به گزارش پارس به نقل از فارس، سید محمد بهشتی را در سینما همه می شناسند و احتیاجی به معرفی دوباره او وجود ندارد. مدیری که همراه با فخرالدین انوار در دهه ۶۰ مدیریت سینمای کشور را در دست داشتند و در همین دوران بود که سینمای ایران دگرگون شد. سینمایی که در دهه های قبل گرفتار آثار سخیف و صحنه های سکسی بود و می طلبید برای ماندن در لوای نظام جمهوری اسلامی طرحی دیگر اندازد و اینچنین بود که انوار و بهشتی شروع به تربیت فیلمساز کردند.

بسیاری از سینماگران در دوران بلند مدت مدیریت سید محمد بهشتی در بنیاد سینمایی فارابی به نیکی یاد می کنند و جهانی شدن سینمای ایران را مرهون مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی او می دانند اما هستند برخی از سینما که به سیستم مدیریت گلخانه ای او هنوز اعتراض دارند و بسیاری از مشکلات امروز سینمای ایران را ناشی از همین مدیریت گلخانه ای می دانند.

این نوشته به هیچ عنوان قصد زیر سوال بردن کارنامه مدیریت سید محمد بهشتی را در فارابی ندارد اما آقای بهشتی به عنوان یکی از بنیانگذاران خانه سینما اخیرا گفت وگویی را با یکی از خبرگزاریها انجام داده که بیان برخی از نکات آن از زبان فردی که در همین نظام سال ها مدیر سینمایی بوده واقعا عجیب است.

ایشان که در ماه های ابتدایی بحث تعطیلی خانه سینما چندین بار در موضع مدافع تصمیمات هیات مدیره به اظهار نظر پرداخته بود اخیرا در مصاحبه ای با خبرگزاری ایلنا در تشریح جریانات اخیر خانه سینما گفته است: « آنچه که امروز اتفاق می افتد تفاوت رفتار سینماگران مستقل در مقابل دولت و سینماگران دولتی است. خانه سینما در طول سال ها با عنوان یک نماد در کشور این توفیق را پیدا کرده است که در یک رشته هنری و شاخه هنری صنوف مختلف را دور هم جمع کند و آن ها را متشکل کند» .

بدون شک آقای بهشتی به عنوان کسی که سال ها در همین کشور و نظام مدیر دولتی بوده است بار معنایی استفاده از کلمات را خوب می داند و احتمالا خود ایشان که پایه گذار سینمای دولتی در کشور به واسطه مدیریت گلخانه ای بودند بهتر از هر کسی می دانند که به کار بردن واژه مستقل برای سینمایی که مستقل ترین کارگردانش (به لحاظ فکری) برای فیلمسازی مجبور به استفاده از سرمایه های ملی است، بیشتر به شوخی و لطیفه می ماند.

ای کاش آقای بهشتی به عنوان یک مدیر با سابقه فرهنگی در همین مصاحبه تعریف روشن و دقیقی از سینمای دولتی و سینمای مستقل می دانند تا خوانندگان بدانند با چه اصلی طرف هستند اما سوال اینجاست که آقای بهشتی آیا در زمان مدیریت بلند مدت شما هم سینمای مستقل معنا و مفهومی داشت؟ !

آقای بهشتی در سیستم مدیریت گلخانه ای شما آیا اساسا جایی برای رشد و نمو فیلمسازان مستقل وجود داشت که حالا بخواهیم در سینمای ایران داعیه سینمای مستقل را داشته باشیم. با این نکته از مصاحبه شما که دعوای امروز بین دو گروه است موافقم اما نگاهی به عقبه هر دو گروه همین دعوا بیندازید تا متوجه شوید آیا چه فیلمسازان به قول شما مستقل و چه فیلمسازان دولتی واقعا مستقل هستند؟ !

مبنای این استقلال چیست؟ استقلال فکری. اگر مبنای شما استقلال فکری است نگاهی بیندازیم به تولیدات ساخته در همین دولت به قول شما مخالف سینمای صنفی و مستقل. چند نفر از معترضین و مدافعان سیاست های مدیریت سینمایی در ۸ سال گذشته با همین شرایط فیلم ساخته اند و چه عده ای فیلم نساخته اند و اگر منظور شما استقلال مالی است که حتی مستقل ترین فیلمسازان به قول شما از وام های « پس نده» فارابی (که زمانی شما مدیر آن بوده اید) برای فیلمسازی استفاده کرده اند.

آقای بهشتی خانه سینمایی که شما می گوئید دولت علاقه ای به ادامه کار آن ندارد در همین دولت ۶ سال به کار خود ادامه داد و شاید به دلیل همین استقلال طلبی مضاعف برخی فیلمسازان مستقل که فعالیت صنفی را با بیانیه سیاسی صادر کردن اشتباه گرفته بودند به مشکل برخورد و اگر همین فیلمسازان مستقل مورد نظر شما کمی همیت صنفی داشتند و واقعا برای سینمای ایران دلسوزی می کردند با همین مدیران دولتی که به قول شما به دنبال ایجاد خانه سینمای دولتی هستند تعامل می کردند امروز شاهد تعطیلی و نزاع بر سر بازگشایی خانه سینمای ایران نبودیم.

جناب مدیر می دانیم که می دانید همه این ها پافشاری ها برای اصل و ماهیت سینما نیست، که چه بسا اگر مدیری غیر از جواد شمقدری بر مسند سینمای ایران می نشست نیز دیر یا زود این جنگ پنهان فیلمسازان دولتی و فیلمساز مستقل به قول شما نمایان می شد و آیا به عنوان یک مدیر سابقا دولتی که این روزها مستقل فکر می کنید آیا می توانید تضمین دهید که با رفتن جواد شمقدری و مدیران زیر مجموعه اش همه سینمای ایران مستقل خواهد شد؟ !