته نظام نوپای اسلامی را ساقط می کند اما در محاسباتش به عوامل برتری ساز غیرنظامی توجهی نداشت او به درستی توان نیروهای مسلح ایران را نشناخته بود و حساب حضور یک پارچه مردم و اعتقادات راسخ مذهبی آنان را نکرده بود.
این حقیقت داشت که ایران در آمادگی کامل نبود، سپاه پاسداران هنوز نوپا بود و نیروهای ارتش تضعیف و یگان هایش منسجم نبود و بنی صدر مانع از اجرای طرح های عملی سپاه و ارتش می شد اما در پی عزل بنی صدر در سال ۱۳۶۰، ارتش و سپاه با وحدت فرماندهی قرارگاه مشترک تشکیل داده اند و با استفاده بهینه از تجهیزات و نیروی انسانی موجود با یک هدف و با استعانت از خداوند بزرگ و رهبری های عالی فرمانده کل قوا حضرت امام (ره) ، در ابتدا مرحله اول راهبرد جنگ که همانا تثبیت متجاوز در هر نقطه ای را اجرا سپس راهبرد دوم خود که انهدام نیروهای دشمن بود را با طرح ریزی دقیق و کنترل غیر تمرکزی و استفاده
از نقاط ضعف دشمن و انجام شناسایی های مداوم و اقدامات بی شمار دیگر به صورت خارق العاده اجرا و دنیا را مبهوت قدرت خود قرار داده و بدین طریق آرام آرام اراضی اشغالی را از لوث دشمن بعثی خارج ساختند اینجا بود که صدام قافیه را باخته و دست به دامان مجامع بین الملل به منظور توقف جنگ شد بنابراین لازم بود که راهبرد سوم ما که عقب نشینی نیروهای دشمن به مرزهای بین المللی و به نوعی تنبیه متجاوز بود، اجرا شود اگر پس از پایان بیت المقدس جنگ متوقف می شد چه ضمانتی بود که صدام از دیگر مناطق اشغالی عقب نشینی کند یا سایر خواسته های ایران را بپذیرد این دلایل باعث شده بود تا جنگ با پذیرش
شرایط ایران برابر مفاد قطع نامه ۵۹۸ در ۳۱/۴/۶۷ آتش بس بین دو کشور برقرار شود.
باشگاه خبرنگاران: طبق کدام قطعنامه کشور عراق متجاوز اعلام شد؟
برابر قطع نامه ۵۹۸ عراق به عنوان متجاوز معرفی شد.
باشگاه خبرنگاران: تعداد کشته های عراق و صدمات وارده بر آن به چه میزانی برآورد شده است؟
با توجه به جمعیت عراق در آن زمان که بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون شناور بود وتعداد قوای نظامی و افرادی که در جنگ حضور داشتند حدود ۳۸۱هزار و ۶۸۰ نفر کشته عراقی، حدود ۷۲ هزار اسیر، ۸۲ فروند بالگرد و ۳۷۱ فروند هواپیمای منهدم شده از عراق ثبت شد غنایم کسب شده از عراق نیز ۴۸۰ قبضه توپ، ۱۷ هزار دستگاه تانک، ۳ هزار و ۳۶۳ دستگاه خودرو و… بود.
باشگاه خبرنگاران: تلفات کشور ایران در طول ۸ سال جنگ چقدر بود؟
با توجه به جمعیت ایران که بین ۳۵ تا ۴۲ میلیون در طول دوران جنگ شناور بود و حضور بیش از ۵ میلیون نفر رزمنده اعم از سرباز و بسیجی پاسدار و ارتشی و جهادی و امدادگر و سایر نیروهای شرکت کننده که مستقیماٌ در جنگ دخالت داشته اند و همچنین بمباران رژیم بعثی در شهرها که باعث کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان غیر نظامی ما شده بود برابر آمارها تعداد شهدای کل ما در جنگ ۱۷۲۰۵۶ نفر بوده که با احتساب ۱۵۹۵۰ شهید در بمباران های هوایی جمعاٌ ۱۸۸۰۱۵ نفر آمار کل شهدای ایران در جنگ بوده است.
