وقتی خدا میهمان میطلبد
نرم نرمک حال و هوایمان دارد رمضانی میشود، خدایا چنانمان کن که در ضیافت رمضانت وقتی وارد شدیم انگشت نمای ملائک نباشیم.
به گزارش پارس ، در وبلاگ علیرضا مخبر دزفولی آمده است:
نرم نرمک حال و هوایمان دارد رمضانی می شود…
صدای اذان مغرب که بلند می شود دلمان می لرزد
خدایا آیا مقدر فرموده ای که رمضانی دیگر را درک کنیم و میهمان خوان گسترده کرمت باشیم؟
اگر چنین است خودت کمک کن گفتارمان، کردارمان حتی خیال هایمان رمضانی شود
خدایا چنانمان کن که در ضیافت رمضانت وقتی وارد شدیم انگشت نمای ملائک نباشیم!
نگویند نگاه کن به این مهمان با چه ظاهری، با چه باطنی وارد مهمانی خدا شده
خدایا ما قدر رمضان را نمی فهمیم و قدر شب های قدر را و قدر کرامت سحرها را و شرافت طلوع را و عظمت مغرب را و خیلی چیزهای دیگر را…
ما چه می دانیم قدر نفس هایی را که تسبیح است و چرت هایی را که عبادت است؟
ما چه می دانیم احیاء یعنی چه، یک یا الله یعنی چه، ابوحمزه یعنی چه، جوشن یعنی چه، مکارم الاخلاق یعنی چه؟
ما مثل طوطی، چیزهایی را از بر کرده ایم یا از رو می خوانیم، بی آنکه از باطنشان چیزی بدانیم
خدایا ولی تو که می دانی که چقدر دوستت داریم و چقدر در تنهایی هایمان با تو نجوا داریم و چقدر به تو محتاجیم…
خدایا به کارهایمان نگاه نکن که دستمان به سوی همه دراز است ولی از تو که منبع همه قدرت هایی غافلیم، هر کاری می کنیم تا در چشم مردم محبوب شویم و از تو که سرچشمه عزتی غافلیم…
از همه آنها که ناامید می شویم دوباره رو به تو می کنیم و می گوییم یا الله!
پس ته ته دلمان به تو باور داریم و اینکه قدر قدرتی و قوی شوکتی و البته سخت مهربان و دوست داشتنی
خدایا ما نه اراده اش را داریم نه معرفتش را که رمضانی شویم خودت به قدرت بی منتهایت رمضانیمان کن!
خدایا خودت ظاهر و باطنمان را به حق اولیائت چنان کن که شایسته ورود به ضیافتت شویم.
ارسال نظر