نکاتی درباره فیلم «بهخاطر پونه»
حدود پنجسال است که مجید و پونه با هم ازدواج کردهاند و زندگی میکنند. مجید، اعتیاد به موادمخدر دارد؛ از طرفی هم تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و… روزبهروز اختلافاتی را بین آنها بهوجود میآورد که مجید را درگیر میکند.
به گزارش پارس به نقل از شرق؛ حدود پنج سال است که مجید و پونه با هم ازدواج کرده اند و زندگی می کنند. مجید، اعتیاد به موادمخدر دارد؛ از طرفی هم تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و… روزبه روز اختلافاتی را بین آنها به وجود می آورد که مجید را درگیر می کند. ورود مربی کامپیوتر به زندگی آنها، اتفاقاتی را رقم می زند که مجید فقط شکی را که ساخته و پرداخته ذهنش است، می پذیرد. بااینکه پونه تلاش بسیاری می کند که شک همسرش را برطرف کند، اما شک شوهرش بیشتر می شود و هاتف علیمرادی در اولین تجربه در سینمای اجتماعی به سراغ موضوعاتی همچون اعتیاد، سوءظن، تفاوت فرهنگی و…
رفته و خودش را ملزم کرده است در هر سکانسی یکی از موضوعات فوق را بگنجاند. به عبارتی او چندین موضوع روز را روی کاغذ نوشته و فیلمنامه ای بر اساس آنها نوشته است که این موضوعات در آن قرار گرفته باشند. نتیجه آن شده است یک فیلم دوتیکه که هر تیکه آن دوباره به قسمت های مختلف تقسیم شده است. سکانس هایی که محض سکانس هستند، یعنی ربطی به ماجراهای قبل و بعد فیلم ندارند. « به خاطر پونه» عملا دو فیلم است. قسمت اول مربوط به اعتیاد مجید « فرهاد اصلانی» و خلاص شدن از آن مشکل و قسمت دوم آن مربوط به شک کردن مجید به پونه به خاطر حضور معلم فتوشاپ در خانه آنهاست. قسمت اول سعی در
معرفی کاراکترها دارد. فصل ابتدایی فیلم که مربوط به اعتیاد و معرفی شخصیت های فیلم است خیلی طول می کشد. تقریبا نیمی از فیلم مقدمه است. علیمرادی برای اینکه جذابیتی به این قسمت ابتدایی فیلم بدهد از تدوین غیرخطی استفاده کرده است. اگر می خواهید بدانید چه وقت نباید از تدوین غیرخطی استفاده کنید فیلم « به خاطر پونه» را از دست ندهید! این تمهید به بدترین و غیرضروری ترین شکل در این فیلم استفاده شده است. نقطه اتکای تدوین سکانسی است که مجید از بالای دیواری به پایین می پرد! معمولا نقطه اتکا در تدوین غیرخطی یکی از سکانس های مهم فیلم قرار داده می شود که نقطه حل کلیدهای معمای
آن است ولی فیلم نه معمایی دارد و نقطه اتکای آن هم نقطه اوج فیلم نیست و جالب تر اینکه بدانید این نوع تدوین تا همان فصل ابتدایی خسته کننده است و بعد از آن دیگر خبری از این نوع تدوین نیست. اما در قسمت دوم فیلم می بینیم مجید بدون هیچ انگیزه و… اعتیاد خود را ترک می کند. معلوم نمی شود چطور با این همه اراده در این سال ها نتوانسته بود اعتیادش را ترک کند. حتی از کمپ هم فرار می کند. ماجرا به نظر فیلمساز وقتی جالب می شود که مجید نسبت به پونه سوءظن پیدا می کند و کارگردان خیلی تلاش می کند که این سوءظن جدی به نظر بیاید. فیلمساز یکسری علل بسیار ضعیف ردیف می کند مانند اینکه چرا کیف
استاد روی میز جا مانده است و چرا پونه در را دیر باز می کند و چرا با خواهرش بیرون می روند و به مجید می گویند که سر کلاس رفتند و… و از بیننده انتظار دارد که باور کند اینها دلیلی بر این است که پونه به همسرش خیانت می کند و تمامی اینها را به مصرف مواد توسط مجید ربط می دهد! دلیلی بهتر از این می خواستید؟ حتی صحنه صحبت کردن پونه با معلمش در خانه و فکر کردن مجید به فراری دادن استاد توسط پونه از پنجره هم که خیلی دلیل قوی ای است برای خیانت، پونه را به اثرات موادمخدر ربط می دهد و توجیهی می آورد که من بیننده فکر نکنم با دیدن هیچ فیلمی در عمرم آنقدر توجیه شده باشم! ! نکته خیلی جالب
این است که خانواده و همسر مرد بیشتر در پی تشدید این شک هستند تا پاسخگویی به آن!