باشگاه خبرنگاران: نامگذاری عملیات ها برچه مبنایی نامگذاری می شد؟
طرح عملیات" فتح المبین" یکی از ابتکارات خوب رزمندگان بود، در این عملیات برخی یگان ها به آمادگی کامل نرسیده بودند دشمن اطلاعاتی از ما گرفته بود و ما در پی خنثی سازی این اطلاعات بودیم، فرماندهان سپاه و ارتش دچار تردید شدند به همین خاطر فرماندهان تصمیم گرفتند استخاره کنند و بعد از استخاره سوره فتح آمد و با توجه به طراحی های بسیار خوبی که از قبل برای این عملیات داشتند فکر می کردند که این عملیات فتح بزرگی در منطقه است و اسم آن را فتح المبین نامیدند و همچنین در تاریخ ۱۸/۱۱/۶۱ عملیات" والفجر مقدماتی" اجرا شد و از آنجا که شروعش در دهه فجر بود این سلسله عملیات ها
به نام والفجر رسمیت یافت.
باشگاه خبرنگاران: در پایان اگر خاطره ای از همرزمانتان دارید برایمان بگویید؟
در سال ۱۳۶۲ ارتش و سپاه توافق کردند که به طور مستقل عملیات هایی را طرح ریزی و اجرا کنند و توافق کرده بودند که در هر عملیاتی که جداگانه انجام می دهند در صورت نیاز از امکانات یک دیگر بهره مند شوند بنابراین سپاه پاسداران طرحی جهت اجرای عملیات والفجر ۸ در جزیره مینو را آماده و به منظور اجرای دقیق آن نیازمندی های خود را شامل پشتیبانی هوایی (جنگنده های نیروی هوایی ارتش) آتش پشتیبانی نزدیک با استفاده از بالگردهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، مهندسی رزمی، پشتیبانی آتش توپخانه و همچنین انجام عملیات هایی محدود در مناطق مختلف جبهه ها به منظور جلوگیری از جابه جایی
نیروهای متراکم عراق که از منطقه شلمچه تا جزایر مجنون گسترش داشتند اعلام کرده بود به همین منظور یگان های تیپ های مختلف لشگر ۹۲ وظیفه اجرای عملیات های ایذایی را به عهده گرفته بودند.
از طرفی رکودی که از ماه ها قبل در جبهه ها حاکم شده بود و مدتی بود ایران عملیاتی علیه عراق اجرا نکرده بود این مهم باعث شده بود که فشارهایی از داخل به رزمندگان وارد شود که بایستی تحرکات جدیدی بر علیه دشمن اجرا شود به همین دلیل نیروی زمینی یگان های نمونه خود را جهت اجرای عملیات هایی در مناطق جنوب به طورهمزمان با عملیات والفجر ۸ که توسط رزمندگان سلحشور سپاه و بسیجیان جان برکف اجرا می شد را آماده کرده بود.
گروهان نمونه گردان ۱۲۱ تیپ ۱ لشگر ۹۲ به فرماندهی امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده فعلی نزاجا به عنوان فرمانده نمونه هدایت این یگان را جهت اجرای عملیات محدود در منطقه پاسگاه زید به عهده داشت و من هم که آن موقع با درجه ستوانی در تیپ ۱ لشگر ۹۲ به عنوان فرمانده دسته" ش م ه" انجام وظیفه می کردم از طرفی دررکن سوم تیپ نیز عهده دار مسئولیت بودم.
شب عملیات در نفربر فرماندهی در کنار فرمانده تیپ امیر کریمی و جانشین تیپ سرهنگ صارمی حضور داشتم و از هدایت دقیق برابر اهداف تعیین شده در آن عملیات که توسط این فرمانده در آن شب اجرا شد به وسیله سیستم رادیویی، آگاهی کامل داشتم و اقدام به موقع وی و هدایت صحیح و حضور در پیشانی یگان عمل کننده توسط این فرمانده باعث شد تا دشمن از امکان هرگونه به کارگیری نیروهای خود جهت تقویت محورهای دیگر که نیرو نیاز داشتند سلب شود بنابراین تهور، بی باکی و روحیه بسیار عالی امیر پوردستان در آن شب و هدایت فرمانده تیپ برای من همیشه به عنوان یک خاطره خوب محفوظ مانده است.
ارسال نظر