یکی از صدها موضوعاتی که فیلمساز سعی کرده است در فیلم بگنجاند، تفاوت فرهنگی بین زن و شوهر است. اصرار زیادی برای نمایش خانواده مجید در قالب خانواده ای سنتی، ترک زبان و با سطح فرهنگ پایین، بی ملاحظه، مذهبی و بدون رعایت های معمول اجتماعی می شود. در مقابل، خانواده پونه که به قول مادر مجید به مسایل مذهبی تقیدی ندارند، آدم هایی با فرهنگ بالا، فهمیده و باشعورند و حق به تمامی با آنهاست. فیلم تعاریف بسیار پیش پاافتاده و تک بعدی از خانواده های مذهبی و مدرن ارایه می کند و نشان دادن سنتی /مذهبی بودن فقط در این است که مادر مجید نماز می خواند و مدرن بودن به این است که مادر پونه
به روابط دخترش با پسر غریبه عکس العملی نشان نمی دهد. فیلم به عیوب ریزودرشت مجید می پردازد ولی راجع به پونه زیرکانه رد می شود و حتی علت دروغگویی های پونه را سختگیری مرتضی نشان می دهد.
در پایان در حالی که مجید اعتیادش را ترک کرده است وقتی به خانه برمی گردد دیگر خبر از همسرش نیست. پونه به خاطر « دروغ های کوچکی» که به همسرش گفته و باعث سوءظن های بزرگ شده مجید را مقصر می داند و او را ترک می کند و « غیرت» او را « بدغیرتی» می داند بدون اینکه توضیح روشنی درباره اتفاق های افتاده به او بدهد (تنها دلیلی که می دهد مصرف بیش از حد موادمخدر است) ! و بار دیگر فیلمساز با این توجیه ما را شگفت زده می کند.
بازی هانیه توسلی مخصوصا در قسمت های ابتدایی فیلم فراتر از محدوده فیلم است. شدت عصبانیت او فراتر از چارچوبی است که فیلم برای او تعریف کرده است و بدجوری توی ذوق بیننده می زند ولی فرهاد اصلانی مثل همیشه فارغ از هر چیزی که دوروبرش اتفاق می افتد کار خودش را به خوبی انجام داده است. هرچند که بازی او در نقش فرد شکاک در نیمه دوم فیلم خیلی بهتر از بازی اش در نقش فرد معتاد است.
فیلم انبوهی از مشکلات زناشویی و اجتماعی را بیان می کند ولی هیچ راهکاری برای رهایی از آنها ارایه نمی دهد. « به خاطر پونه» در راستای نقد برخی آسیب های اجتماعی و رفتارهای غلط هیچ راهی به جز زیرسوال بردن ارزش های فرهنگی- اجتماعی ارایه نمی دهد. در فیلمی مانند « به خاطر پونه» چون تکنیک با مضمون همراهی نمی کند و مضمون فیلم صرفا به عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح است، خلاف هدف خودش عمل می کند و نه تنها تبلیغی برای آن پیام خاص نیست؛ بلکه ضد آن هم عمل می کند!
ارسال نظر